Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 195 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sellers surplus
U
مازاد فروشنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vendor
U
فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendors
U
فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
salvage
U
مازاد
surcharge water
U
اب مازاد
excesses
U
مازاد
surpluses
U
مازاد
excess
U
مازاد
surplus
U
مازاد
salvaged
U
مازاد
spoils
U
مازاد
spoiling
U
مازاد
spoiled
U
مازاد
spoil
U
مازاد
salvages
U
مازاد
salvaging
U
مازاد
rejcet
U
مازاد
residual
U
مازاد
spoin bank
U
انبار مازاد
surplus stock
U
موجودی مازاد
surplus water
U
ابهای مازاد
redundant
U
مازاد بر احتیاج
system overhead
U
مازاد سیستم
surplus production
U
مازاد تولید
excess
U
اضافه مازاد
excesses
U
اضافه مازاد
surplus gas
U
گاز مازاد
social surplus
U
مازاد اجتماعی
spares
U
اقلام مازاد
residual variance
U
پراکنش مازاد
residual matrix
U
ماتریس مازاد
overproduction
U
تولید مازاد
farm surplus
U
مازاد کشاورزی
export surplus
U
مازاد صادرات
excess reserves
U
اندوختههای مازاد
economic surplus
U
مازاد اقتصادی
remainder
U
مابقی مازاد
residue of the state
U
مازاد ترکه
excess demand
U
درخواست مازاد
excess stock
U
موجودی مازاد
superimposed
U
مازاد بر احتیاج
basic surplus
U
مازاد اساسی
budget surplus
U
مازاد بودجه
back titration
U
تیتر کردن مازاد
producer surplus
U
مازاد تولید کننده
excess listing
U
لیست اقلام مازاد
surplus
U
اقلام اضافی و مازاد
surpluses
U
اقلام اضافی و مازاد
excess capacity theory
U
نظریه مازاد فرفیت
import surcharge
U
حقوق واردات مازاد
surplus energy theory
U
نظریه انرژی مازاد
tail drain
U
نهرچه ابهای مازاد
trade balance surplus
U
مازاد تراز تجاری
surpluses
U
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
surplus
U
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
excess listing
U
لیست وسایل انفرادی مازاد
excess demand inflation
U
تورم ناشی از مازاد تقاضا
property disposition
U
از بین بردن اقلام مازاد
excess demand
U
تقاضای زیادی مازاد تقاضا
vent for surplus theory of trade
U
نظریه تجارت "درباره استفاده از مازاد "
the system of
U
رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
spoin bank
U
محل نگهداری وسایل مازاد بر احتیاج
deficit
U
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
deficits
U
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
dealer
U
فروشنده
sales man
U
فروشنده
bargainer
U
فروشنده
salesperson
U
فروشنده
sales woman
U
فروشنده زن
alienator
U
فروشنده
dealers
U
فروشنده
salespersons
U
فروشنده
suppliers
U
فروشنده
vendor
U
فروشنده
vendors
U
فروشنده
frontsman
U
فروشنده
monger
U
فروشنده
supplier
U
فروشنده
salesgirl
U
فروشنده
sales clerks
U
فروشنده
sales clerk
U
فروشنده
vender
U
فروشنده
shopman
U
فروشنده
seller
U
فروشنده
sellers
U
فروشنده
salesgirls
U
فروشنده
salespeople
U
فروشنده
salesmen
U
فروشنده
salesman
U
فروشنده
saleswomen
U
زن فروشنده
saleswoman
U
زن فروشنده
supplier evaluation
U
ارزیابی فروشنده
sales man
U
فروشنده سیار
salesclerk
U
فروشنده مغازه
tallyman
U
فروشنده اقساطی
traveling man
U
فروشنده سیار
seller's option
U
انتخاب فروشنده
seller's option
U
اختیار فروشنده
marginal seller
U
فروشنده نهائی
seller's market
U
بازار فروشنده
computer vendor
U
فروشنده کامپیوتر
dealer
U
فروشنده معاملات چی
traveling salesman
U
فروشنده سیار
saleswoman
U
بانوی فروشنده
counter jumper
U
فروشنده دکان
saleswomen
U
بانوی فروشنده
computer salesman
U
فروشنده کامپیوتر
caveat venditor
U
اخطار به فروشنده
dealers
U
فروشنده معاملات چی
runner
U
فروشنده سیار
duopoly
U
در انحصار دو فروشنده
runners
U
فروشنده سیار
bottlegger
U
فروشنده مشروب قاچاق
haberdasher
U
فروشنده لباس مردانه
ironmonger
U
فروشنده اهن الات
outfitters
U
فروشنده لوازم شکار
outfitter
U
فروشنده لوازم شکار
herbalist
U
فروشنده گیاهان طبی
caveat venditor
U
ملتفت بودن فروشنده
trinketer
U
فروشنده جواهر بدلی
aytomobile dealer
U
فروشنده یا دلال اتومبیل
tout
U
فروشنده اطلاعات شرطبندی
stationer
U
فروشنده لوازم التحریر
touted
U
فروشنده اطلاعات شرطبندی
touting
U
فروشنده اطلاعات شرطبندی
touts
U
فروشنده اطلاعات شرطبندی
herbalists
U
فروشنده گیاهان طبی
tipster
U
فروشنده اطلاعات در شرطبندی
stationers
U
فروشنده لوازم التحریر
haberdashers
U
فروشنده لباس مردانه
third party vendor
U
فروشنده دسته سوم
tipsters
U
