English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sadomasochism U لذت جنسی بوسیله شکنجه نفس خود یا دیگری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exhibitionism U نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
tie-in U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tie in U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tie-ins U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tappet U جلو امدگی یا اهرمی که بوسیله چیز دیگری بحرکت اید
qui facit per alium facit perse U کسی که کاری را بوسیله دیگری انجام بدهد خودش ان را انجام داده است
epistasy U اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
epistasis U اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
androgen U هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen U هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous U ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
isogamete U سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
sexes U احساسات جنسی روابط جنسی
sex U احساسات جنسی روابط جنسی
subrogate U بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
recode U کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
letters U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
to pass one's word for another U از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
piracy U چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
excruciation U شکنجه
torment U شکنجه
tormented U شکنجه
afflictions U شکنجه
wracks U شکنجه
racks U شکنجه
torments U شکنجه
racked U شکنجه
torturing U شکنجه
rack U شکنجه
affliction U شکنجه
tormenting U شکنجه
wracked U شکنجه
persecution U شکنجه
tortures U شکنجه
tortured U شکنجه
torture U شکنجه
tortured U شکنجه دادن
tumbrel U الت شکنجه
put to the torture U شکنجه کردن
to put to the torture U شکنجه کردن
cruciate U شکنجه کشیدن
wring U با شکنجه گرفتن
torment U شکنجه دادن
use torture U شکنجه دادن
torturer U شکنجه دهنده
torture U شکنجه دادن
torturers U شکنجه دهنده
wrings U با شکنجه گرفتن
wringing U با شکنجه گرفتن
self torment U خود شکنجه
wracks U شکنجه کردن
racks U شکنجه کردن
racked U شکنجه کردن
wracked U شکنجه کردن
racked with pain U شکنجه کردن
excruciate U شکنجه کردن
torturing U شکنجه دادن
tortures U شکنجه دادن
rack U شکنجه کردن
tumbril U الت شکنجه گیوتین
excruciate U شکنجه کردن برصلیب اویختن
inquisitorial procedure U دادرسی با شکنجه و سخت گیری
dragoon U بزور شکنجه بکاری واداشتن
dragoons U بزور شکنجه بکاری واداشتن
He confessed under torture. U زیر فشار شکنجه اعتراف کرد
questions U موضوع قضیه شکنجه کردن به منظوراقرار گرفتن
questioned U موضوع قضیه شکنجه کردن به منظوراقرار گرفتن
question U موضوع قضیه شکنجه کردن به منظوراقرار گرفتن
tantalus U تانتالوس که مورد شکنجه شدید زاوش قرار گرفت
countersignature U امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
rack U نوعی الت شکنجه مرکب از چند سیخ یا میله نوک تیز
racks U نوعی الت شکنجه مرکب از چند سیخ یا میله نوک تیز
wracked U نوعی الت شکنجه مرکب از چند سیخ یا میله نوک تیز
racked U نوعی الت شکنجه مرکب از چند سیخ یا میله نوک تیز
wracks U نوعی الت شکنجه مرکب از چند سیخ یا میله نوک تیز
pillories U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pilloried U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
generic U جنسی
unisex U دو جنسی
road sense U جنسی
unisexual U یک جنسی
diclinous U یک جنسی
bisexual U دو جنسی
ambisexual U دو جنسی
sex U جنسی
kinds U جنسی
sexes U جنسی
kindest U جنسی
kind U جنسی
sexual U جنسی
gamic U جنسی
bisexuals U دو جنسی
hermaphrodites U دو جنسی
hermaphrodite U دو جنسی
homogeneity U هم جنسی
paraphilia U نابهنجاری جنسی
pansexualism U جنسی نگری
multure U مزد جنسی
scopophilia U تماشاگری جنسی
impotence U ضعف جنسی
inkind U کمک جنسی
sex chromosomes U کروموزومهای جنسی
sex differences U تفاوتهای جنسی
parasexuality U نابهنجاری جنسی
impotence U ناتوانی جنسی
excitement U برانگیختگی جنسی
psychosexual U روانی- جنسی
excitements U برانگیختگی جنسی
coitus U مقاربت جنسی
gamete U یاخته جنسی
sodomy U انحراف جنسی
peepling tom U تماشاگر جنسی
renifleur U بو پرست جنسی
payment in kind U پرداخت جنسی
sexual anomaly U نابهنجاری جنسی
sexiness U جاذبه جنسی
psycholagny U خیالپردازی جنسی
sex differentiation U تمایز جنسی
sexual development U رشد جنسی
sexual disorder U اختلال جنسی
sexual maturity U بلوغ جنسی
gynandromorphy U ریخت دو جنسی
gynandrous U نر و ماده دو جنسی
haploid cell U یاخته جنسی
sexual offences U جرائم جنسی
impotency U ضعف جنسی
heteroeroticism U دگرخواهی جنسی
heteroerotism U دگرخواهی جنسی
heterophilia U دیگرخواهی جنسی
heterosome U کروموزوم جنسی
sexual symbolism U نمادگری جنسی
sexual relations U روابط جنسی
idols of the tribe U اوهام جنسی
sexual relations U مقاربت جنسی
sexual delusion U هذیان جنسی
tax in kind U مالیات جنسی
sex glands U غدههای جنسی
sex offenses U جرایم جنسی
gender identity U هویت جنسی
sex perversion U انحراف جنسی
sexual aberration U انحراف جنسی
sexual deviation U انحراف جنسی
climaxes U اوج جنسی
climax U اوج جنسی
sexual perversion U انحراف جنسی
germ cell U یاخته جنسی
gonad U غده جنسی
puberty U بلوغ جنسی
gonocyte U سلول جنسی
sexual arousal U برانگیختگی جنسی
taxes in kind U مالیات جنسی
sexual receptivity U پذیرندگی جنسی
eroticism U تمایلات جنسی
potency U توان جنسی
sexism U تبعیض جنسی
sex discrimination U تبعیض جنسی
asexual U غیر جنسی
sexuality U عطش جنسی
sexuality U تمایلات جنسی
petting U نوازش جنسی
sex education U اموزش جنسی
rapists U متجاوز جنسی
rapist U متجاوز جنسی
autoeroticism U خودانگیزی جنسی
autoerotism U خودانگیزی جنسی
autosomal U غیر جنسی
modesty U شرم جنسی
benefit in kind U نفع جنسی
libido U شور جنسی
sex appeal U جاذبه جنسی
voyeurism U تماشاگری جنسی
heterosexuality U دگرخواهی جنسی
eroticism U تحریکات جنسی
lesbianism U رابطه جنسی زن با زن
active algolagnia U ازارگری جنسی
deviation U انحراف جنسی
deviations U انحراف جنسی
sexual intercourse U امیزش جنسی
sexual intercourse U مقاربت جنسی
anaphrodisia U بی میلی جنسی
aphrodisiacs U برانگیزنده جنسی
aphrodisiac U برانگیزنده جنسی
bisexuality U دو گانگی جنسی
libidos U شور جنسی
rapes U تجاوز جنسی
raping U تجاوز جنسی
Peeping Toms U تماشاگر جنسی
gametangium U سلول جنسی
Peeping Tom U تماشاگر جنسی
raped U تجاوز جنسی
zygosis U امیختگی جنسی
rape U تجاوز جنسی
Y chromosomes U کروموزوم جنسی
Sexual assault U تجاوز جنسی
erotomania U جنون جنسی
sexual orientation U گرایش جنسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com