Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
double linked list
U
لیست پیوندی مضاعف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
linked list
U
لیست پیوندی
multilinked list
U
لیست چند پیوندی
nil pointer
U
اشاره گری که برای بیان انتهای یک لیست پیوندی بکارمی رود
moderated list
U
لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
subscribing
U
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribes
U
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribed
U
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribe
U
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
unmoderated list
U
لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
push up list
U
لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
circular list
U
لیست مدور لیست حلقوی
stacks
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
crossbred
U
پیوندی
cross bred
U
پیوندی
interrelation
U
هم پیوندی
hybrid
U
پیوندی
cross
U
پیوندی
crosses
U
پیوندی
symphyseal
U
پیوندی
crossest
U
پیوندی
crosser
U
پیوندی
linked
U
پیوندی
dictionary
U
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionaries
U
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
bonding electrons
U
الکترونهای پیوندی
linkage editor
U
ویراستار پیوندی
linking loader
U
بارکننده پیوندی
connective
U
ربط پیوندی
graft copolymer
U
همبسپار پیوندی
linkage parameter
U
پارامتر پیوندی
linkage loader
U
بارکننده پیوندی
exogamy
U
برون پیوندی
bonding orbital
U
اوربیتال پیوندی
multivincular
U
چندین پیوندی
grafts
U
گیاه پیوندی
linkages
U
به هم پیوستگی پیوندی
grafted
U
گیاه پیوندی
antibonding electron
U
الکترون ضد پیوندی
antibonding orbital
U
اوربیتال ضد پیوندی
graft
U
گیاه پیوندی
linkage
U
به هم پیوستگی پیوندی
binding energy
U
انرژی پیوندی
hybrid
U
گیاه پیوندی
bonding electron pair
U
زوج الکترون پیوندی
hybridize
U
گیاه پیوندی باراوردن
bonding molecular orbital
U
اوربیتال مولکولی پیوندی
ox lip
U
گاو زبان پیوندی
rhinoplasty
U
جراحی پیوندی بینی
multivalve
U
چنذ لختی صدف پیوندی
source
U
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
hdic
U
کنترل پیوندی دادههای سطح بالا
exogamous
U
وابسته به برون همسری یابرون پیوندی
ca
U
Arrangment Connecting ارایش و ترتیب به صورت پیوندی و متصل
double line
U
خط مضاعف
multiple
U
مضاعف
double precision
U
مضاعف
doubled up
U
مضاعف
duplex
U
مضاعف
duplexes
U
مضاعف
doubled
U
مضاعف
double
U
مضاعف
bilateral
U
مضاعف
double
U
مضاعف نمودن
double junction
U
اتصال مضاعف
double lead screw
U
حلزونی مضاعف
double length
U
با طول مضاعف
double length
U
طول مضاعف
bilateral observation
U
دیدبانی مضاعف
doubled up
U
مضاعف نمودن
binary
U
جفتی مضاعف
double image
U
تصویر مضاعف
double dissociation
U
گسست مضاعف
double beam
U
پرتو مضاعف
double blowing
U
دمش مضاعف
double bond
U
اتصال مضاعف
double counting
U
محاسبه مضاعف
birefringence
U
شکست مضاعف
double decomposition
U
تجزیه مضاعف
double density
U
چگالی مضاعف
double density
U
تراکم مضاعف
doubled
U
مضاعف نمودن
double diode
U
دیود مضاعف
birefringence
U
انکسار مضاعف
double alternation
U
تناوب مضاعف
double cropping
U
کشت مضاعف
double precision
U
دقت مضاعف
doubly linked
U
با پیوند مضاعف
dual density
U
تراکم مضاعف
dual nationality
U
تابعیت مضاعف
duplex computer
U
کامپیوتر مضاعف
duplex console
U
پیشانه مضاعف
duplexing
U
مضاعف سازی
duplexing
U
مضاعف کردن
fiddle blocks
U
قرقره مضاعف
doubliy
U
بطور مضاعف
two throw ladder
U
