Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
banana jack
U
مادگی در رادیو برای دوشاخه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
radio wave
U
امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
lamp holder plug
U
سرپیچ دوشاخه سرخود دوشاخه سرپیچ لامپ
gynoecium
U
مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
incomplete flower
U
مادگی
buttonholes
U
مادگی
socket
مادگی
sockets
U
مادگی
buttonhole
U
مادگی
pistil
U
مادگی
screw bolt
U
مادگی
buttonholing
U
مادگی
boutonniere
U
مادگی
buttonholed
U
مادگی
androginy
U
نر و مادگی
decagynous
U
ده مادگی
vulva
U
مادگی
vulvas
U
مادگی
radio-telephone
U
رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephones
U
رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio telephone
U
رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
mortise
U
مادگی زبانه
mortice
U
مادگی زبانه
heterogamous
U
دارای مادگی ها
telephone jack
U
مادگی تلفن
terahenous
U
دارای 4 مادگی
pistillary
U
وابسته به مادگی گل
pistil
U
الت مادگی گل
trigynous
U
دارای سه مادگی
tristigmatic
U
دارای سه مادگی
pistillate
U
مادگی دار
pistillate
U
تولید کننده مادگی
pentagynous
U
دارای پنج مادگی
heptagynous
U
دارای هفت مادگی
dodecagynous
U
دارای دوازده مادگی
perigynous
U
واقع در پیرامون مادگی یاتخمدان
polygynous
U
دارای چند الت مادگی
sex changer
U
وسیله مبدل اتصال نری به مادگی و برعکس
gender changer
U
وسیله تغییر اتصال مادگی به نری و برعکس
pitchfork
U
دوشاخه
pitchforks
U
دوشاخه
biramous
U
دوشاخه
yoke
U
دوشاخه
male connector
U
دوشاخه نر
fork
U
دوشاخه
plugs
U
دوشاخه
fork crow
U
دوشاخه
knee
U
دوشاخه
crotch
U
دوشاخه
tuning fork
U
دوشاخه
crutch
U
دوشاخه
crutches
U
دوشاخه
tuning forks
U
دوشاخه
y junction
U
دوشاخه
crotches
U
دوشاخه
knees
U
دوشاخه
forking
U
دوشاخه
bicornous
U
دوشاخه
plug
U
دوشاخه
bident
U
دوشاخه
plugging
U
دوشاخه
bracket
U
دوشاخه
phono plug
U
دوشاخه اوایی
connector plug
U
دوشاخه رابط
double ley stirrup
U
رکابی دوشاخه
bipolar plug
U
دوشاخه برق
contact plug
U
دوشاخه برق
attachment plug
U
دوشاخه ارتباط
plugs
U
دوشاخه برق
yoke
U
دوشاخه استقرار
mains plug
U
دوشاخه برق
fork lever
U
اهرم دوشاخه
rca plug
U
دوشاخه RCA
plug connection
U
اتصال دوشاخه
plug
U
دوشاخه برق
plug contact
U
کنتاکت دوشاخه
telephone plug
U
دوشاخه تلفن
safety fork
U
دوشاخه امنیت
bifurcate
U
دوشاخه شدن
plug and socket
دوشاخه و پریز
plugging
U
دوشاخه برق
quill shaft
U
شفت گردنده باریکی با سرهزارخار مانند که در مادگی دیگری جفت میشود
attachment plug
U
دوشاخه وسایل برقی
diapason
U
دوشاخه میزان کوک
connecting socket
[دوشاخه متصل کننده]
multi contact plug
U
دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
coupler plug
U
دوشاخه وسایل الکتریکی
wire pike
U
دوشاخه سیم کشی
fork
U
دوشاخه منشعب شدن
current tap
U
سرپیچ دوشاخه خور
forking
U
دوشاخه منشعب شدن
trunnions
U
دوپایه یا دوشاخه اتصال
inductance box with plug
U
جعبه اندوکتانس با دوشاخه
crutches
U
دوشاخه زیر چیزی گذاشتن
crutch
U
دوشاخه زیر چیزی گذاشتن
to plug in
U
با گذاشتن دوشاخه برق رابجریان انداختن
plug in
U
دوشاخه را بسیم برق وصل کردن
mandrel
U
جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
wireless
U
رادیو
wirelesses
U
رادیو
broadcasting
U
رادیو
radios
U
رادیو
radio
U
رادیو
radioed
U
رادیو
receiving set
U
رادیو
radioing
U
رادیو
neutralizing tool
U
رادیو
aligning tool
U
رادیو
a radio
U
رادیو
radiography
U
عکسبرداری رادیو
radio telescopes
U
رادیو تلسکوپ
skiagraphy
U
رادیو گرافی
radio telescope
U
رادیو تلسکوپ
receptacle
U
ژاک رادیو
air cell a battery
U
باتری رادیو
radio tube
U
لامپ رادیو
radioactivity
U
رادیو اکتیویته
radioisotope
U
رادیو اکتیو
radioisotope
U
رادیو ایزوتوپ
radioactive
U
رادیو اکتیو
radiotrician
U
تکنیسین رادیو
radiotelegraph
U
رادیو تلگراف
receptacles
U
ژاک رادیو
radiometer
U
رادیو متر
radio star
U
اختر رادیو
radio engineering
U
مهندسی رادیو
