Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
scrap
U
ماشین الات اوراق
scrapped
U
ماشین الات اوراق
scrapping
U
ماشین الات اوراق
scraps
U
ماشین الات اوراق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compensation trading
U
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
machinery
U
ماشین الات
machinary
U
ماشین الات
enginery
U
ماشین الات
mechanician
U
مکانیک ماشین الات
building machinery
U
ماشین الات ساختمانی
heavy machinery
U
ماشین الات سنگین
mechanics
U
علم ماشین الات
plants
U
ماشین الات کارخانه
light machinery
U
ماشین الات سبک
plant
U
ماشین الات کارخانه
heavy goods
U
ماشین الات سنگین
machinery designer
U
طراح ماشین الات
carpenter's machines
U
ماشین الات درودگری
operator of heavy machinery
U
اپراتور ماشین الات سنگین
operator of light machinery
U
اپراتور ماشین الات سبک
economic life
U
مدت بهره برداری از ماشین الات
automation
U
خودکار شدن ماشین الات اتوماسیون
grader
U
یکی از ماشین الات راه سازی
fixed assets
U
درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
microphonics
U
انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
acm
U
Computing Asssociationfor انجمن ماشین الات کامپیوتری achinery
pilot model
U
مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
crate
U
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
crates
U
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
cybernation
U
کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
mechanizes
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanises
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanising
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanised
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanize
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizing
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanic
U
مکانیک مکانیک ماشین الات
glasswork
U
شیشه الات بلور الات
operating slide
U
دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
machinery space
U
محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
perpetual bonds
U
اوراق قرضه بدون مدت اوراق قرضه دائمی
self binder
U
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal
U
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed .
U
نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
machinist
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
hardware
U
اهن الات
breech block carrier
U
الات متحرک
gear
U
الات جامه
passementerie
U
زینت الات
glassware
U
بلور الات
glassware
U
شیشه الات
agricultural implements
U
الات کشاورزی
glass
U
شیشه الات
cast iron ware
U
الات چدنی
instrument
U
الات دقیق
tinware
U
حلبی الات
surgical instruments
U
الات جراحی
brass ware
U
برنج الات
precision tools
U
الات دقیق
optical
U
الات بصری
instruments
U
الات دقیق
geared
U
الات جامه
silverware
U
نقره الات
iron mongery
U
اهن الات
ironware
U
اهن الات
genital organs
U
الات تناسلی
hard ware
U
فلز الات
ironware
U
فلز الات
irowork
U
اهن الات
obturator
U
الات جازم
gears
U
الات جامه
cybernetics
U
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
instrument
U
الات اندازه گیری
surveying instrument
U
الات نقشه برداری
wind instrument
U
الات موسیقی بادی
wind instruments
U
الات موسیقی بادی
percussion instrument
U
الات موسیقی ضربی
optical instruments
U
الات وابسته به بینایی
hardware
U
اهن الات ابزارالات
trinkums
U
زیور الات بدلی
cutler
U
فروشنده الات برنده
ironmonger
U
فروشنده اهن الات
lighting equipments
U
الات و ادوات روشنایی
woodwork
U
چوب الات نجاری
obturator spindle
U
دوکی الات جازم
iron monger
U
اهن الات فروش
ironmongers
U
فروشنده اهن الات
calibration
U
تنظیم الات دقیق
hardwareman
U
اهن الات فروش
trinketry
U
جواهر الات بدلی
bench lathe
U
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machine