پلکان مضاعف
peak to peak voltage
U
ولتاژ مضاعف
doubled columns
U
ستونهای مضاعف
double word
U
کلمه مضاعف
double taxation
U
مالیات مضاعف
double salt
U
نمک مضاعف
doubleword
U
کلمه مضاعف
double refraction
U
شکست مضاعف
double refraction
U
انکسار مضاعف
double salt
U
ملح مضاعف
double punch
U
منگنه مضاعف
double piston engine
U
موتور پیستون مضاعف
double blind method
U
روش بی نام مضاعف
double beam
U
شعاع مضاعف نور
electrical double layer
U
لایه مضاعف الکتریکی
oversrike
U
چاپ مضاعف دخشه
double limiter
U
محدود کننده مضاعف
double contact lamp
U
لامپ با اتصال مضاعف
double entry
U
دفتر داری مضاعف
double hardening
U
سخت گردانی مضاعف
double triode
U
لامپ تریود مضاعف
doubled pawns
U
پیادهای مضاعف شطرنج
double density recording
U
ضبط تراکم مضاعف
double irradiation technique
U
روش تاباندن مضاعف
double tape
U
نوار مساحی مضاعف
double taxation
U
مالیات بندی مضاعف
double two high rolling mill
U
دستگاه نورد مضاعف دوبل
alum
U
سولفات مضاعف الومینیوم و پتاسیم
double filament lamp
U
لامپ رشتهای با فیلامان مضاعف
addend
U
عدد مضاعف عددافزوده شده
polyene
U
ترکیبی الی که دارای پیوستگی مضاعف است
iceland spar
U
کلسیت شفاف دارای خاصیت انکسار مضاعف
double buffering
U
روش انتقال اطلاعات میان کامپیوتر و دستگاه جانبی میانگیر مضاعف
discretionary
U
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
multipe expansion of credit
U
استنباط مضاعف اعتبارات حقی که خزانه داری کل درقبول چک امانتی به مقداری بیش از ذخیره و اعتبار خوددارد
tabling
U
لیست
tables
U
لیست
tabled
U
لیست
list
U
لیست
table
U
لیست
source listing
U
لیست منبع
sublist
U
زیر لیست
symmetric list
U
لیست متقارن
price list
U
لیست قیمت
wage bill
U
لیست حقوق
actions
U
لیست امکانات
two way list
U
لیست دو طرفه
circular list
U
لیست دایرهای
trig list
U
لیست مثلثاتی
target list
U
لیست اماجها
target list
U
لیست هدفها
sequential list
U
لیست ترتیبی
promotion list
U
لیست ترفیعات
program listing
U
لیست برنامه
list of targets
U
لیست هدفها
list of targets
U
لیست اماجها
chained list
U
لیست زنجیرهای
chained list
U
لیست زنجیری
check lists
U
لیست مرجع
linear list
U
لیست خطی
linked list
U
لیست پیوسته
list processing
U
لیست پردازی
list processing
U
پردازش لیست
parts list
U
لیست اجزاء
parts list
U
لیست قطعات
pay roll
U
لیست حقوق
black list
U
لیست سیاه
money list
U
لیست حقوق
load manifest
U
لیست بارها
list structure
U
ساختار لیست
dense list
U
لیست متراکم
registering
U
لیست یا فهرست
listing
U
لیست گیری
listings
U
لیست گیری
register
U
لیست یا فهرست
waiting lists
U
لیست انتظار
action
U
لیست امکانات
list
U
لیست گرفتن
registers
U
لیست یا فهرست
waiting list
U
لیست انتظار
payroll
U
لیست حقوق
rolls of honour
U
لیست افتخار
roll of honour
U
لیست افتخار
inventory
U
لیست موجودی
bucket
U
قوس پیوند قوس پیوندی
buckets
U
قوس پیوند قوس پیوندی
white heart cherry
U
گیلاس درشت گیلاس پیوندی
shared electrons
U
الکترونهای پیوندی الکترونهای مشترک
mustered
U
لیست اسامی فراخواندن
muster
U
لیست اسامی فراخواندن
manifesting
U
قطعنامه لیست مسافرین
emptied
U
لیست بدون عضو
catalogued
U
لیست قطعات کاتالوگ
emptier
U
لیست بدون عضو
authorized parts list
U
لیست قطعات مجاز
cataloged
U
لیست قطعات کاتالوگ
empty
U
لیست بدون عضو
logs
U
فهرست لیست پیمودن
emptiest
U
لیست بدون عضو
mustering
U
لیست اسامی فراخواندن
musters
U
لیست اسامی فراخواندن
catalogues
U
لیست قطعات کاتالوگ
cataloguing
U
لیست قطعات کاتالوگ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com