Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cataloged
U
لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
cataloging
U
لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
catalogs
U
لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
catalogue
U
لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
catalogued
U
لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
catalogues
U
لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
cataloguing
U
لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interrupts
U
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
interrupting
U
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
interrupt
U
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
chain
U
لیستی از دستورات در فایل که به ترتیب در یک سیستم دستهای اجرا می شوند
chains
U
لیستی از دستورات در فایل که به ترتیب در یک سیستم دستهای اجرا می شوند
chronological order
U
ترتیب رکوردها و فایل ها با توجه به تاریخ آنها
coincidence function
U
پردازش دو یا چند سیگلنال ورودی و خروجی آنها تابع AND آنها باشند
salami technique
U
کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
random processing
U
پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
manager
U
برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
managers
U
برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
schedule
U
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedules
U
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
scheduled
U
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
regenerating
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
collocation
U
ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
chains
U
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain
U
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
fans
U
1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fanned
U
1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fanning
U
1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fan
U
1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
firing order
U
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
lost cluster
U
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
sucker list
<idiom>
U
لیستی از اشخاص ساده لوح
menu
U
لیستی از انتخابهای اولیه موجود
menus
U
لیستی از انتخابهای اولیه موجود
batting order
U
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
null
U
لیستی که حاوی هیچ چیز نباشد
capability
U
لیستی از اعمالی که قابل انجام هستند
hit parade
<idiom>
U
لیستی از آهنگها برطبق سلیقه مردم
indexing
U
فرآیند ساخت و ذخیره سازی لیستی از رکوردها
menus
U
انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
listings
U
چاپ لیستی از موضوعات از داده ذخیره شده در کامپیوتر
device
U
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
devices
U
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
cross reference generator
U
بخشی از اسمبلر یا کامپایلر یا مفسر که لیستی از برچسبهای برنامه
menu
U
انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
listing
U
چاپ لیستی از موضوعات از داده ذخیره شده در کامپیوتر
dense index
U
لیستی که فضای خالی برای رکودهای جدید ندارد
linear
U
لیستی که فضای خالی برای رکورد جدید در ساختارش ندارد
function
U
لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
functions
U
لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
list
U
لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
functioned
U
لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
dir
U
در DOS-MS دستور سیستم که لیستی از فایلهای روی دیسک را نشان میدهد
list
U
لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
scans
U
بررسی تصویر یا شی یا لیستی از موضوعات برای بدست آوردن داده مشروح آن
chains
U
لیستی از داده که در آن هر اطلاع حاوی آدرس موضوع بعدی در لیست است
scan
U
بررسی تصویر یا شی یا لیستی از موضوعات برای بدست آوردن داده مشروح آن
scanned
U
بررسی تصویر یا شی یا لیستی از موضوعات برای بدست آوردن داده مشروح آن
chain
U
لیستی از داده که در آن هر اطلاع حاوی آدرس موضوع بعدی در لیست است
highlight bar
U
میلهای که کاربر بالا و پایین میکند تا لیستی از موضوعات مورد انتخاب را ببینید
push down stack
U
مجموعهای از مکانهای حافظه یا ثباتهای کامپیوترکه لیستی از نوع push-down را اجرا می کنند
agenda
U
لیستی از کارها و قرارهای ملاقات یا فعالیتها که باید در یک روز مشخص انجام شوند
agendas
U
لیستی از کارها و قرارهای ملاقات یا فعالیتها که باید در یک روز مشخص انجام شوند
authority
U
لیستی از اصط لاحات که توسط افرادی که پایگاه داده ها را ایجاد و از آن استفاده می کنند مط رح می شوند
push down list
U
لیستی که از پایین به بالانوشته میشود به نحوی که هر ورودی جدید بالای لیست قرار می گیرد
electronic bulletin board
U
یک سیستم کامپیوتری که لیستی از پیام های تلفن زده شده مردم را نگهداری میکند
DD/D
U
نرم افزاری که لیستی از نوع و حالت دادههای پایگاه داده در اختیار قرار میدهد
chain
U
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chains
U
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
list
U
لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
catalogued
U
لیستی از فایل ها که دریک فایل مغناطیسی ذخیره شده اند
catalogues
U
لیستی از فایل ها که دریک فایل مغناطیسی ذخیره شده اند
cataloguing
U
لیستی از فایل ها که دریک فایل مغناطیسی ذخیره شده اند
cataloging
U
لیستی از فایل ها که دریک فایل مغناطیسی ذخیره شده اند
catalogs
U
لیستی از فایل ها که دریک فایل مغناطیسی ذخیره شده اند
cataloged
U
لیستی از فایل ها که دریک فایل مغناطیسی ذخیره شده اند
catalogue
U
لیستی از فایل ها که دریک فایل مغناطیسی ذخیره شده اند
drop down list box
U
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
themselves
[for their part]
<adv.>
U
از طرف آنها
on their part
<adv.>
U
از طرف آنها
for their part
<adv.>
U
از طرف آنها
channels
U
یچ کردن بین آنها
channelled
U
یچ کردن بین آنها
Ask each and every one of them .
U
ازیک یک آنها بپرسید
channeling
U
یچ کردن بین آنها
channeled
U
یچ کردن بین آنها
channel
U
یچ کردن بین آنها
rules
U
وعملیات روی آنها
I need them urgently.
من آنها را فوری میخواهم.
I need them tonight.
