English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flush kerb U لبه همکف لبه پوشیده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flush kerb U جدول همکف
level crossing U گذرگاه همکف
flush shoulder U شانه همکف
level crossings U گذرگاه همکف
ground floor U طبقه همکف ساختمان
ground floor U اشکوب همکف زمین
ground floor U طبقه همکف زمین
of an unknown parentage U پوشیده تبار پوشیده گهر
snow capped U دارای قله پوشیده از برف برف پوشیده
larvated U پوشیده
dressed U پوشیده
florid U پوشیده از گل
shaded U پوشیده
veiled U پوشیده
crypto U پوشیده
painted U پوشیده
defilade U پوشیده
occult U پوشیده
recondite U پوشیده
latent U پوشیده
inapparent U پوشیده
feathered U پوشیده
privates U پوشیده
crested U پوشیده
impenetrable U پوشیده
covert U پوشیده
private U پوشیده
furriest U خز پوشیده
furry U خز پوشیده
overcast U پوشیده
panoplied U زره پوشیده از سر تا پا
sadly dressed U جامه غم پوشیده
cloudy U پوشیده از ابر
enclosed bridge U پل فرماندهی سر پوشیده
plumbeous U پوشیده از سرب
rolling country U زمین پوشیده
scurvy U پوشیده از شوره
scanned image U تصویر پوشیده
acloud U پوشیده از ابر
armor basis U پوشیده با زره
bosky U پوشیده از بوته
masked epilepsy U صرع پوشیده
defiladed area U منطقه پوشیده
masked depression U افسردگی پوشیده
latent defect U نقض پوشیده
glace U پوشیده ازشکر
efflorescent U پوشیده ازگرداملاح
kerchiefed or chift U بادستمال پوشیده
ivied U پوشیده از پاپیتال
indoor swimming pool U استخر سر پوشیده
mystic sense U معنی پوشیده
cryptonym U نام پوشیده
bosky U پوشیده ازبیشه
overgrown with plants U پوشیده از گیاه
covered approach U مسیر پوشیده
covered position U موضع پوشیده
covered space U فضای سر پوشیده
covered space U فضای پوشیده
cryptical U پوشیده مرموز
cryptogenous U پوشیده سبب
cryptonimous U پوشیده نام
habilitate U لباس پوشیده
verrucous U پوشیده از گندمه
icy U پوشیده از یخ بسیارسرد
iciest U پوشیده از یخ بسیارسرد
icier U پوشیده از یخ بسیارسرد
blotchy U پوشیده از لکه
feathery U پوشیده ازپر
covert U پوشیده پوشپر
storehouses U انبار سر پوشیده
storehouse U انبار سر پوشیده
grassy U پوشیده از چمن
snowy U پوشیده از برف
secrets U اسرارامیز پوشیده
uncovered U غیر پوشیده
concealed U پوشیده شده
snow clad U برف پوشیده
solvated U حلال پوشیده
beetle U پوشیده شدن
shod U کفش پوشیده
stubbly U پوشیده از کاهبن
surmounted with snow U پوشیده از برف
beetles U پوشیده شدن
shrubby U پوشیده از بوته
verrucose U پوشیده از گندمه
robed in bleck U سیاه پوشیده
secret U اسرارامیز پوشیده
occultly U بطور پوشیده یا پنهان
heavily overcast U ابری پوشیده [ هواشناسی]
in mourning U جامه ماتم پوشیده
he is thinly dressed U کم لباس پوشیده است
incog U پوشیده بانام عوضی
he wears black U سیاه پوشیده است
hiddenly U بطور پوشیده و مکتوم
solvated proton U پروتون حلال پوشیده
squamose U پوشیده از فلس یاپولک
there was no secrecy about it مطلب پوشیده ای نبود
verdant U پوشیده از سبزه بی تجربه
rich clad U جامه فاخر پوشیده
reconditely U بطور پوشیده یا عمیق
pruinose U پوشیده از دانههای سفیدمانندژاله
tussocky U پوشیده ازکلاله مو یا علف
woolfell U پوست پوشیده ازپشم
woolskin U پوست پوشیده ازپشم
stellular U پوشیده ازستارگان کوچک
smudgiest U پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgy U پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgier U پوشیده از کثافت یا گل و غیره
scutate U پوشیده از فلسهای بزرگ
gesso U سطح پوشیده از بتونه
covered approach U راه نفوذی پوشیده
dressed inred U جامه سرخ پوشیده
woody U چوبی پوشیده از چوب
dressed in scarlet U جامه سرخ پوشیده
ermined U جامه قاقم پوشیده
clarence U درشکه چهارچرخه پوشیده
culverts U مجرای سر پوشیده ابرو
culvert U مجرای سر پوشیده ابرو
frosted U پوشیده ازشبنم یخ زده
bushed U ازبوته پوشیده شده
dressed up to the nines U با دقت لباس پوشیده
masks U زمین پوشیده از دید و تیر
mask U زمین پوشیده از دید و تیر
covered approach U پیشروی پوشیده معابر مخفی
turfy U پوشیده از ریشه یا کلوخ چمنی
snow-capped U دارای قله پوشیده از برف
pollinose U پوشیده ازگردههای زرد رنگ
puberulent U پوشیده شده از موهای ریز
radar clutter U منطقه پوشیده از دید رادار
the matter was kept private U مطلب را پوشیده نگاه داشتند
