Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
flexible fuel tubing
U
لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fuel supply line
U
لوله سوخت رسانی
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
flexible brake tubing
U
لوله قابل انعطاف ترمز
flexible metal hose
U
لوله فلزی قابل انعطاف
central refueling provisions
U
سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
fuel injection
U
سوخت رسانی
fuel supply pump
U
پمپ سوخت رسانی
feed pump
U
پمپ سوخت رسانی
supercharger
U
دستگاه هوا و سوخت رسانی بیشتر
air metering force
U
نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
joint petroleum office
U
دفتر امور سوخت رسانی مشترک نیروهای مسلح درصحنه عملیات
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
pliable
U
قابل انعطاف
flexible
U
قابل انعطاف
flexible shaft
U
محور قابل انعطاف
lock step
U
غیر قابل انعطاف
flexible disk
U
دیسک قابل انعطاف
flexible cord
U
سیم قابل انعطاف
flexible lead
U
اتصال قابل انعطاف
flexible joint
U
اتصال قابل انعطاف
flexible arm lamp
U
چراغ مطالعه قابل انعطاف
unalterably
<adv.>
U
به طور غیر قابل انعطاف
unchangeably
<adv.>
U
به طور غیر قابل انعطاف
immutably
<adv.>
U
به طور غیر قابل انعطاف
bine
U
هرنوع ساقه نرم و قابل انعطاف
inelastic
U
غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
air foil
U
سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
foils
U
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling
U
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled
U
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foil
U
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
fix
U
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fixes
U
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
cases
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
fuel
U
سوخت ماده قابل اشتعال
fueled
U
سوخت ماده قابل اشتعال
fuelled
U
سوخت ماده قابل اشتعال
fuelling
U
سوخت ماده قابل اشتعال
fuels
U
سوخت ماده قابل اشتعال
intubate
U
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
combustion starter
U
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
bipropellant
U
سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
atomisers
U
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizers
U
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
charge
U
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charges
U
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
atomizer
U
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
finalization
U
انجام رسانی
finalization
U
بپایان رسانی
informatics
U
اطلاع رسانی
electrification
U
برق رسانی
photoconductivity
U
نور رسانی
purveyance
U
اذوقه رسانی
harmfulness
U
زیان رسانی
transduction
U
ورا رسانی
errands
U
پیغام رسانی
errand
U
پیغام رسانی
torch pot
[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
hydraulician
U
عالم به علم اب رسانی
damage density
U
چگالی اسیب رسانی
power supply mains
U
شبکه برق رسانی
information
U
استخبار خبر رسانی
gunlock
U
وسیله اتش رسانی
power feed cable
U
کابل برق رسانی
hosing
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
breech end
U
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
muzzle burst
U
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
go devil
U
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
compuserve
U
شبکه اصلی اطلاع رسانی
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
ullage
U
فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
jack ring
U
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
follow through
U
چیزی را تا اخر دنبال کردن بانجام رسانی