من آنها را امشب میخواهم.
I need them today.
من آنها را امروز میخواهم.
in such a way as to enable them
U
به طوری که آنها بتوانند
Send them in two at a time .
U
آنها رادو تا دوتابفرست تو
BCC
U
و لیست آنها را نشان نمیدهد
keep these separate from those.
U
اینها را از آنها جدا نگاهدار
They cannot hold a candle to him .
U
سگش می ارزد بهمه آنها
I need them before friday.
من آنها را قبل از جمعه میخواهم.
descriptions
U
لیست داده ها و خصوصیات آنها
When will they be ready?
U
چه وقت آنها حاضر میشود؟
They gave me permission by way of an exception ...
U
آنها به من استثنأ اجازه دادند ...
They became estranged . They fell out .
U
میانه آنها بهم خورد
logical
U
مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
They held me culpable for the accident.
U
آنها من را مقصر آن پیشامد دانستند.
They were all alike.
U
همه آنها یکی بودند.
description
U
لیست داده ها و خصوصیات آنها
push up list
U
لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
Their names are as follows .
U
اسامی آنها بقرار زیر است
downsize
U
که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند.
They were all either kI'lled ou taken prisoners .
U
همگی آنها کشته یا گرفتا رشدند
double vault
U
[دو طاق با فضای خالی بین آنها]
microcomputing
U
مربوط به ریز کامپیوتر و استفاده آنها
list
U
لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
They are openly seeking his being sacked.
U
آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند.
There they were in all their finery.
U
آنجا آنها در تمام زر و زیور خود بودند.
references
U
لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
reference
U
لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
Nothing was said between them.
U
هیچ کلمه ای بین آنها رد و بدل نشد.
I cant see much difference in them.
U
فرق زیادی بین آنها نمی بینم
They were all dreesd in black.
U
تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
Bantu
U
وابسته به مردم بانتو و زبانها و فرهنگهای آنها
bytes
U
که کامپیوتر در یک واحد روی آنها کار میکند
schematic
U
نمایش قط عات سیستم و نحوه اتصال آنها
hash
U
لیست ورودی ها طبق شماره hash آنها
byte
U
که کامپیوتر در یک واحد روی آنها کار میکند
They were devastated by the news.
U
این خبر آنها را بسیار پریشان کرد.
point
U
که تقسیم بین واحد کامل و بخش کسری آنها
pass
U
یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
read
U
1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
optical
U
و آنها را به حالتی تبدل میکند که کامپیوتر پردازش کند
reads
U
1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
passed
U
یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
passes
U
یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
They live abroad for the greater part of the year.
U
آنها بخش بیشتری از سال را در خارج زندگی می کنند.
signal
U
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signaled
U
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signalled
U
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
job
U
خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
not give someone the time of day
<idiom>
U
تنفر به اندازهای که از دیدن آنها چشم پوشی کنید
They were dressed all in black.
U
همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
ranges
U
مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
Theyre twins and it is impossible to know one from the other .
U
آنها دو قلو هستند ومعلوم نیست کدوم کدومه
ranged
U
مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
range
U
مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
jobs
U
خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
regularities
U
ترتیب
order
U
ترتیب
ataxic
U
بی ترتیب
arrangement
U
ترتیب
arr
U
ترتیب
sequences
U
ترتیب
to make an arrangement
U
ترتیب
sequence
U
ترتیب
to order
<idiom>
U
به ترتیب
management
U
ترتیب
managements
U
ترتیب
catenation
U
ترتیب
randomly
U
بی ترتیب
configuration
U
ترتیب
disorderly
U
بی ترتیب
configurations
U
ترتیب
pial
U
بی ترتیب
set up
U
ترتیب
arrangment
U
ترتیب
organizations
U
ترتیب
orderless
U
بی ترتیب
systems
U
ترتیب
respectively
U
به ترتیب
collocation
U
ترتیب
regvlarity
U
ترتیب
system
U
ترتیب
kelter
U
ترتیب
regularity
U
ترتیب
kelter or kilter
U
ترتیب
lay out
U
ترتیب
orderliness
U
ترتیب
assortments
U
ترتیب
assortment
U
ترتیب
out of kelter
U
بی ترتیب
random
U
بی ترتیب
organization
U
ترتیب
ordering
U
ترتیب
arramgement
U
ترتیب
immethodical
U
بی ترتیب
arrangements
U
ترتیب
serialization
U
ترتیب
anomalies
U
بی ترتیب
ordonnance
U
ترتیب
anomaly
U
بی ترتیب
irregular
U
بی ترتیب
in series
U
به ترتیب
organisations
U
ترتیب
magnetic
U
و امکان ذخیره سازی آنها را در رسانه مغناطیسی فراهم میکند
linkage
U
ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
linkages
U
ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
edit
U
ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
Their eyes met.
U
آنها به هم زل زدند.
[همینطور به معنی گفتگوی بدون مکالمه یا عشق به هم]
They must give not less than 2 weeks' notice.
U
آنها باید این را کم کمش دو هفته قبلش آگاهی بدهند.
frauds
U
پور درآوردن با کلک زدن به مردم یا دروغ گفتن به آنها
fraud
U
پور درآوردن با کلک زدن به مردم یا دروغ گفتن به آنها
FAQ
U
الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
hash
U
لیست همه ورودیهای یک فایل با آدرس کلید hash آنها
signal
U
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signaled
U
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signalled
U
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com