Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
insulant
U
ماده مقاومت کننده مقاوم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
photoresist
U
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
acid resistant
U
ماده مقاوم در برابر اسید
antiset
U
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
coolant
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector
U
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolants
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
hardened site
U
حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
accelerators
U
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن رادر مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصدیکی از معمولترین این مواداست
accelerator
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
resistent
U
مقاومت کننده
resistance dimming
U
مقاومت تیره کننده
regulating resistance
U
مقاومت تنظیم کننده
impedance compensator
U
متعادل کننده مقاومت فاهری
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
series resistance
U
مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
fillers
U
ماده پر کننده
filler
U
ماده پر کننده
insulated layer
U
ماده ایزوله کننده
acidulating agent
U
ماده اسیدی کننده
acidifier
U
ماده اسیدی کننده
clarificant
U
ماده تصفیه کننده
emulsifiers
U
ماده امولسیون کننده
accelerating agent
U
ماده تسریع کننده
illuminant
U
ماده روشن کننده
wetting agent
U
ماده خیس کننده
emulsifier
U
ماده امولسیون کننده
accelerant
U
ماده تسریع کننده
insulating material
U
ماده ایزوله کننده
disinfector
U
ماده ضدعفونی کننده
diluting media
U
ماده رقیق کننده
diluent
U
ماده رقیق کننده
sorbent
U
ماده جذب کننده
mordant
U
ماده ثابت کننده
moderating
U
ماده معتدل کننده
moderates
U
ماده معتدل کننده
moderated
U
ماده معتدل کننده
coolant
U
ماده سرد کننده
moderate
U
ماده معتدل کننده
coolants
U
ماده سرد کننده
coolant
U
ماده خنک کننده
coolants
U
ماده خنک کننده
exclusion clause
U
ماده مستثنی کننده
cleanser
U
وسیله یا ماده تمیز کننده
cleansers
U
وسیله یا ماده تمیز کننده
siccative
U
ماده خشک کننده رنگ
naphthenate drier
U
ماده خشک کننده نفت
novocain
U
ماده بی حس کننده موضعی پروکائین
fumigant
U
ماده ضد عفونی کننده تدخینی
abstergent
U
شستشو دهنده ماده پاک کننده
cladding
U
ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
varistor
U
مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
remanence
U
چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
impedance
U
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
choke impedance
U
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
benzocaine
U
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
insulation resistance
U
مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
resilience
U
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
tracer
U
فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
deodorants
U
برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
deodorant
U
برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
tracers
U
فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
anti blush tinner
U
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
thermite
U
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
dope
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dopes
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk
U
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
tolerant
U
مقاوم
resistant
U
مقاوم
refractory
U
مقاوم
resister
U
مقاوم
resisters
U
مقاوم
plasma plating
U
مقاوم
renitent
U
مقاوم
resistors
U
مقاوم
resistor
U
مقاوم
hardened site
U
پایگاه مقاوم
rigid cores
U
هستههای مقاوم
resisting moment
U
لنگر مقاوم
adamantly
U
مقاوم یکدنده
weatherproof
U
مقاوم در برابرهوا
adamant
U
مقاوم یکدنده
forcing cone
U
مخروط مقاوم
resistive force
U
نیروی مقاوم
moment of resistence
U
لنگر مقاوم
stand up
<idiom>
U
مقاوم بودن
counterpoise
U
نیروی مقاوم
water resistant
U
مقاوم در برابر اب
stabile
U
مقاوم در برابرگرما
grid bias resistance
U
مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
reluctivity
U
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
grid suppressor
U
مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
fueled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments
U