soddy U پوشیده ازریشه یاکلوخ چمنی
spinose U پوشیده شده ازخارهای زیاد
she was prettily dressed U جامه قشنگ پوشیده بود
occultist U جستجو کننده علوم پوشیده
hidden U پنهان کرده شده پوشیده
he is thinly dressed U لباس نازک پوشیده است
ceil U [پوشیده شده با روکوب چوبی]
spiny U پوشیده شده ازخارهای زیاد
toffie apple [British English] U سیب با ژلاتین پوشیده شده
candy apple U سیب با ژلاتین پوشیده شده
acinarious U پوشیده شده از حفرههای کروی
She was dressed in the latest fashion . U آخرین مد لبا ؟ پوشیده بود
defilade U گودال پوشیده از دید و تیر
lepidote U پوشیده از شوره یا پولکهای شورهای
smoggy U پوشیده از مه غلیظ الوده با دود
under pledge of secrecy U با این قول که راز پوشیده بماند
slipcover U پوششی که بسرعت پوشیده یاخارج شود
slushy <adj.> U پوشیده ازبرف آب دار با گل [اصطلاح روزمره]
she wears a shirt U پیراهن پوشیده است برتن دارد
to read between the lines U معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
wooded U پوشیده شده از درخت خیلی انبوه
pilose U پوشیده از موی ریز یا کرک مودار
They were all dreesd in black. U تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
frost U سرمازده کردن ازشبنم یا برف ریزه پوشیده ش دن
frosts U سرمازده کردن ازشبنم یا برف ریزه پوشیده ش دن
tundra U دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
thicketed U پوشیده شده بوسیله جنگل ودرخت زار
tundras U دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
encapsulated U فایل حاوی دستورات پوشیده Post Script
grandstands U جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
slipper bath U یکجور فرف تن شویی که روی ان نیمه پوشیده است
disks U صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
They were dressed all in black. U همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
disk U صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
grandstand U جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
to gloze over one's words U سخنان کسی رابدانگونه تاویل کردن که عیب ان پوشیده ماند
scrubs U زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
gold contacts U که با طلا پوشیده شده اند تا مقاومت الکتریکی را افزایش دهند
corset cover U لباس زیر زنانه که روی کرست پوشیده میشود زیرپوش
scrubbing U زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubbed U زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrub U زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
geode U سنگ پوکی که درون ان ازموادبلورین یا مواد معدنی پوشیده باشد
footprint U فضای پوشیده شده توسط وسیله ارسال مثل ماهواره یا آنتن
footprints U فضای پوشیده شده توسط وسیله ارسال مثل ماهواره یا آنتن
goggles U عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
muddy weather U هوایی که دچار پوشیده شدن زمین ازبرف آب دار با گل شود [هوا و فضا]
picturing U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
cut and cover shelter U سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
picture U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictured U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictures U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
screens U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screen U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screening, screenings U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screened U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
magnetic tapes U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
taped U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
epithelialize U پوشیده شدن باو یا تبدیل شدن به بافت مخاطی
electrostatic U محفظه فلزی که با ماده حساس پوشیده شده است . و متصل به زمین است که آن را از واسط ها حفظ میکند
Type cable U چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد
garbed in silk U جامه ابریشمی پوشیده ملبس بجامه ابریشمی
epithelize U پوشیده شدن با و یا تبدیل شدن به بافت مخاطی
glaciated U ازیخ پوشیده شده زیرتاثیرعمل یخ واقع شده
electrosensitive U کاغذ چاپ پوشیده شده از فلر که میتواند حروف را توسط گرما با نوک مخصوص چاپ -Ddot matrix نمایش میدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com