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machine
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machined
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
papered
U
اوراق
papers
U
اوراق
papering
U
اوراق
paper
U
اوراق
in quires
U
اوراق
musical instrument digital interface
U
میانجی رقمی الات موسیقی
midi
U
میانجی رقمی الات موسیقی
trade fixtures
U
الات صنعتی نصب شده
war implements
U
ساز و برگ یا الات جنگ
obturator
U
الات مانع خروج گاز
document bills
U
اوراق تجارتی
drafts
U
اوراق بهادار
drafted
U
اوراق بهادار
draft
U
اوراق بهادار
commercial papers
U
اوراق تجارتی
cannibalization
U
اوراق کردن
commerical papers
U
اوراق تجارتی
savings bond
U
اوراق قرضه
commercial bills
U
اوراق تجارتی
scrapper
U
اوراق کننده
printed matter
U
اوراق چاپی
securities
U
اوراق بهادار
debenture
U
اوراق قرضه
secret papers
U
اوراق سری
overhauled
U
اوراق کردن
bonds
U
اوراق بهادار
obligations
U
اوراق قرضه
obligation
U
اوراق قرضه
papered
U
اوراق بهادار
papers
U
اوراق بهادار
papering
U
اوراق بهادار
scraps
U
اوراق دورانداختن
scrap
U
اوراق دورانداختن
paper
U
اوراق بهادار
scrapped
U
اوراق دورانداختن
scrapping
U
اوراق دورانداختن
negotiable instruments
U
اوراق بهادار
negotiable papers
U
اوراق بهادار
overhauls
U
اوراق کردن
overhaul
U
اوراق کردن
treasury bonds
U
اوراق بهادارخزانه
government stock
U
اوراق بهاداردولتی
disassemble
U
اوراق کردن
overhauling
U
اوراق کردن
bond
U
اوراق قرضه
substituted service
U
اوراق دعوی
faxing
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler
U
کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxed
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
tiepin
U
سنجاق مدال وزینت الات زنانه
reed pipe
U
لوله یا نای الات موسیقی بادی
interactive
U
الات و یا سرویسی مثل تلفن زدن
pailette
U
زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
equipment
U
تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
reed stop
U
کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
hygrometer
U
الات وادوات سنجش رطوبت هوا
deferred maintenance
U
قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
disassembler
U
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
scraps
U
خرده اوراق کردن
scraps
U
نزاع اوراق کردن
brokers
U
دلال اوراق بهادار
scrapping
U
نزاع اوراق کردن
broker
U
دلال اوراق بهادار
brokered
U
دلال اوراق بهادار
brokering
U
دلال اوراق بهادار
scrapped
U
خرده اوراق کردن
government securities
U
اوراق بهادار دولتی
junk bonds
U
اوراق قرضهی قمارآمیز
junk bond
U
اوراق قرضهی قمارآمیز
bond issue
U
صدور اوراق قرضه
bill of oredit
U
اوراق قرضه دولتی
bearer securities
U
اوراق بهادار بی نام
scrapbook
U
دفتر اجناس اوراق
scrapbooks
U
دفتر اجناس اوراق
assumed portfolio
U
اوراق بهادار مفروض
government bonds
U
اوراق قرضه دولتی
scrapped
U
نزاع اوراق کردن
scrap
U
خرده اوراق کردن
scrap
U
نزاع اوراق کردن
portfolio
U
موجودی اوراق بهادار
portfolios
U
موجودی اوراق بهادار
overhauled
U
اوراق کردن کامل
overhaul
U
اوراق کردن کامل
scrapping
U
خرده اوراق کردن
preference bonds
U
اوراق قرضه ممتاز
registered bond
U
اوراق قرضه با نام
registered securities
U
اوراق بهادار با نام
junk
U
جنس اوراق وشکسته
stock exchanges
U
بورس اوراق بهادار
stock exchange
U
بورس اوراق بهادار
securities market
U
بازار اوراق بهادار
security market
U
بازار اوراق بهادار
salvaging
U
اوراق کردن وسایل
salvages
U
اوراق کردن وسایل
salvaged
U
اوراق کردن وسایل
salvage
U
اوراق کردن وسایل
negotiable papers
U
اوراق قابل انتقال
overhauls
U
اوراق کردن کامل
overhauling
U
اوراق کردن کامل
securities department
U
اداره اوراق بهادار
bourse
[in a non-English-speaking country]
U
بورس اوراق بهادار
stock exchange
U
بورس اوراق بهادار
documents
U
پرونده ها
[اسناد]
[اوراق]
sights
U
الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com