Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tripod ligand
U
لیگاند سه پایهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ligand
U
لیگاند
monodentate ligand
U
لیگاند تک دندانه
ligation
U
لیگاند پوشی
ligancy
U
لیگاند شوندگی
ligating atom
U
اتم لیگاند شونده
ligand fild theory
U
نظریه میدان لیگاند
l.f.t.
U
نظریه میدان لیگاند
ligand field stabilization energy
U
انرژی پایداری میدان لیگاند
l.f.s.e
U
energy stabilization ligandfield انرژی پایداری میدان لیگاند
basic
U
پایهای
buttress dam
U
سد پایهای
basics
U
پایهای
fundamental
U
پایهای
octal base
U
هشت پایهای
platform independence
U
استقلال پایهای
piedmont
U
کوه پایهای
elementary
U
مقدماتی پایهای
grade
U
در پایهای قرار گرفتن
framed building
U
ساختمان تیر پایهای
grades
U
در پایهای قرار گرفتن
stylobate
U
پایهای که زیرچند ستون باشد
tail boom
U
پایهای که سطوح دم را تحمل میکند
octal glass type tube
U
لامپ الکترونی هشت پایهای
basilar
U
پایهای واقع شده در پایین
andiron
U
سه پایهای که کنار بخاری می گذاشتند
polypary
U
ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
polypidom
U
ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
gingall
U
یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
kernel
U
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
kernels
U
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
Xerox Network System
U
پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
XNS
U
پروتکل شبکه ساخت xerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه Novell ipx ایجاد کرده است
SX
U
نوعی قطعه پردازنده که از پردازنده یا پایهای نشات گرفته است که تولید و خرید آن ارزانتر است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com