Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
intubate
U
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
jack ring
U
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
electron tube
U
لوله الکترون
scrinium
U
لوله یاصندوقی که دران طوماربگذارند
electron gun
U
لوله پرتاب الکترون
klystron
U
لوله الکترون نوسان ساز باسرعت مدوله شده
pipeage
U
ترابری بوسیله لوله
pipage
U
ترابری بوسیله لوله
phototude
U
لوله الکترون دارای کاتد و اندکه بترتیب فوتون تابش وجذب می کنند
pipeage
U
عوارض یاحق حمل بوسیله لوله
pipage
U
عوارض یاحق حمل بوسیله لوله
hosing
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
breech end
U
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
go devil
U
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst
U
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
y plates
U
صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
driven well
U
چاهی که بوسیله فروبردن لوله کنده وبا اب رسانده باشند
vas deferens
U
لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni
U
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
intakes
U
مقداراب یا گازی که با لوله گرفته و جذب میشود
intake
U
مقداراب یا گازی که با لوله گرفته و جذب میشود
spigot
U
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
water pipe
U
لوله مخصوص لوله کشی اب
to pipeline
U
با خط لوله لوله کشی کردن
sockets
U
بست لوله دوراهی لوله
oviduct
U
لوله رحمی لوله فالوپ
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
wind spout
U
لوله ابی که ازفرود امدن ... گرداب تشکیل میشود
screen pipe
U
لوله مشبک که در قسمت ابزای چاه نصب میشود
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
lyophilization
U
خشک کردن چیزی بوسیله منجمد کردن ان در لوله هی خالی از هوا
back to battery
U
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
shifting
U
حرکت دادن تغییر سمت دادن لوله
lowered
U
پایین دادن لوله
lower
U
پایین دادن لوله
lowering
U
پایین دادن لوله
elvate
U
بالا دادن لوله
lowers
U
پایین دادن لوله
traverses
U
حرکت دادن لوله در سمت
transferring
U
تغییر سمت دادن لوله
transfer
U
تغییر سمت دادن لوله
traversed
U
حرکت دادن لوله در سمت
traversing
U
حرکت دادن لوله در سمت
traverse
U
حرکت دادن لوله در سمت
transfers
U
تغییر سمت دادن لوله
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
kelly
U
قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
exhibitionism
U
نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
chokes
U
از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choked
U
از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choke
U
از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
collimate
U
موازی قرار دادن لوله و هدف میزان کردن تعدیل کردن
electronics
U
شاخهای از علم فیزیک که درباره صدوروحرکت و تاثیرات الکترون درخلا و گازهاوهمچنین استفاده ازدستگاههای الکترونی بحث میکند
town fog
U
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
diathermy
U
معالجه بوسیله حرارت
depress
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
depresses
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
pyrocondensation
U
تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
angle of traverse
U
زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
hematogenous
U
از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
slugfest
U
مسابقهای که دران ضربات سنگین ردوبدل میشود
chimneys
U
لوله
conduit
U
لوله
tube cutter
U
لوله بر
conduits
U
لوله
chimney
U
لوله
blast main
U
لوله دم
duct
U
لوله اب
valves
U
لوله
blast pipe
U
لوله دم
valve
U
لوله
ductile
U
لوله شو
hosing
U
لوله
noses
U
سر لوله
bore
U
لوله
hoses
U
لوله
bores
U
لوله
hosed
U
لوله
rouleau
U
لوله
hose
U
لوله
nose
U
سر لوله
clip
U
لوله
stave
U
لوله اب
hosepipe
U
لوله
pipelines
U
خط لوله
tubulation
U
لوله
roll
U
لوله
pipeline
U
خط لوله
rolled
U
لوله
rolls
U
لوله
tubes
U
لوله
clipped
U
لوله
clips
U
لوله
clippings
U
لوله
tube
U
لوله
spouts
U
لوله
pipe
U
لوله
spouted
U
لوله
water pipe
U
لوله اب
spouting
U
لوله
piped
U
لوله
hickey
U
لوله خم کن
plumbers
U
لوله کش
pipe layer
U
لوله کش
cannons
U
لوله
nozzle
U
سر لوله اب
cannon
U
لوله
sequacious
U
لوله شو
nozzles
U
سر لوله اب
pipe cutter
U
لوله بر
pipe fitter
U
لوله کش
plumber
U
لوله کش
discharge head
U
سر لوله
fire hose
U
لوله اب
cylinder
U
لوله
cylinders
U
لوله
spout
U
لوله
downtake
U
لوله
drain pipe
U
لوله
pipe line
U
خط لوله
plenum method
U
طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
registers
U
فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
register
U
فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
registering
U
فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
capillary tube
U
لوله مویین
venturi
U
لوله ونتوری
test tube
U
لوله ازمایش
test tubes
U
لوله ازمایش
steering column tube
U
لوله فرمان
stoneware pipe
U
لوله سفالینه
steel pipe
U
لوله فولادی
flue pipe
U
لوله دودکش
canula
U
لوله جراحی
capillary tube
U
لوله موئین
vent pipe
U
لوله هواکش
vent pipe
U
لوله تهویه
by pass
U
لوله فرعی
tail pipe
U
لوله اگزوز
stoneware pipe
U
لوله سرامیکی
vas
U
لوله معبر
swob
U
لوله پاک کن
socket
بست لوله
supply pipe
U
لوله ابرسانی
suction pipe
U
لوله مکنده
suction pipe
U
لوله مکش
subcaliber
U
لوله جوفی
cable shield
U
لوله کابل
main pipe
U
لوله اصلی
bx cable
U
لوله ب ایکس
mains water
U
لوله اب اصلی
main sewer
U
لوله اصلی
hydraulic line
U
خط لوله هیدرولیکی
hydraulic pipe
U
خط لوله هیدرولیکی
piping
U
لوله گذاری
piping
U
لوله کشی
lamp chimney
U
لوله لامپا
vacuum tube
U
لوله خلاء
pipe reticulation
U
لوله کشی
bustle pipe
U
لوله حلقوی
stovepipe
U
لوله بخاری
conduits
U
لوله برگمن
feed pipe
U
لوله تغذیه
cannons
U
لوله توپ
cannon
U
لوله توپ
subsoil pipe
U
لوله زهکشی
header pipe
U
لوله زهکشی
field drain pipe
U
لوله زهکشی
duct
U
لوله هادی
to turnon the gas
U
لوله یاشیرگازرابازکردن
axis of the bore
U
محور لوله
conduits
U
کانال لوله
torpedo tube
U
لوله اژدر
tubing
U
نصب لوله
tubing
U
لوله گذاری
tubing
U
لوله سازی
exhaust pipe
U
لوله خروجی
gun
U
لوله توپ
guns
U
لوله توپ
cast pipe
U
لوله چدنی
hoseline
U
لوله لاستیکی
gun barrel
U
لوله تفنگ
gun barrel
U
لوله توپ
flexible pipe
U
لوله خرطومی
foam inlet tube
U
لوله ورودی کف
foam branch pipe
U
لوله کف ساز
flxible
U
لوله تاشو
air channel
U
لوله هوا
air inlet pipe
U
لوله هواگیر
flexible pipe
U
لوله تاشو
air pipe
U
لوله هوا
air tube
U
لوله هوا
flush pipe
U
لوله ریزش
flush pipe
U
لوله ابفشان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com