Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 45 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
autoeroticism
U
لقاح با خود
autoerotism
U
لقاح با خود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fertilization
U
لقاح
self
U
وضع لقاح کردن
impregnate
U
لقاح کردن اشباع کردن
impregnates
U
لقاح کردن اشباع کردن
impregnating
U
لقاح کردن اشباع کردن
fertilised
U
حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilises
U
حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilising
U
حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilize
U
حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilized
U
حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilizes
U
حاصلخیز کردن لقاح کردن
conception
U
لقاح تخم وشروع رشد جنین
conception
U
لقاح
conceptions
U
لقاح تخم وشروع رشد جنین
conceptions
U
لقاح
anemophilous
U
لقاح شونده در اثرباد
apogamy
U
رشد و نمو گیاه هاگدار بدون عمل لقاح ازسلول جنسی
apomict
U
کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
apomixis
U
تکثیر بوسیلهء بافتهای تناسلی ولی بدون لقاح
autoerotic
U
مربوط به لقاح با خود
autogamous
U
مربوط به لقاح یا باروری گل بوسیله گرده خودش
autogamy
U
لقاح وباروری بوسیله گرده خودگل
cross fertile
U
اصلاح نژاد از راه لقاح متقابل
cross fertilization
U
لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
cross polinize
U
بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
cross pollinate
U
بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
crossfertilize
U
لقاح متقابل کردن
crossfertilize
U
پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
fecundation
U
لقاح
gametogenesis
U
ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
gametophore
U
سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
interfertile
U
قابل لقاح در داخل خود
interfruitful
U
قابل گرده افشانی یا لقاح با یکدیگر
oosperm
U
تخم لقاح شده
parthenocarpy
U
میوه اوری بدون لقاح
parthenogenesis
U
ایجاد مولود بوسیله جنس مونث بدون عمل لقاح
pronucleus
U
هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
reg
U
گرده لقاح
self fertility
U
لقاح خود بخود
superfecundation
U
لقاح دویاچند تخم در یک تخم ریزی
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
zygosis
U
لقاح
zygosity
U
کیفیت تخم لقاح شده پیوند جنسی
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com