English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
phlorizin U ماده تلخی که ازپوست ریشه درخت سیب ومانندان گرفته میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quassia U یکجور درخت که ازچوب ان داروی تلخی درست میشود
moleskin U جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
cudbear U ماده رنگی که ازاشنه یادواله گرفته میشود
cola U ماده شیرینی که از برگ ومیوه کولا گرفته میشود
colas U ماده شیرینی که از برگ ومیوه کولا گرفته میشود
hangnail U ریشه یا رشته باریکی که ازپوست گوشه ناخن اویزان است
rootery U توده ریشه وکنده درخت درباغها که درخت روی ان میکارند
labdanum U ماده معطر تلخی که از انواع لادن بدست میاید
photoresist U ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
the root of a tree U ریشه درخت
He uprooted the tree . U درخت را از ریشه ( جا ) ؟کند
sawyer U درخت ریشه کن شده وشناور
saw yer U درخت از ریشه کنده که روی اب شناور باشد
alizarin U ماده نارنجی یا قرمز رنگ که از ریشه روناس می گیرند
podophyllin U ماده صمغی وتلخ ومسهلی مستخرجه از ریشه مهر گیاه
scopolamine U ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
zero hour <idiom> U لحظهای که تصمیم مهمی گرفته میشود
it follows necessarily that U ناچار این نتیجه گرفته میشود
arrowroot U نشاستهای که ازریشه اوروت گرفته میشود
prussic acid U اسیدی که ازنیل فرنگی گرفته میشود
jelutong U ماده رزینی درخت شاهدانه ک ه بجای صمغ ادامس بکار میرود
inland duty U حقوقی که از بازرگانی دردرون کشور گرفته میشود
intake U مقداراب یا گازی که با لوله گرفته و جذب میشود
intakes U مقداراب یا گازی که با لوله گرفته و جذب میشود
eryngo U ریشه شقاقل که بعنوان مقوی باء مصرف میشود
orifice meter U روزنهای که مقدار جریان اب بوسیله ان اندازه گرفته میشود
bushes U استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
groundage U حقی که بابت ایستادن کشتی درلنگرگاه گرفته میشود حق لنگراندازی
bush U استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
transit duty U حقی که بابت عبور کالایی ازکشوری گرفته میشود حق تراتزیت
salvage U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvages U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaging U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaged U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
wing photograph U نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
centrifugal moisture equivalent U مقدار ابی که توسط دستگاه سانتریفوژ از یک نمونه خاک مرطوب گرفته میشود
arabesque [Eslimi] U طرح اسلیمی [الهام گرفته شده از شاخک ها و پیچک های درخت مو که کل متن را به همراه نگاره های دیگر فرا می گیرد.]
weeping willow design U طرح بید مجنون [الهام گرفته شده از درخت بید مجنونی که خصوصا در فرش های قاب قابی و چهار محال استفاده می شود.]
