Perdic | مارپیچی حلقه یا پیچ خوردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	whorl U	مارپیچی حلقه یا پیچ خوردن
	whorls U	مارپیچی حلقه یا پیچ خوردن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	loop U	پیچ خوردن حلقه زنی
	loops U	پیچ خوردن حلقه زنی
	looped U	پیچ خوردن حلقه زنی
	barred spiral galaxy U	کهکشان مارپیچی مسدود کهکشان مارپیچی میله دار
	base ring U	حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
	loop U	بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
	looped U	بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
	loops U	بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
	write enable ring U	حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
	positioning band U	حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
	ferrules U	حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
	ferrule U	حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
	nests U	حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
	nest U	حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
	loop U	حلقه درون حلقه دیگر
	loops U	حلقه درون حلقه دیگر
	crisp U	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
	crisper U	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
	looped U	حلقه درون حلقه دیگر
	crispest U	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
	crisps U	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
	to play a good knife and fork U	ازروی اشتهاخوراک خوردن خوب چیز خوردن
	swag U	تاب خوردن تلوتلو خوردن بنوسان دراوردن
	spiraled U	مارپیچی
	pinwheel U	مارپیچی
	annular U	مارپیچی
	spiraling U	مارپیچی
	spiralled U	مارپیچی
	spiralling U	مارپیچی
	spiral U	مارپیچی
	toroid U	مارپیچی
	spirals U	مارپیچی
	anfractuous U	مارپیچی
	chochleate U	مارپیچی
	gyroidal U	مارپیچی
	sinuous U	مارپیچی
	helical U	مارپیچی
	snakes U	مارپیچی بودن
	vortiginous U	پیچاپیچ مارپیچی
	snake U	مارپیچی بودن
	zigzags U	حرکت مارپیچی
	worm gear U	دنده مارپیچی
	spiral arms U	بازوهای مارپیچی
	spindle stairs U	پلکان مارپیچی
	spiral galaxy U	کهکشان مارپیچی
	spiral drill U	مته مارپیچی
	spiral agitator U	همزن مارپیچی
	snaked U	مارپیچی بودن
	labyrinth U	پلکان مارپیچی
	zigzagging U	حرکت مارپیچی
	snaking columns U	ستونهای مارپیچی
	helical structure U	ساختار مارپیچی
	snake dance U	رقص مارپیچی
	helical spring U	فنر مارپیچی
	zigzag U	حرکت مارپیچی
	helical scanning U	مراقبت مارپیچی
	zigzagged U	حرکت مارپیچی
	labyrinths U	پلکان مارپیچی
	spiral beater	همزن مارپیچی
	drill U	مته مارپیچی
	drilled U	مته مارپیچی
	barley-sugar U	ستون مارپیچی
	drills U	مته مارپیچی
	helicon U	شیپوربرنجی مارپیچی
	spindle stairs U	راه پله مارپیچی
	rivulose U	دارای خطوط مارپیچی
	helical U	حلزونی شکل مارپیچی
	wreath U	نرده پلکان مارپیچی
	weaving U	حرکت مارپیچی ناو
	toroid U	سطح ایجادشده از خط مارپیچی
	winding U	مارپیچی رود پیچ
	wreaths U	نرده پلکان مارپیچی
	coil spring U	فنر مارپیچی شکل
	helicoidal motion U	حرکت پیچی یا مارپیچی
	bight U	حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
	tripped U	لغزش خوردن سکندری خوردن
	trips U	لغزش خوردن سکندری خوردن
	tumbled U	غلت خوردن معلق خوردن
	tumble U	غلت خوردن معلق خوردن
