English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 55 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blow tubes U لولههای دمنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blower tupe supercharger U دمنده
blower U دمنده
blowier U دمنده
heating blower U دمنده ی حرارتی
gas blower U دمنده گاز
turboblower U دمنده توربینی
blower U دمنده وزنده
blower U دستگاه دمنده
power blower U دمنده برقی
blower engine U ماشین دمنده
guide pipes U لولههای راهنما
flying lines U لولههای متحرک
drop message U لولههای خبر
vapor trail U لولههای بخار
voice tube U لولههای صدارسان
ducts U لولههای هوا
fallopian tubes U لولههای رحم
malpighian tubes or vessels U لولههای ملپیگی
bronchial tubes U لولههای نایژ
blower U دمنده [دستگاه بادزن]
piston blowing engine U موتور دمنده پیستونی
fans U دمنده ها [دستگاه بادزن]
shoot blower U دمنده دوده کشتی
cooling fans U دمنده ها [دستگاه بادزن]
blowers U دمنده ها [دستگاه بادزن]
ventilator U دمنده [دستگاه بادزن]
fan U دمنده [دستگاه بادزن]
ventilators U دمنده ها [دستگاه بادزن]
blowing engine U ماشین یا موتور دمنده
cooling fan U دمنده [دستگاه بادزن]
high pressure blower U دمنده فشار قوی
cooling blower U دمنده هوای سرد
gas engine blower U دمنده موتور گازی
casing pipe U لولههای غیرمشبک چاه
secondary sewers U لولههای فرعی فاضلاب
carburetor tickler U پاک کننده لولههای کاربراتور
quick coupler U بست سریع در لولههای ابرسانی
stuffing tube U لولههای کانال کشی ناو
cans U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
canning U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
can U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
wreckage locator U دستگاه تشخیص محل ترکیدگی لولههای اب
pipe cutter U اسباب ویژه قطع لولههای فلزی
utilidor U لوله حافظ سیم یا لولههای فلزی
barburetor heater U جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
braid U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braids U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braided U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
gas fitter U فیتر یا مکانیکی که لولههای گاز و لوازم گاز منازل رانصب و تعمیر میکند
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
aluminum wool U رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
an fitting U رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com