galbanum U نوعی صمغ زرد رنگ که از گیاهی شبیه انقوزه گرفته میشود و مصرف طبی دارد
alligators U ساخته شده ازپوست تمساح
alligator U ساخته شده ازپوست تمساح
substrate U ماده اصلی که روی آن یک مدار مجتمع ایجاد میشود
compressor bleed air U هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
igniter U ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
core binder U ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
slow pill U ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
tactics U دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
high oblique U عکس هوایی موربی که ازارتفاع زیاد گرفته شده و افق فاهری عکس در ان مشاهده میشود
benzocaine U ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
card U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
cards U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
turboprop U توربین گاز که دران توان بیشتری از توربین برای چرخاندن شفت ملخ نسبت به توربوفن گرفته میشود
remarking U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
ring shift U جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
remarks U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
rem U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarked U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remark U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
et cetera U ومانندان
etcaetera U ومانندان
radicate U ریشه گرفتن ریشه دار شدن
rhizogenetic U تولید کننده ریشه ریشه اور
rhizogenic U تولید کننده ریشه ریشه اور
frass U گه موریانه ومانندان
gadoid U ماهی روغن ومانندان
such like U از این گونه ومانندان
pannage U بلوطوالش ومانندان که به گرازمیخوراند
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
log wood U درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
dredge U الت تنقیه قنات ومانندان
dredged U الت تنقیه قنات ومانندان
dredges U الت تنقیه قنات ومانندان
curatorship U تصدی کتابخانه وموزه ومانندان
to strike root U ریشه گرفتن ریشه دواندن
to take root U ریشه گرفتن ریشه دوانیدن
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
of no scruples U عاری ازدقت زیاد دراداب ومانندان
fieldwork U کارهای صحرایی :زمین پیمایی ومانندان
deletion U روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
patinated U جرم گرفته کبره گرفته
frost work U نقشه شبنم یخ زده در روی پنجره ومانندان
to d. up a liquid U مایعی را باچمچه ومانندان برداشتن یا خالی کردن
eyeleteer U الت برای چشمه دراوردن ازبرودری ومانندان
accelerators U ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن رادر مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصدیکی از معمولترین این مواداست
accelerator ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
ceiba U درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
papaw U درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
bitterness U تلخی
acrimoniousness U تلخی
poignancy U تلخی
by the holy poker U سوگند شوخی امیزی است چون به انروزهای غریب ومانندان
eyelet ring U حلقه کوچک فلزی که درسوراخ پارچه ومانندان میگذارندکه زودپاره
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
gall U تلخی گستاخی
tantrums U اوقات تلخی
virulence U تلخی تندی
bitterish U مایل به تلخی
glumness U اوقات تلخی
asperity U تلخی وخشونت
galls U تلخی گستاخی
tantrum U اوقات تلخی
bad blood U تلخی تندی
underbrush U درخت کوچک روینده درزیر درخت
thermite U ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
indignantly U از روی اوقات تلخی
scolds U اوقات تلخی کردن
His failure was a bitter experience. U شکستن تجربه تلخی شد
He is antipathetic( a sourpuss). U آدم تلخی است
scold U اوقات تلخی کردن
huff U اوقات تلخی کردن
bitters of life U تلخی ها یامرارتهای زندگی
scolded U اوقات تلخی کردن
wrath U اوقات تلخی زیاد
litmus U ماده ابی رنگی که ازبعضی گلسنگ ها بدست میایدودر اثر اسید زیاد برنگ قرمزتبدیل میشود وهرگاه قلیا بدان بزنند باز برنگ ابی در میاید
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
chafes U اوقات تلخی کردن به عصبانیت
chafe U اوقات تلخی کردن به عصبانیت
chafing U اوقات تلخی کردن به عصبانیت
the fat is in the fire U اوقات تلخی پیش خواهدامد
dudgeon U اوقات تلخی دسته خنجر
exasperatingly U از روی خشم و اوقات تلخی
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
to snap one's nose or head off U بکسی پریدن واوقات تلخی کردن
myrica U درخت شیشعان درخت موم
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
gunk U ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dopes U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
dope U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
picamar U روغن تلخی که از قیر چوب بدست می اید
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
pigments U ماده رنگی ماده ملونه
fuelling U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled U ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment U ماده رنگی ماده ملونه
fueled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel U ماده انرژی زا ماده کارساز
effluvium U پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
plaiting U [نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
gambier U درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
gambir U درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
Cypress design U طرح درخت سرو [سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
gynandromorph U جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
exasperates U ازجادربردن اوقات تلخی کردن کردن برانگیختن
exasperating U ازجادربردن اوقات تلخی کردن کردن برانگیختن
exasperated U ازجادربردن اوقات تلخی کردن کردن برانگیختن
exasperate U ازجادربردن اوقات تلخی کردن کردن برانگیختن
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate U درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
average U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
trace U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traces U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averages U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traced U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaged U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
load U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
loads U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
softest U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummy U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
throughput U نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
town fog U نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
suffix notation U عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
masters U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconded U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
mastered U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconds U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
fax U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
workgroup U خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxed U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
standard U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
auto U کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
standards U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
autos U کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
phototransistor U نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
self- U قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com