English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
klystron U لوله الکترون نوسان ساز باسرعت مدوله شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
demodulation U جدا کردن موج مدوله کننده ازامواج کاریر مدوله شده
electron tube U لوله الکترون
electron gun U لوله پرتاب الکترون
phototude U لوله الکترون دارای کاتد و اندکه بترتیب فوتون تابش وجذب می کنند
intubate U لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
modulated U مدوله شده
frequency modulated U مدوله فرکانس
voltage swing U نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
oscilloscope U نوسان بین نوسان نما
oscillogram U نوسان سنج نوسان نگار
vibrometer U نوسان نگار نوسان سنج
vibrograph U نوسان نگار نوسان سنج
oscillograph U نوسان سنج نوسان نگار
in two shakes of a lamb's tail <idiom> U باسرعت
swift U فرز باسرعت
speed U باسرعت راندن
lickety split U باسرعت وتعجیل
apace U باسرعت زیاد
swifts U فرز باسرعت
swiftest U فرز باسرعت
swifter U فرز باسرعت
cursory U باسرعت وبیدقتی
speeding U باسرعت راندن
speeds U باسرعت راندن
amain U باسرعت کامل
full tilt U باسرعت زیاد
skeet U باسرعت حرکت کردن
hightail U باسرعت عقب نشینی کردن
zipping U باسرعت وانرژی حرکت کردن زور
zipped U باسرعت وانرژی حرکت کردن زور
zips U باسرعت وانرژی حرکت کردن زور
zip U باسرعت وانرژی حرکت کردن زور
hoses U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate U بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
liners U باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
liner U باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
muzzle burst U ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end U انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
go devil U لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
modulates U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulating U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulate U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
cannons U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
rigatoni U رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens U لوله خروجی بیضه لوله منی
spigot U لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
to pipeline U با خط لوله لوله کشی کردن
oviduct U لوله رحمی لوله فالوپ
sockets U بست لوله دوراهی لوله
water pipe U لوله مخصوص لوله کشی اب
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
ppm U Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
flash tube U لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
remote data concentrator U وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
modulate U میزان کردن مدوله کردن زیر و بم کردن
modulates U میزان کردن مدوله کردن زیر و بم کردن
modulating U میزان کردن مدوله کردن زیر و بم کردن
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
isoelectronic U هم الکترون
traces U رد الکترون
traced U رد الکترون
trace U رد الکترون
electron donor U الکترون ده
electrons U الکترون
electron U الکترون
negatron U الکترون
coelectron U هم الکترون
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
emissions U صدور الکترون
secondary electron U الکترون ثانوی
electron emitter U منبع الکترون
high energy electron U الکترون پر انرژی
electron exchange U تبادل الکترون
emission U صدور الکترون
electron focusing U تمرکز الکترون
electron energy U انرژی الکترون
electron energy U کارمایه ی الکترون
electron emmission U انتشار الکترون
electron flow U فلوی الکترون
electron flow U سیلان الکترون ها
primary electron U الکترون اولیه
inner shell electron U الکترون درونی
initiating electron U الکترون اغازگر
odd electron U الکترون منفرد
nonbonding electron U الکترون ناپیوندی
electron injector U الکترون افکن
electron jump U پرش الکترون
electron transition U انتقال الکترون
electron transition U عبور الکترون
electron volt U الکترون ولت
electroneutrality U الکترون خنثایی
electrophile U الکترون دوست
isoelectronic ions U یونهای هم الکترون
nuclear electron U الکترون هسته
mass of the electron U جرم الکترون
lone electron U الکترون تنها
free electron U الکترون غیرپیوندی
free electron U الکترون ازاد
electron trajectory U مسیر الکترون
