English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
excess listing U لیست وسایل انفرادی مازاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
excess listing U لیست اقلام مازاد
individual reserves U وسایل ذخیره انفرادی
individual reserves U وسایل ضروری انفرادی که با نفرحمل میشود
spoin bank U محل نگهداری وسایل مازاد بر احتیاج
manifests U فهرست بارها لیست وسایل
manifesting U فهرست بارها لیست وسایل
manifested U فهرست بارها لیست وسایل
manifest U فهرست بارها لیست وسایل
priorities U لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه .
priority U لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه .
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
moderated list U لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
subscribed U افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribes U افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribe U افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribing U افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
unmoderated list U لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
push up list U لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
circular list U لیست مدور لیست حلقوی
stack U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
cpu U سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
mounting U وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recovering U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recover U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovers U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
excess property U وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
dictionaries U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
channeling U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
map U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
single U انفرادی
individuals U انفرادی
individual U انفرادی
single life U انفرادی
singularity U انفرادی
bios U توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
surpluses U مازاد
rejcet U مازاد
excess U مازاد
spoils U مازاد
spoil U مازاد
spoiled U مازاد
spoiling U مازاد
excesses U مازاد
salvage U مازاد
surplus U مازاد
salvages U مازاد
residual U مازاد
salvaged U مازاد
salvaging U مازاد
surcharge water U اب مازاد
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
individual tests U ازمونهای انفرادی
individual aquipment U تجهیزات انفرادی
cell U زندان انفرادی
bullword U کمربندحفافتی انفرادی
individualism U حالت انفرادی
cells U زندان انفرادی
solitary confinement U زندان انفرادی
singles U مسابقه انفرادی
spades U بیل انفرادی
sporadic U پراکنده انفرادی
sporadically U پراکنده انفرادی
solitany confinment U حبس انفرادی
slit trench U سنگر انفرادی
spade U بیل انفرادی
single tax U مالیات انفرادی
close confinement U حبس انفرادی
several covenants U تعهدات انفرادی
close confinement U زندان انفرادی
individualized instruction U اموزش انفرادی
social surplus U مازاد اجتماعی
sellers surplus U مازاد فروشنده
remainder U مابقی مازاد
surplus gas U گاز مازاد
redundant U مازاد بر احتیاج
spoin bank U انبار مازاد
excesses U اضافه مازاد
excess reserves U اندوختههای مازاد
excess stock U موجودی مازاد
excess U اضافه مازاد
farm surplus U مازاد کشاورزی
export surplus U مازاد صادرات
overproduction U تولید مازاد
spares U اقلام مازاد
budget surplus U مازاد بودجه
residue of the state U مازاد ترکه
surplus production U مازاد تولید
superimposed U مازاد بر احتیاج
residual variance U پراکنش مازاد
basic surplus U مازاد اساسی
system overhead U مازاد سیستم
residual matrix U ماتریس مازاد
excess demand U درخواست مازاد
surplus water U ابهای مازاد
economic surplus U مازاد اقتصادی
surplus stock U موجودی مازاد
dispersal lays U محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
computation of replacement factors U محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
plays U شرکت درمسابقه انفرادی
played U شرکت درمسابقه انفرادی
personal error U خطاهای انفرادی افراد
single tax U مالیات بر درامد انفرادی
play U شرکت درمسابقه انفرادی
playing U شرکت درمسابقه انفرادی
army deposit fund U پس انداز انفرادی افراد
monocracy U حکومت مستقل یا انفرادی
solo U تک خوانی بطور انفرادی
solos U تک خوانی بطور انفرادی
advanced individual training U اموزش تکمیلی انفرادی
advance individual training آموزش تکمیلی انفرادی
excess capacity theory U نظریه مازاد فرفیت
back titration U تیتر کردن مازاد
import surcharge U حقوق واردات مازاد
surplus energy theory U نظریه انرژی مازاد
surpluses U اقلام اضافی و مازاد
trade balance surplus U مازاد تراز تجاری
producer surplus U مازاد تولید کننده
tail drain U نهرچه ابهای مازاد
surplus U اقلام اضافی و مازاد
under arms U مجهز باسلحه سبک و انفرادی
several U انفرادی مربوط به خود چند تن
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
surplus U مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
excess demand U تقاضای زیادی مازاد تقاضا
property disposition U از بین بردن اقلام مازاد
excess demand inflation U تورم ناشی از مازاد تقاضا
surpluses U مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
cryptoancillary equipment U وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
pickets U کلنگ انفرادی هواپیما یا ناو دیده ور
golf U بازی بصورت انفرادی یا دونفره یا چهارنفره
picketed U کلنگ انفرادی هواپیما یا ناو دیده ور
picket U کلنگ انفرادی هواپیما یا ناو دیده ور
vent for surplus theory of trade U نظریه تجارت "درباره استفاده از مازاد "
the system of U رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
foursomes U مسابقه انفرادی بین چهار نفر در گلف
administrative segregation U زندانی کردن به طور انفرادی تفکیک اداری
foursome U مسابقه انفرادی بین چهار نفر در گلف
autecology U مبحث شناسایی محیط زندگی انفرادی موجودات
deficit U کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
deficits U کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
trigraph U حروف رمز سه گانه مربوط به کد فنی تجهیزات انفرادی
pursuit U مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
severalty U مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
pursuits U مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
Grand Prix U مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
Grands Prix U مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
cut and cover shelter U سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
basic issue items U وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
kits U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
mercantilists U مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
army classification battery test U ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
tabling U لیست
tabled U لیست
table U لیست
list U لیست
tables U لیست
fives U هندبال انگلیسی انفرادی یا دونفره با سه یاچهار دیوار که هر گیم 51امتیاز دارد که مانند والیبال اگردو تیم درامتیاز 41مساوی شوند بازی به 61ختم میشود
linked list U لیست پیوندی
linked list U لیست پیوسته
target list U لیست اماجها
linear list U لیست خطی
waiting lists U لیست انتظار
dense list U لیست متراکم
list U لیست گرفتن
wage bill U لیست حقوق
roll of honour U لیست افتخار
rolls of honour U لیست افتخار
trig list U لیست مثلثاتی
circular list U لیست دایرهای
two way list U لیست دو طرفه
waiting list U لیست انتظار
list of targets U لیست اماجها
actions U لیست امکانات
registers U لیست یا فهرست
action U لیست امکانات
money list U لیست حقوق
pay roll U لیست حقوق
sequential list U لیست ترتیبی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com