English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ossein U ماده اصلی استخوان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hyprostosis U رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
subsistance U ماده اصلی
substances U ماده اصلی
substance U ماده اصلی
mica substrate U ماده اصلی میکا
ergotine U ماده اصلی سگاله
stearin U ماده اصلی پیه
products U محصول اصلی از ماده خام
product U محصول اصلی از ماده خام
responder U ماده اصلی خرج فشنگ
protoplasm U ماده اصلی جسم سلولی
granulose U ماده اصلی نشاسته که اب دهان انراشیرین میسازد
substrate U ماده اصلی که روی آن یک مدار مجتمع ایجاد میشود
kaolin U خاک رس سفید رنگ که ماده اصلی متشکله ان سیلیکات الومینیم هیدراته است
decomposing U تجزیه کردن و جدا کردن عناصر اصلی یک ماده مرکب
green stick U شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy U برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
zygoma U استخوان قوس وجنه استخوان گونه
astragalus U استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
syynostosis U ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
periosteum U پوشش استخوان ضریع استخوان
condyle U مهره استخوان- برامدگی استخوان
ischium U استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
point four U چهارمین ماده از مواد اصلی نطق افتتاحیه ترومن رئیس جمهور امریکادر ژانویه 9491 در کنگره که در ان پیشنهاد شده بود که ایالات متحده امریکا به وسیله تامین کمکها و مساعدتهای فنی در کشورهای توسعه نیافته جهان
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
thermite U ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist U ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
occiput U استخوان قمحدوه استخوان پس سر
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
gunk U ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dope U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dopes U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
vomer U استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
pigment U ماده رنگی ماده ملونه
fuel U ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled U ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments U ماده رنگی ماده ملونه
fuelled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling U ماده انرژی زا ماده کارساز
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
gynandromorph U جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
boneless U بی استخوان
jawbones U استخوان فک
tarsus U استخوان مچ پا
fleshiest U بی استخوان
jawbone U استخوان فک
fleshier U بی استخوان
fleshy U بی استخوان
natchbone U استخوان
boning U استخوان
bones U استخوان
boned U استخوان
ossicle U استخوان چه
osteotome U استخوان بر
bone U استخوان
authentic document U اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
body U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
bodies U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
fracture U شکستگی استخوان
funny bone U استخوان ارنج
the humeral bone U استخوان عضد
cannon bone U استخوان ساق پا
funny bones U استخوان ارنج
calcaneum U استخوان پاشنه
hyperostosis U برامدگی استخوان
dislocation U دررفتگی استخوان
raspatory U استخوان ساب
ethmoid U استخوان پرویزنی
the humeral bone U استخوان بازو
ethmoid U استخوان غربالی
raspatory U استخوان تراش
pubis U استخوان شرمگاه
carpale U استخوان مچ دست
osteomalacia U ملاست استخوان
kneecap U استخوان کشگک
wishbone U استخوان جناق
humeeerus U استخوان بازو
exostosis U برامدگی استخوان
wishbones U استخوان جناق
kneecaps U استخوان کشگک
humeeerus U استخوان عضد
thighbone U استخوان ران
ungual bone U استخوان ناخنی
humerus U استخوان عضله
blade U استخوان پهن
humerus U استخوان بازو
humeri U استخوان عضله
humeri U استخوان بازو
epiphysis U شاخ استخوان
stirrup U استخوان رکابی
carcasses U استخوان بندی
carcass U استخوان بندی
scapulas U استخوان کتف
scapula U استخوان کتف
humeruses U استخوان عضله
thigh bone U استخوان ران
humeruses U استخوان بازو
shoulder blade U استخوان شانه
shoulder blades U استخوان شانه
cheekbone U استخوان گونه
cheekbones U استخوان گونه
ckeek bone U استخوان گونه
zygomatic bone U استخوان گونه
stirrups U استخوان رکابی
bone marrow U مغز استخوان
carcases U استخوان بندی
bonemeal U گرد استخوان
bonemeal U استخوان کوبیده
bonemeal U آرد استخوان
cariosity U پوسیدگی استخوان
tarsometatarsus U استخوان مچ پاواستخوان کف پا
To set a bone. U استخوان جا انداختن
huckle bone U استخوان چاربند
huckle bone U استخوان لگن
skull and crossbones U جمجمه و دو استخوان
ostosis U استخوان سازی
palating U استخوان کام
structure U استخوان بندی
temporal bone U استخوان گیجگاه
marrow U مغز استخوان
dengue U تب استخوان شکن
marrows U مغز استخوان
bony U استخوان دار
boney U استخوان دار
zygomatic U استخوان گونه
parietal U استخوان اهیانه
structuring U استخوان بندی
structures U استخوان بندی
talus U استخوان قاپ
fractured U شکستگی استخوان
jawbones U استخوان ارواره
fish bone U استخوان ماهی
merrythought U استخوان جناغ
hammers U استخوان چکشی
maxillary bone U استخوان ارواره
hammered U استخوان چکشی
shacklebone U استخوان مچ دست
hammer U استخوان چکشی
incus U استخوان سندانی
occipital bone U استخوان قمحدوه
navicular bone U استخوان زورقی
foot bone U خرده استخوان پا
ilium U استخوان حرقفی
illium U استخوان حرقفی
aitch bone U استخوان کفل
anvil U استخوان سندانی
shacklebone U استخوان قاپ
patellae U استخوان کشکک
ossification U تشکیل استخوان
innominate bone U استخوان بی نام
patella U استخوان کشکک
sacrum U استخوان خاجی
malar bone U استخوان گونه
kneepan U استخوان کشگک
hollownes U پوکی استخوان
hulking U درشت استخوان
knucklebone U استخوان قوزک
femora U استخوان ران
femur U استخوان ران
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com