ماده رنگی ماده ملونه
fuelling
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment
U
ماده رنگی ماده ملونه
fuel
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
internal resisting moment
U
لنگر مقاوم درونی
lightfast
U
مقاوم در برابر نور
drag force
U
نیروی مقاوم حرکت
drag chain conveyor
U
نقاله با زنجیر مقاوم
passive earth pressure
U
فشار مقاوم خاک
wear resistant
U
مقاوم در بربر سائیدگی
creep resistant
U
مقاوم در برابر خزش
resistance to failure
U
مقاوم در برابر ترک
resistance to cracking
U
مقاوم در برابر شکستگی
resistant to heat
U
مقاوم در برابر گرما
swelling resistant
U
مقاوم در برابر تورم
torsion resistant
U
مقاوم در برابر پیچش
heat resisting steels
U
فولادهای مقاوم حرارتی
heat fast paint
U
رنگ مقاوم گرما
passive earth pressure
U
رانش مقاوم خاک
resistance to tempering
U
مقاوم در برابر بازپخت
windproof
U
مقاوم در مقابل باد
shell proof
U
مقاوم در مقابل گلوله
closed cycle reactor system
U
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
defendants
U
مقاوم درمقابل زور و فشار
defendant
U
مقاوم درمقابل زور و فشار
resistor
U
اسباب مقاوم دربرابر برق
fracture proof
U
مقاوم در برابر شکستگی نشکن
stainless steel
U
فولاد مقاوم در برابر خوردگی
resistors
U
اسباب مقاوم دربرابر برق
resisters
U
اسباب مقاوم دربرابر برق
deadman
U
پایه استقرارسنگر دستک مقاوم
resister
U
اسباب مقاوم دربرابر برق
resistance to plastic deformation
U
مقاوم در برابر تغییر شکل
resistance to corrosion
U
مقاوم در برابر زنگ زدگی
earthquake proof foundation
U
غیر مقاوم درمقابل زلزله
thermistor
U
الت مقاوم درمقابل برق
phosphate esters
U
مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
acid fast
U
مقاوم در برابر رنگ بری اسید
resistance to deflaction
U
مقاوم در برابر تغییر شکل خمشی
cold wet clothing
U
لباس گرم و مقاوم در مقابل رطوبت و برودت
incolen
U
الیاژهای مقاوم اهن و کرم با نیکل زیاد
bomb proof
U
پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
monel
U
الیاژی از نیکل و کبالت که دربرابر خوردگی مقاوم است
cassettes
U
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
pressure cabin
U
هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
cassette
U
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
immune
U
مقاوم دربرابرمرض بر اثر تلقیح واکسن دارای مصونیت قانونی وپارلمانی
plasma plating
U
ضد خوردگی و مقاوم دربرابر سایش روی سطح توسط جریان بسیار داغ
stiff
U
مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiffest
U
مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiffer
U
مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
gynandromorph
U
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
cylinder liner
U
رگکش سخت و مقاوم در برابرسایش در جدار داخلی سیلندراز جنس الیاژهای سبک یامواد نرم دیگر
photoresist
U
روش تبدیل تصاویر فتوگرافیک پس از تغییر فضاهای مقاوم نسبت به نور. در مسافت PCB به کار می رود
carbon seal
U
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
high resistance
U
پر مقاومت
resist
U
مقاومت
line resistance
U
مقاومت خط
line of resistance
U
خط مقاومت
passively
U
بی مقاومت
resisted
U
مقاومت
resistor
U
مقاومت
resistors
U
مقاومت
resistance
U
مقاومت
total resistance
U
مقاومت کل
resists
U
مقاومت
resisting
U
مقاومت
strength
U
مقاومت
weaknesses
U
کم مقاومت
weak
U
کم مقاومت
durability
U
مقاومت
weakest
U
کم مقاومت
strengths
U
مقاومت
renitency
U
مقاومت
weaker
U
کم مقاومت
resistance coefficient
U
ضریب مقاومت
transference resistance
U
مقاومت انتقالی
torsional resistance
U
مقاومت پیچشی
critical resistance
U
مقاومت بحرانی
heating resistor
U
مقاومت حرارتی
center of resistance
U
مرکز مقاومت
creep strength
U
مقاومت خزشی
stability
U
استحکام مقاومت
nonresistance
U
عدم مقاومت
peripheral resistance
U
مقاومت محیطی
inductance
U
مقاومت سلف
collector resistance
U
مقاومت کلکتور
progressive resistance
U
مقاومت فزاینده
inductive reactance
U
مقاومت القائی
inductive resistance
U
مقاومت القایی
non resistance
U
عدم مقاومت
impedance triangle
U
مثلث مقاومت ها
resistance standard
U
مقاومت استاندارد
inertia force
U
مقاومت لختی
resistance wire
U
سیم مقاومت
thermistor
U
مقاومت گرمایی
d.c. resistance
U
مقاومت اهمی
resistibility
U
استعداد مقاومت
resistivity
U
مقاومت ویژه
resistivity
U
مقاومت اشیا
grid bias resistance
U
مقاومت کاتد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com