upgrading
U
به روز رسانی
[معاوضه قسمتهای قدیمی]
[مهندسی]
civil military action
U
عملیات کمک رسانی به مردم توسط ارتش
tips
U
باکهای خارجی سوخت باکهای بیرونی سوخت
vas deferens
U
لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni
U
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
asis
U
Science Information Societyfor American انجمن امریکایی علم اطلاع رسانی
inflection
U
انعطاف
inflexion
U
انعطاف
inflexions
U
انعطاف
inflections
U
انعطاف
plasticity
U
انعطاف
to pipeline
U
با خط لوله لوله کشی کردن
spigot
U
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
water pipe
U
لوله مخصوص لوله کشی اب
oviduct
U
لوله رحمی لوله فالوپ
sockets
U
بست لوله دوراهی لوله
plasticity
U
انعطاف پذیری
elastic
U
انعطاف پذیر
malleability
U
قابلیت انعطاف
pliability
U
قابلت انعطاف
resile
U
انعطاف داشتن
rigidity
U
انعطاف ناپذیری
rigid
U
انعطاف ناپذیر
flexibility
U
قابلیت انعطاف
flexible
U
انعطاف پذیر
flexibtlity
U
انعطاف پذیری
supple
U
انعطاف پذیر
flexibility
U
انعطاف پذیری
uncompromisingly
U
غیرقابل انعطاف
uncompromising
U
غیرقابل انعطاف
inflexibility
U
انعطاف ناپذیری
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
waxy flexibility
U
انعطاف پذیری مومی
flexibilitas cerea
U
انعطاف پذیری مومی
malleable
U
نرم وقابل انعطاف
wage rigidity
U
انعطاف ناپذیری مزد
wage flexibility
U
انعطاف پذیری دستمزد
intortion
U
پیچش ساقه انعطاف
intorsion
U
پیچش ساقه انعطاف
rigidity of prices
U
انعطاف ناپذیری قیمت ها
elastic demand
U
تقاضای انعطاف پذیر
elastic supply
U
عرضه انعطاف پذیر
rigidity of wages
U
انعطاف ناپذیری مزدها
economic flexibility
U
انعطاف پذیری اقتصادی
smooth
<adj.>
U
نرم وقابل انعطاف
flexible price
U
قیمت انعطاف پذیر
nonflexible wage
U
مزد انعطاف ناپذیر
flexible tariff
U
تعرفه انعطاف پذیر
nonflexible price
U
قیمت انعطاف ناپذیر
flexible footing
U
شالوده انعطاف پذیر
flexible disk
U
دیسک انعطاف پذیر
price rigidity
U
انعطاف ناپذیری قیمت
price responsiveness
U
انعطاف پذیری قیمت
flexible
U
انعطاف پذیر تا شدنی
soft
<adj.>
U
نرم وقابل انعطاف
flexible budget
U
بودجه انعطاف پذیر
flexible pavement
U
شوسه انعطاف پذیر
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
software flexibility
U
انعطاف پذیری نرم افزار
back to battery
U
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
letters
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
innervation
U
عصب رسانی عصب گیری
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
fuel
U
سوخت
burner frame
U
سوخت
power fuel
U
سوخت
combustion
U
سوخت
propellant
U
سوخت
catabolism
U
سوخت
dissimilation
U
سوخت
stoker
U
سوخت
firing
U
سوخت
fuelling
U
سوخت
fuels
U
سوخت
gasoline
U
سوخت
fueled
U
سوخت
propellants
U
سوخت
fuelled
U
سوخت
elasticity
U
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
chokes
U
دریچه سوخت
avgas
U
سوخت طیاره
chemical fuel
U
سوخت شیمیایی
fule pump
U
پمپ سوخت
choked
U
دریچه سوخت
solid fuel
U
سوخت جامد
octane
U
سوخت ماشینی
fuel storage
U
انبار سوخت
fule injection
U
تزریق سوخت
oil firing
U
سوخت روغنی
burner
U
سوخت پاش
burners
U
سوخت پاش
fuel pump
U
پمپ سوخت
fuel tank
U
مخزن سوخت
colloidal propeller
U
سوخت کلوئیدی
aviation fuel
U
سوخت هواپیما
fuel meter
U
سوخت سنج
feeders
U
سوخت رسان
feeder
U
سوخت رسان
fuel tap
U
شیر سوخت
choke
U
دریچه سوخت
fuels
U
سوخت موتور
fule pump
U
تلمبه سوخت
gas fuel
U
سوخت گازی
fireman
U
سوخت گیر
fuelled
U
سوخت موتور
metabolism
U
سوخت وساز
raw fuel
U
سوخت خام
fuelled
U
سوخت دادن
metabolisms
U
سوخت وساز
metabolism
U
سوخت و ساز
metabolisms
U
سوخت و ساز
fueled
U
سوخت موتور
fuel
U
سوخت دادن
fueled
U
سوخت دادن
firemen
U
سوخت انداز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com