English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
emulsifier U ماده امولسیون کننده
emulsifiers U ماده امولسیون کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
emulsifor U عامل امولسیون کننده
disperser U عامل امولسیون کننده
emulsifier U عامل امولسیون کننده
emulsifiers U عامل امولسیون کننده
emulsifying agent U عامل امولسیون کننده
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
filler U ماده پر کننده
fillers U ماده پر کننده
acidifier U ماده اسیدی کننده
moderating U ماده معتدل کننده
coolant U ماده خنک کننده
coolant U ماده سرد کننده
illuminant U ماده روشن کننده
sorbent U ماده جذب کننده
coolants U ماده خنک کننده
coolants U ماده سرد کننده
moderates U ماده معتدل کننده
moderated U ماده معتدل کننده
moderate U ماده معتدل کننده
diluent U ماده رقیق کننده
diluting media U ماده رقیق کننده
accelerating agent U ماده تسریع کننده
accelerant U ماده تسریع کننده
disinfector U ماده ضدعفونی کننده
clarificant U ماده تصفیه کننده
acidulating agent U ماده اسیدی کننده
mordant U ماده ثابت کننده
wetting agent U ماده خیس کننده
insulating material U ماده ایزوله کننده
insulated layer U ماده ایزوله کننده
exclusion clause U ماده مستثنی کننده
siccative U ماده خشک کننده رنگ
insulant U ماده مقاومت کننده مقاوم
naphthenate drier U ماده خشک کننده نفت
novocain U ماده بی حس کننده موضعی پروکائین
cleansers U وسیله یا ماده تمیز کننده
cleanser U وسیله یا ماده تمیز کننده
fumigant U ماده ضد عفونی کننده تدخینی
abstergent U شستشو دهنده ماده پاک کننده
cladding U ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
remanence U چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
benzocaine U ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
emulsions U امولسیون
emulsion U امولسیون
emulsioned U امولسیون
emulsioning U امولسیون
emulsion lubricant U روغن امولسیون
stability of an emulsion U پایداری امولسیون
stability of an emulsion U ثبات امولسیون
emulsifiers U مایه امولسیون
bitumen emulsion U امولسیون قیر
emulsification U امولسیون سازی
emulsifier U مایه امولسیون
acrysol U امولسیون اکریل مانند
emulsified asphalt U اسفالت امولسیون شده
panchromatic emulsion U امولسیون تمام رنگ نمایی
deodorant U برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
tracers U فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
deodorants U برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
tracer U فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
thermite U ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist U ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
dope U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk U ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dopes U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
fuel U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling U ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled U ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments U ماده رنگی ماده ملونه
pigment U ماده رنگی ماده ملونه
fuelled U ماده انرژی زا ماده کارساز
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
gynandromorph U جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
material U ماده
foamed meterid U ماده کف
agents U ماده
items U ماده
item U ماده
clauses U ماده
clause U ماده
stipulation U ماده
metals U ماده
abscesses U ماده
metal U ماده
abscess U ماده
substance U ماده
materials U ماده
stuffed U ماده
article U ماده
stuff U ماده
bitching U سگ ماده
stuffless U بی ماده
monoclinous U نر و ماده
bitch U سگ ماده
bitches U سگ ماده
articles U ماده
agent U ماده
provision U ماده
female U ماده
stuffs U ماده
bitched U سگ ماده
matters U ماده
substances U ماده
mattered U ماده
nanny goat U بز ماده
nanny goats U بز ماده
nany U بز ماده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com