English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
exhaust pipe U لوله خروج بخار یا دود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
steam tight U مانع خروج بخار
muzzle energy U نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
flues U لوله بخار
flue U لوله بخار
dry pipe U لوله بخار خشک
flues U تنوره لوله اب گرم یا بخار
flue U تنوره لوله اب گرم یا بخار
crosshead U لوله انتهای میل لنگ یاپیستون موتور بخار
intubate U لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
precipitation of moisture U انقباض و فرود امدن بخار تراکم بخار
hose U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate U بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
go devil U لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst U ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end U انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
vas deferens U لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni U رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
water pipe U لوله مخصوص لوله کشی اب
oviduct U لوله رحمی لوله فالوپ
spigot U لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
sockets U بست لوله دوراهی لوله
to pipeline U با خط لوله لوله کشی کردن
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
steam iron U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
flash tube U لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
prolapsus U خروج
exhausts U خروج
propulsion U خروج
exhaust U خروج
outgo U خروج
exodus U خروج
emission U خروج
emissions U خروج
exits U خروج
leakage or breakage U خروج
egression U خروج
exit U خروج
egress U خروج
emersion U خروج
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
work function U انرژی خروج
ejaculated U خروج منی
ejaculates U خروج منی
angle of emergence U زاویه خروج
ejaculating U خروج منی
ejaculate U خروج منی
dump valve U شیر خروج
ingress and egress U دخول و خروج
defecation U خروج مدفوع
outages U راه خروج
outage U راه خروج
spermatism U خروج منی
emergency exit U خروج اضطراری
exhaust valve U شیر خروج
prolapse of the uterus U خروج سیبک
blow out U خروج ناگهانی
spurt U خروج ناگهانی
spurted U خروج ناگهانی
electron affinity U انرژی خروج
spurting U خروج ناگهانی
spurts U خروج ناگهانی
exit point U نقطه خروج
emergency exit U در خروج اضطراری
debouchment U خروج ازتنگنا
emissions U صدور خروج
order off U حکم خروج
out flow of capital U خروج سرمایه
capital outflow U خروج سرمایه
eccentricity U خروج از مرکز
eccentricity U خروج از مرکزیت
logout U خروج از سیستم
log out U خروج از سیستم
log off U خروج از سیستم
light spill U خروج نور
order off the field U حکم خروج
emission U صدور خروج
exeat U اجازهء خروج
debouch U راه خروج
exhaust velosity U سرعت خروج
transpiration U خروج نفوذ
outlet U مجرای خروج
eccentricities U خروج از مرکزیت
eccentricities U خروج از مرکز
outlets U مجرای خروج
exhausts U تخلیه کردن خروج
shelling U برنامه خروج موقت
shell U برنامه خروج موقت
eccentricities U گریز یا خروج از مرکز
exhaust U تخلیه کردن خروج
shells U برنامه خروج موقت
eccentricity U گریز یا خروج از مرکز
undoubling U خروج از دوبلگی شطرنج
Where is the emergency exit? U در خروج اضطراری کجاست؟
exhaust U خروج گاز یابخار
exhausts U خروج گاز یابخار
out flow of labor U خروج نیروی کار
fifo U خروج به ترتیب ورود
freedom of entry and exit U ازادی ورود و خروج
gas tight U مانع خروج گاز
clearing outwards U اعلامیه خروج کشتی
clearance outwards U مجوز خروج کشتی
eccentricity of the load U خروج از مرکزیت بار
inner work function U انرژی خروج درونی
infinite U حلقهای که خروج ندارد.
outer work function U انرژی خروج بیرونی
primer leak U خروج گازاز ته چاشنی
exophthalmos U خروج تخم چشم
gangway U محل ورود و خروج از ناو
clearance papers U اسناد خروج کشتی از بندر
break cover U خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
ne exeat regno U دستور عدم خروج از مملکت
choke ring U حلقه مانع خروج گاز
clearance outwards U مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
obturator U الات مانع خروج گاز
gangways U محل ورود و خروج از ناو
Please show me the way out I'll show you ! U لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
trap house U محل خروج هدفهای متحرک
lithotomy U برش مثانه برای خروج سنگ
jetted U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jets U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jet U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
exits U خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
exit road U راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
exit U خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
jetting U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
spermatorrhoea U خروج منی بدون اراده احتلام
blowing U خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
port of exit U مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
to shut in U تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
to take off one U رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
blasts U ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
valve U دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
blast U ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
valves U دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
blowdown U خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
devices U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
photoemission U خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
device U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
vaporific U بخار زا
vaporific U بخار شو
vaporer U بخار زا
water vapor U بخار اب
vapour U بخار
vapour U بخار اب
reeked U بخار
halitus U بخار
miasma U بخار بد بو
reeking U بخار
reeks U بخار
brume U بخار
reek U بخار
vapor U بخار
vapo U بخار
aqueous vapor U بخار اب
haze U بخار
miasmas U بخار بد بو
fuming U بخار
fumes U بخار
steams U بخار اب
steams U بخار
fume U بخار
gasses U بخار
fumed U بخار
gas U بخار
gases U بخار
gassed U بخار
steaming U بخار اب
steamed U بخار اب
steamed U بخار
steam U بخار اب
steam U بخار
steaming U بخار
extravasattion U خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
jet propulsion U نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
reek U بخار دهان
steam trap U تله بخار
steam engine U موتور بخار
steam turbine U توربین بخار
steamboat U کشتی بخار
steam valve U دریچه بخار
steam whistle U سوت بخار
reeked U بخار دهان
steam engine ماشین بخار
steam fog U مه حاصل از بخار اب
steam ship U کشتی بخار
steam hammer U چکش بخار
steam generator U دیگ بخار
vaporimeter U بخار سنج
steam gauge U بخار سنج
steam gas U بخار دواتشه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com