	tumbles U	غلت خوردن معلق خوردن
	trip U	لغزش خوردن سکندری خوردن
	acyclic U	غیر قابل چرخش مارپیچی
	helical scanning U	بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
	double helical gear U	چرخ دندانه مارپیچی دوبل
	snakes U	دارای حرکت مارپیچی بودن
	snaked U	دارای حرکت مارپیچی بودن
	snake U	دارای حرکت مارپیچی بودن
	hyperbolic navigation U	ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
	the smoke culs U	درد بصورت مارپیچی بالا می رود
	spiral scanning U	مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
	grog U	دستهای از مردم که برای خوردن عرق گرد هم نشینند عرق خوردن
	purl U	حلقه حلقه شدن
	quoit U	حلقه پرتاب حلقه
	purls U	حلقه حلقه شدن
	purled U	حلقه حلقه شدن
	eye bolt U	حلقه حلقه اتصال
	convolute U	حلقه حلقه کردن
	wreathy U	حلقه حلقه شده
	purling U	حلقه حلقه شدن
	hob U	فرز چرخ دنده مارپیچی سمبه پرسکاری
	automatic hobbing machine U	ماشین فرز چرخ دنده مارپیچی خودکار
	hobs U	فرز چرخ دنده مارپیچی سمبه پرسکاری
	newel U	تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
	newels U	تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
	adjusting ring U	حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
	castle style U	[نوعی معماری قرن هجدهم میلادی با کنگره و مزغل و پله های مارپیچی]
	to drink wine U	می خوردن شراب خوردن
	snake mode U	روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
	nautilus U	حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
	twist drill U	پارچه راه راه مارپیچی
	eyeing U	حلقه
	eyes U	حلقه
	eying U	حلقه
	looped U	حلقه
	do while loop U	حلقه WHILE/DO
	hank U	حلقه
	eye U	حلقه
	loop U	حلقه
	ear ring U	حلقه
	flower cup U	حلقه گل
	for/next loop U	حلقه NEXT/FOR
	reeling U	حلقه
	reeled U	حلقه
	reel U	حلقه
	grummet U	حلقه
	gyre U	حلقه
	vortex U	حلقه
	vortexes U	حلقه
	reels U	حلقه
	loops U	حلقه
	verticil U	حلقه
	straps U	حلقه
	strap U	حلقه
	volute U	حلقه
	ran U	حلقه
	volution U	حلقه
	vortices U	حلقه
	collar U	حلقه
	mesh U	حلقه
	convolutions U	حلقه
	metamere U	حلقه
	anadem U	حلقه گل
	coil U	حلقه
	hoops U	حلقه
	lunette U	حلقه
	hoop U	حلقه
	curled U	حلقه
	convolution U	حلقه
	coils U	حلقه
	whorls U	حلقه
	collars U	حلقه
	wreath U	حلقه گل
	wreaths U	حلقه گل
	gird U	حلقه
	ring aperture U	حلقه
	whorl U	حلقه
	bell-flower U	حلقه گل
	coiled U	حلقه
	curl U	حلقه
	meshes U	حلقه
	cycled U	حلقه
	fascia U	حلقه
	link U	حلقه
	fascias U	حلقه
	cycle U	حلقه
	strop U	حلقه
	cycles U	حلقه
	meshing U	حلقه
	hanks U	حلقه
	wisp U	حلقه
	wisps U	حلقه
	curls U	حلقه
	ring U	حلقه
	curly U	حلقه حلقه
	earring U	حلقه
	jews harp U	حلقه لنگر
	looped U	حلقه دارکردن
	looped U	حلقه شدن
	life buoy U	حلقه نجات
	grid mesh U	حلقه شبکه
	gloria U	حلقه نور
	key ring U	حلقه کلید
	looped U	حلقه زدن
	looped U	حلقه طناب
	orbicularly U	حلقه وار
	lunette U	حلقه کشش
	loop counter U	شمارنده حلقه
	loop body U	تنه حلقه
	loop U	حلقه دارکردن
	loop U	حلقه طناب
	feed reel U	حلقه خوراننده
	slings U	حلقه باربری
	slinging U	حلقه باربری
	sling U	حلقه باربری
	fairy ring U	حلقه قارچ
	eye splice U	حلقه دائم
	maxwell turn U	حلقه ماکسول
	open loop U	حلقه باز
	olympic rings U	5 حلقه المپیک
	macrocycle U	درشت حلقه