Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
drawtube
U
لوله دوربین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
boresight
U
محوریابی لوله توپ وسیله محوریابی دوربین محوریابی
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
sight alinement
U
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
vidicon
U
لوله دوربین عکاسی
Other Matches
sniper scope
U
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method
U
روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view
U
زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
cross line
U
بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
hyperfocal distance
U
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
intubate
U
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
synchroscope
U
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
hose
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
muzzle burst
U
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end
U
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
go devil
U
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring
U
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
rigatoni
U
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens
U
لوله خروجی بیضه لوله منی
lens distortion
U
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
water pipe
U
لوله مخصوص لوله کشی اب
to pipeline
U
با خط لوله لوله کشی کردن
oviduct
U
لوله رحمی لوله فالوپ
sockets
U
بست لوله دوراهی لوله
spigot
U
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery
U
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
telescopes
U
دوربین
telescope
U
دوربین
the penetration of a telescope
U
دوربین
cameras
U
دوربین
binocular
U
دوربین
camera
دوربین
far seeing
U
دوربین
long sighted
U
دوربین
longsighted
U
دوربین
far-sighted
U
دوربین
far sighted
U
دوربین
opera glasses
U
دوربین
presbyopic
U
دوربین
night glass
U
دوربین شب
eye piece
U
عدسی سر دوربین
opticians
U
دوربین فروش
color camera
U
دوربین رنگی
binocular
U
دوربین دو چشم
coarse sight
U
دوربین یدکی
electron camera
U
دوربین الکترونی
elbow telescope
U
دوربین بازویی
camera nadir
U
خط لولای دوربین
reflex sight
U
دوربین منشوری
theodo;ite
U
دوربین مهندسی
director sight
U
دوربین هادی
camera tube
U
دوربین تلویزیونی
field glass
U
دوربین صحرایی
pickup tube
U
دوربین تلویزیونی
cross hair
U
خط داخل دوربین
television camera tube
U
دوربین تلویزیونی
optician
U
دوربین فروش
vial
U
حباب دوربین
computing sight
U
دوربین محاسب
reticle
U
عدسی دوربین
CCTV camera
U
دوربین امنیتی
security camera
U
دوربین نظارت
surveillance camera
U
دوربین امنیتی
miniature camera
U
دوربین مینیاتوری
sight
U
دوربین دیدن
security camera
U
دوربین امنیتی
sights
U
دوربین دیدن
hypermetrope
U
ادم دوربین
observation camera
U
دوربین امنیتی
CCTV camera
U
دوربین نظارت
observation camera
U
دوربین نظارت
surveillance camera
U
دوربین نظارت
closed-circuit camera
U
دوربین نظارت
telescopy
U
فن استعمال دوربین
telescope
U
دوربین نجومی
gun sight
U
دوربین توپ
telescopes
U
دوربین نجومی
binocular
U
دوربین دوچشمی
lens
U
عدسی دوربین
the penetration of a telescope
U
قوه دوربین
spyglass
U
دوربین کوچک
box camera
U
دوربین قوطی
box cameras
U
دوربین قوطی
kodak
U
دوربین عکاسی
closed-circuit camera
U
دوربین امنیتی
metascope
U
دوربین تک چشمی
camera-shy
U
بیزار از دوربین
camera window
U
دریچه دیافراگم دوربین
reticle
U
تار موی دوربین
snooper scope
U
دوربین تعقیب و دیدبانی
camera axis
U
محور دوربین عکاسی
air survey camera
U
دوربین عکسبرداری هوایی
tacheometer
U
دوربین نقشه برداری
tachometric sight
U
دوربین مسافت یاب
tachometric sight
U
دوربین مسافت سنج
tachymeter
U
دوربین مسافت یاب
riflescope
U
دوربین روی تفنگ
camera magazine
U
کاست فیلم دوربین
telescopic alidade
U
عضاده دوربین دار
glass
U
ایینه شیشه دوربین
camera nadir
U
محورلولایی دوربین عکاسی
sight
U
دوربین نشانه روی
sights
U
دوربین نشانه روی
spotting scope
U
دوربین روی سه پایه
line of collimation
U
خط تنظیم عدسی دوربین
(iris) diaphragm
U
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
opera glass
U
دوربین مخصوص اپرا
iris
U
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
cameras
U
دوربین یا جعبه عکاسی
camera
دوربین یا جعبه عکاسی
flash bulb
U
فلاش دوربین عکاسی
sightings
U
دیدن از داخل دوربین
CCTV camera
U
دوربین مدار بسته
observation camera
U
دوربین مدار بسته
macrometer
U