electron spin U اسپین الکترون
electron mass U جرم الکترون
photo electron U فوتو الکترون
electron multiplier U افزاینده الکترون
photo electron U الکترون نوری
electron orbit U مسیرگردش الکترون
electron pair U زوج الکترون
outer shell electron U الکترون رسانایی
outer shell electron U الکترون بیرونی
electron recoil U بازگشت الکترون
electron shell U پوسته الکترون
electron spin U تنیدگی الکترون
valence electron U الکترون والانس
density of electron U چگالی الکترون
electron acceleration U شتاب الکترون
charge of the electron U بار الکترون
electron capture U الکترون گیراندازی
concentration of electron U چگالی الکترون
electron affinity U الکترون خواهی
electron avalanche U بهمن الکترون
conduction electron U الکترون رسانایی
electron beam U شعاع الکترون
conduction electron U الکترون رسانش
valence electron U الکترون فرفیت
electron beam U باریکه الکترون
valence electron U الکترون رسانایی
electron beam U اشعه الکترون
electron beam U پرتو الکترون
bound electron U الکترون بسته
electron concentration U غلظت الکترون
electronic concentration U غلظت الکترون
electron emission U صدور الکترون
electron drift U رانش الکترون
electron donor U دهنده الکترون
electron distribution U پخش الکترون
electron diffraction U خمیدگی الکترون
electron acceptor U الکترون پذیر
electron acceptor U پذیرنده الکترون
electron deceleration U دیرکرد الکترون
electron charge U بار الکترون
electron conduction U هدایت الکترون
antibonding electron U الکترون ضد پیوندی
electron decay U تجزیه الکترون
electron decay U اضمحلال الکترون
elementary charge U بار الکترون [فیزیک]
electron paramagnetic resonance U رزونانس پارامغناطیسی الکترون
electron pairing U زوج شدن الکترون
unpaired electron U الکترون جفت نشده
electron spin resonance U رزونانس اسپین الکترون
electron accelerator U شتاب دهنده الکترون
electron transit time U زمان عبور الکترون
electron transfer mechanism U مکانیسم انتقال الکترون
electroosmotic effect U اثر الکترون اسمزی
free electron model U الگوی الکترون ازاد
free electron gas U گاز الکترون ازاد
delocalized electron U الکترون غیر مستقر
bonding electron pair U زوج الکترون پیوندی
lone pair electron U زوج الکترون ناپیوندی
electrophilic reagent U واکنشگر الکترون دوست
linear accelerator U شتابده خطی الکترون
electrophilic attack U حمله الکترون دوستی
lone pair electron U زوج الکترون تنها
electrophilic addition U افزایش الکترون دوستی
outer shell electron U الکترون لایه بیرونی
electron pair bond U پیوند زوج الکترون
electron attachment U پیوستگی یا وابستگی الکترون
electron multiplier U فزون ساز الکترون
supressor grid U شبکه الکترون بند
electron deficient molecules U مولکولهای با کمبود الکترون
rest mass of the electron U جرم ساکن الکترون
transmission electron micrograph U ریزنگار انتقال الکترون
electron charge mass ratio U چگالی بار الکترون
electron capture detector U اشکارساز الکترون گیراندازی
secondary electron emission U پیل ثانویه الکترون
electron deceleration U کندی حرکت الکترون
electron pair U زوج الکترون حفره
electron orbit U مدار گردش الکترون
photon U تنها یک الکترون تابش شود
quasi free electron theory U نظریه الکترون شبه ازاد
electron releasing substituent U گروه استخلافی الکترون دهنده
electrophilic aromatic substitution U استخلاف الکترون دوستی اروماتیکی
pictured U حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
pictures U حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
electrosensitive U چاپ با کاغذ حساس به الکترون
picturing U حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
picture U حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
electron withdrawing substituent U گروه استخلافی الکترون کشنده
electron spin resonance [ESR] U تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
Electron paramagnetic resonance [EPR] U تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
beams U مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
left hand rule for electron flow U قاعده چپگرد برای جریان الکترون
beam U مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
statcoulomb [statC] U استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com