English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tubing U لوله سازی
tubulation U لوله سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tubing U مصالح لوله سازی ولوله کشی
Other Matches
intubate U لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
hosed U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate U بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
breech end U انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
muzzle burst U ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
go devil U لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
rigatoni U رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens U لوله خروجی بیضه لوله منی
oviduct U لوله رحمی لوله فالوپ
sockets U بست لوله دوراهی لوله
to pipeline U با خط لوله لوله کشی کردن
water pipe U لوله مخصوص لوله کشی اب
spigot U لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
flash tube U لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration U خنثی سازی محروم سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
angle of traverse U زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
nozzle U سر لوله اب
rouleau U لوله
valves U لوله
cannon U لوله
conduit U لوله
nozzles U سر لوله اب
tubes U لوله
chimneys U لوله
conduits U لوله
spout U لوله
hickey U لوله خم کن
plumber U لوله کش
spouting U لوله
roll U لوله
water pipe U لوله اب
rolled U لوله
rolls U لوله
cannons U لوله
spouted U لوله
pipe U لوله
nose U سر لوله
cylinders U لوله
cylinder U لوله
hosepipe U لوله
piped U لوله
discharge head U سر لوله
blast main U لوله دم
bore U لوله
clip U لوله
bores U لوله
tube U لوله
sequacious U لوله شو
blast pipe U لوله دم
pipeline U خط لوله
ductile U لوله شو
pipe cutter U لوله بر
hoses U لوله
duct U لوله اب
spouts U لوله
pipelines U خط لوله
pipe fitter U لوله کش
stave U لوله اب
fire hose U لوله اب
pipe line U خط لوله
clips U لوله
clippings U لوله
hosing U لوله
pipe layer U لوله کش
hosed U لوله
tube cutter U لوله بر
tubulation U لوله
drain pipe U لوله
noses U سر لوله
downtake U لوله
clipped U لوله
valve U لوله
hose U لوله
chimney U لوله
plumbers U لوله کش
field drain pipe U لوله زهکشی
steel pipe U لوله فولادی
stoneware pipe U لوله سرامیکی
nozzles U لوله خرطومی
stack U لوله اگزوز
windpipes U لوله هوا
oil p U لوله نفت
casing tube U لوله جدار
pipe wrench U لوله گیر
stacked U لوله اگزوز
rodding a conduit U فنرگذرانی از لوله
oil pipeline U لوله نفت
capillary tube U لوله مویین
snorkel U لوله تنفس
flange U پیوند لوله
nozzle U لوله خرطومی
snorkels U لوله تنفس
concrete pipe U لوله سیمانی
windpipe U لوله هوا
slotted casing U لوله شکافدار
corrugated tube U لوله موجدار
clay pipe U لوله سفالی
steering column tube U لوله فرمان
cast iron pipe U لوله چدنی
conduit wire U لوله برگمن
suction pipe U لوله مکنده
conduit rodding U فنرگذرانی از لوله
suction pipe U لوله مکش
colling water pipe U لوله اب سرد
copper tube U لوله مسی
split pipe U نیم لوله
brushes U سمبه لوله
copper pipe U لوله مسی
observation pipe U لوله پیزومتر
brush U سمبه لوله
soldering blowpipe U لوله لحیمکاری
supply pipe U لوله ابرسانی
socket pipe لوله مفصلی
stacks U لوله اگزوز
tail pipe U لوله اگزوز
feed pipe U لوله تغذیه
stoneware pipe U لوله سفالینه
coppering U مس گیری لوله
chain pipe U لوله زنجیر
stovepipe U لوله بخاری
swob U لوله پاک کن
connecting tube U لوله رابط
exhaust pipe U لوله خروجی
subcaliber U لوله جوفی
test tube U لوله ازمایش
end plug U درپوش لوله
spouts U لوله خروجی
pitot tube U لوله پیتو
pipage U لوله کشی
drawtube U لوله دوربین
pipe bending device U لوله خمکن
pipe clip U گیره لوله
pipe connection U اتصال لوله
drying tube U لوله نمگیر
reducer U لوله مبدل
reducer U لوله رابط
test tubes U لوله ازمایش
pipeline trench U معبر خط لوله
drain pipe U لوله زهکشی
spouting U لوله خروجی
pipy U لوله دار
pipe cutter U لوله قطع کن
pipe fitter U لوله نصب کن
ductule U لوله کوچک
flue U لوله اب گرم
flue U لوله بخار
flues U لوله اب گرم
flues U لوله بخار
pipe reticulation U لوله کشی
point bland U از دهانه لوله
plumping U لوله کشی
plumbery U لوله کشی
plumbing work U لوله کشی
pipe laying U لوله کشی
earth ware U لوله سفالی
earthenware pipe U لوله سفالین
pump dale U لوله تلمبه
education pipe U لوله تخلیه
electric lead pipe U لوله برکمن
pression pipe U لوله فشاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com