English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bottom slide U لغزنده زیرین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
race ring U رینگ لغزنده سرسره لغزنده طوقه دوار
glide bomb U بمب یا موشک لغزنده در هوا بمب لغزنده
lubricious U لغزنده
slipper U لغزنده
slithery U لغزنده
slipover U لغزنده
slippery U لغزنده
slippers U لغزنده
raced U طوقه لغزنده
races U طوقه لغزنده
slip form U قالب لغزنده
races U سینی لغزنده
race U طوقه لغزنده
slideway U راه لغزنده
races U ریل لغزنده
raced U سینی لغزنده
pilot bearing U بلبرینگ لغزنده
raced U ریل لغزنده
race U سینی لغزنده
race U ریل لغزنده
cutter slide U لغزنده فرز
slides U طوقه لغزنده
slides U اسباب لغزنده
slide U طوقه لغزنده
slide U اسباب لغزنده
fast U سطح لغزنده یا سفت
rattletrap U دارای صدای تق تق لغزنده
slide U ریل لغزنده سرسره
slide U صفحه لغزنده چهارچوب
slides U صفحه لغزنده چهارچوب
slides U ریل لغزنده سرسره
cross slide U کشوی لغزنده عرضی
fastest U سطح لغزنده یا سفت
fasts U سطح لغزنده یا سفت
fasted U سطح لغزنده یا سفت
racers U رینگ لغزنده برجک توپ
racer U رینگ لغزنده برجک توپ
The road was greasy. U جاده چرب بود ( لغزنده )
marble U شن و خاک و سنگریزه لغزنده روی مسیر
marbles U شن و خاک و سنگریزه لغزنده روی مسیر
cuban fork ball U پرتاب توپی که بامایعی اغشته و لغزنده شده
slides U تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
slide U تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
bezel U حلقه لغزنده مخروطی شکل شیشه ساعت را در جای خودنگه میدارد
downstair U زیرین
underscores U زیرین خط
after mentioned U زیرین
under- U زیرین
under U زیرین
undersides U زیرین
underside U زیرین
following on U زیرین
subjecent U زیرین
following U زیرین
underscore U زیرین خط
underscored U زیرین خط
underscoring U زیرین خط
underline U خط زیرین
underlined U خط زیرین
underlines U خط زیرین
underlip U لب زیرین
inferior U زیرین
inferiors U زیرین
following <adj.> U زیرین
underlips U لب زیرین
inferior colliculus U برجستگی زیرین
hypolimnion U اب سرد زیرین
troposphere U زیرین سپهر
nether lip or jaw U لب یا ارواره زیرین
true pelvis U لگن زیرین
ulna U زند زیرین
hypodermis U پوست زیرین
undercoat U پشم زیرین
underpart U زیرین بخش
tropopause U زیرین مرز
the underwritten names U نامهای زیرین
labium U لب زیرین حشره
nether millstone U اسیاسنگ زیرین
neath or neath U پایین زیرین
named here under U نامبرده زیرین
maxilla U ارواره زیرین
sub grade U لایه زیرین
the f. words U کلمات زیرین
mandibular U ارواره زیرین
lower floor U اشکوب زیرین
the figure below U رقم زیرین
inferior planets U سیارات زیرین
dewatering outlets U خروجی زیرین
limbs U اندام زیرین
underworld U زیرین جهان
underneath U زیرین پایینی
bottom line U طناب زیرین
subway U مجرای زیرین
subways U مجرای زیرین
underpass U زیرین راه
bedding U لایه زیرین
underpasses U زیرین راه
limb U اندام زیرین
undercut U ببرش زیرین
downward U پایین زیرین
base stone U سنگ زیرین
beneath U زیرین پایینی
undercuts U ببرش زیرین
culet U پخ زیرین برلیان
cutis U پوست زیرین
coarse adjustment knob دکمه تنظیم زیرین
press bed U بخش زیرین پرس
undergrowth U پشم یارویش زیرین
top lift U طبقه زیرین پاشنه پا
trismus U تشنج ارواره زیرین
nether millstone U سنگ زیرین اسیاب
underside U طرف یا سوی زیرین
binder course U قشر زیرین رویه
infra axillary U وابسته به ارواره زیرین
lower branch of meridian U نصف النهار زیرین
inframaxillary U وابسته به ارواره زیرین
inframaxillary nerves U پیهای ارواره زیرین
undersides U طرف یا سوی زیرین
cutis U لایه زیرین پوست
calipee U کاسه زیرین لاک پشت
stag evil U تشنج ارواره زیرین اسب
mandibular U اروارهای وابسته به ارواره زیرین
orlop U عرشه زیرین کشتی جنگی
jowls U ارواره زیرین پرنده گونه
semibasement U نیم طبقه زیرین ساختمان
neck necessity U قسمت زیرین تاج ستون
jowl U ارواره زیرین پرنده گونه
orlop deck U عرشه زیرین کشتی جنگی
eupelagic environment U محیط زیر لایه زیرین
diffusion U روش انتقال به سط وح زیرین مدار پیچیده
jib U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibbing U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibs U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
martingale U طناب یا زنجیر زیرین دگل یابادبان
jibbed U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
premaxilla U استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
labrum U لب زیرین بند پائیان لبه بیرونی صدف لب
overshot jaw U ارواره زبرین هنگامی که ازارواره زیرین جلوترامده است
rhizome U ساقههای زیر زمینی ریشه مانند ساقه زیرین
hard contact printing U چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
under weft U پود زیرین یا ضخیم [جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
autotransformer U ترانسفورماتوری با یک سیم پیچ که بوسیله یک لغزنده کربنی تعدادی از دورهای سیم پیچ را بعنوان ثانویه جدامیکند
underlay U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlays U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
overbite U پیشامدگی دندانهای زبرین نسبت به دندانهای زیرین
underpasses U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
underpass U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
labral U وابسته به لب زیرین بندپائیان یا لبه صدف ه لبه بیرونی صدف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com