فروشنده اطلاعات در شرطبندی
hardwareman
U
فروشنده افزارواسباب فلزی
herbist
U
فروشنده گیاهان طبی
counterbid
U
جواب خریداربه فروشنده
supplier at arm's length
U
فروشنده آزاد
[اقتصاد]
cutler
U
فروشنده الات برنده
herborist
U
فروشنده گیاهان طبی
offeror
U
فروشنده عرضه کننده
ex warehouse
U
تحویل در انبار فروشنده
plumassier
U
فروشنده پرهای ارایشی
ironmongers
U
فروشنده اهن الات
tipsters
U
فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
gold import point
U
طلای خالص به فروشنده میدهد
asking price
U
قیمت مورد مطالبهی فروشنده
tipster
U
فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
hawkers
U
فروشنده دوره گرد وجار زن
hawker
U
فروشنده دوره گرد وجار زن
value added reseller
U
فروشنده تکمیلی دسته دوم
suppliers rating
U
درجه بندی نمودن فروشنده ها
stapler
U
فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
clerks
U
کارمند دفتری فروشنده مغازه
staplers
U
فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
clerk
U
کارمند دفتری فروشنده مغازه
corsetiere
U
فروشنده شکم بند زنانه
private treaty
U
معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
price taker
U
خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
drysalter
U
فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
vendors
U
کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
represent
U
عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
vendor
U
کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
represented
U
عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represents
U
عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
mercantilists
U
مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
tie in sales
U
حالتی که دران فروشنده چند کالا رابصورت مجموعه میفروشد
del credere
U
ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
seller's market
U
بازاری که در ان اختیار معامله وتصمیم گیری در دست فروشنده است
caveat venditor
U
یعنی فروشنده مسئول معایب کالای فروخته شده میباشد
right of stoppage in transitu
U
حق امتناع از تسلیم مال التجاره در حال حمل برای فروشنده
free on quay
U
قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
ex works
U
یک از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را در محل خود به خریدار تحویل میدهد
discount register
U
دفتر ثبت تخفیفها و امتیازاتی که از طرف فروشنده به خریدار داده شده است
ex ship
U
یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد و درکشتی به خریدارتحویل میدهد
ex quay
U
یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
free carrier
U
یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
free on rail
U
قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
particular lien
U
حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
delivered at frontier
U
یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالای موردمعامله را در مرز تعیین شده تحویل میدهد
c.i.f.
U
یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را به هزینه خود و باپرداخت حق بیمه لازم در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
S HTTP
U
سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
building material dealer
U
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
secure encryption payment protocol
U
سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
disclaimer
U
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
delivered duty paid
U
یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
disclaimers
U
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
SEPP
U
سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
STT
U
نشانه تامین اتصال امن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت برای اینترنت میدهد
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
secure transaction technology
U
سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
kinked demand curve
U
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
compensation trading
U
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
root of title
U
منشاء سمت در CL فروشنده اراضی بایدترتیب ایادی را ضمن 03سال گذشته در موقع معامله روشن و منشاء سمت مالکیت خود را مشخص کند
colporteur
U
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
vendor
U
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendors
U
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com