دوربین مسافت سنج
isocentre
U
خط المرکزین دوربین عکاسی
miniature camera
U
دوربین تصاویر کوچک
minicam
U
دوربین خیلی کوچک
minicamera
U
دوربین خیلی کوچک
infrared viewer
U
دوربین دیدبانی شبانه
infrared viewer
U
دوربین مادون قرمز
closed-circuit camera
U
دوربین مدار بسته
surveillance camera
U
دوربین مدار بسته
security camera
U
دوربین مدار بسته
sighting
U
دیدن از داخل دوربین
colminator
U
دوربین شاخص توپ
dumpy level
U
تراز دوربین دار
reticle
U
شبکه دوربین نجومی
computing gunsight
U
دوربین محاسب توپ
fixed reticle
U
عدسی ثابت دوربین
drawtube
U
دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین
image camera tube
U
لامپ تصویر میانی دوربین
glass
U
دستگاه ارتفاع سنج دوربین
cross hair
U
تار موی وسط دوربین
sighting device
U
دوربین دستگاه نشانه روی
power
U
درشت نمایی قدرت دوربین
tachymeter
U
دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
air cartographic camera
U
دوربین عکس برداری هوایی
powered
U
درشت نمایی قدرت دوربین
optician
U
عینک فروش دوربین ساز
opticians
U
عینک فروش دوربین ساز
helioscope
U
دوربین افتاب بینی خورشیدبین
computing gunsight
U
دوربین محاسب عناصر تیر
tricked
U
درجه بندی عدسی دوربین
trick
U
درجه بندی عدسی دوربین
eyeglass
U
شیشهء دوربین یاذره بین
dynameter
U
اسباب سنجش قوه دوربین
powering
U
درشت نمایی قدرت دوربین
reticle
U
میدان دید داخل دوربین
tricking
U
درجه بندی عدسی دوربین
instrument
U
وسیله دوربین یا زاویه یاب
telescopic alidade
U
سمت گیر دوربین دار
camcorder
U
دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
camcorders
U
دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
focal length
U
فاصله کانونی دوربین یاعدسی
photoheliograph
U
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
powers
U
درشت نمایی قدرت دوربین
telecamera
U
دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
field glass
U
عدسی درونی دوربین یاذره بین
time exposure
U
مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
continuous strip camera
U
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
race glass
U
دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
sniperscope
U
دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
snooperscope
U
دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
phototelescope
U
دوربین عکس برداری ار کرههای اسمانی
angular velocity bombsight
U
دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
synchronous sight
U
دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
tribrach
U
گهواره نصب دوربین نقشه برداری
hyperope
U
مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
sound camera
U
دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
zoom lens
U
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
zoom lenses
U
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
theodolites
U
دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
field of view
U
حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
floating reticle
U
تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
panoramic
U
دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
theodolite
U
دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
starlight scope
U
دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
reticle
U
تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
plumb point
U
نقطه شاغولی دوربین هواپیمادر لحظه عکس برداری
z correction
U
تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
panoramas
U
منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
object glass
U
عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
panorama
U
منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
tipping
U
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
box camera
U
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
periscope
U
دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
tip
U
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
theodolites
U
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
periscopes
U
دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
box cameras
U
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
crab angle
U
زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
theodolite
U
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
pantoscope
U
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
patterns
U
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com