broadcasting station
U
ایستگاه رادیو
schematic diagram
U
نقشه رادیو
banana pin
U
دو شاخه رادیو
battery receiver
U
رادیو باتری
radio relay
U
رادیو رله
radio button
U
دکمه رادیو
radio set
U
دستگاه رادیو
radio engineering
U
تکنیک رادیو
radio frequency choke
U
چوک رادیو
radon
U
ماده رادیو اکتیو
inverted l antenna
U
انتن معمولی رادیو
on the air
<idiom>
U
بخشاز رادیو وتلوزیون
buzzing
U
هوم کردن رادیو
buzzes
U
هوم کردن رادیو
airwave
U
امواج رادیو و تلویزیون
pick up
<idiom>
U
دریافت صدای رادیو و...
buzz
U
هوم کردن رادیو
buzzed
U
هوم کردن رادیو
radiotelephony
U
مکالمه رادیو تلفنی
tune in
<idiom>
U
پخش از رادیو وتلوزیون
radial
U
محوری مربوط به رادیو
wave band
U
دسته امواج رادیو
radials
U
محوری مربوط به رادیو
universal receiver
U
رادیو برق و باتری
radio prospecting
U
کشف معادن با رادیو
aerial
آنتن هوایی رادیو
radiocast
U
توسط رادیو گستردن
aerials
U
انتن هوایی رادیو
radioluminescence
U
رادیو لومینه سانس
l antenna
U
انتن معمولی رادیو
blooper
U
صدای نامطبوع رادیو
tuned radio frequency receiver
U
رادیو با بسامد میزان شده
airborne radio relay
U
سیستم رادیو رله هوابرد
radiosonde
U
دستگاه رادیو سوند هواسنجی
radiophotograph
U
انتقال عکس بوسیله رادیو
low tension battery
U
باتری فشار ضعیف رادیو
radiostrontium
U
استرونتیوم رادیو اکتیو استرونیتوم 09
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
decaying
U
کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
radiobroadcast
U
پخش و سخن پراکنی بوسیله رادیو
decay
U
کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
decayed
U
کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
decays
U
کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
transmission
U
وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
radiotherapy
U
رادیو تراپی درمان بوسیله نیروی تشعشعی
transmissions
U
وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
air time
U
زمانپخش برنامههای رادیو یا تلویزیون روی آنتن
To turn on the light(radio, T. V).
U
چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
To turn off the lights. (T. V. ,radio).
U
چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
relays
U
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
radiobiology
U
مبحث زیست شناسی مربوط به تشعشعات رادیو اکتیو
relayed
U
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
to tune in TV
[radio]
U
روی کانال مشخصی تلویزیون
[رادیو]
را تنظیم کردن
relay
U
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
communication
U
رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود
tuner
U
پیچ میزان رادیو وسیله تنظیم جریان برق وغیره
disc jockey
U
کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
tuners
U
پیچ میزان رادیو وسیله تنظیم جریان برق وغیره
disc jockeys
U
کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
facsimile
U
روش ارسال و دریافت تصاویر به صورت دیجیتال روی خط تلفن یا رادیو
facsimiles
U
روش ارسال و دریافت تصاویر به صورت دیجیتال روی خط تلفن یا رادیو
sound effects
U
عوامل صوتی که در رادیو وتلویزیون وفیلم سینمایی وغیره موجب صدامیشود
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
bifurcate
U
دوشاخه کردن بدوشاخه منشعب کردن دوشاخهای
faxing
U
غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
spacing impulse
U
نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است
faxes
U
غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
faxed
U
غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
fax
U
غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
anisandrous flower
U
گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگی ان برابر باشد
wide area network
U
شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
female connector
U
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
divaricate
U
منشعب شدن دوشاخه شدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com