Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 184 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
filter packing
U
لایی صافی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
absolute filter
U
صافی میکرونی صافی میکروسکپی
antivignetting filter
U
صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
mattress
U
لایی
bushes
U
لایی
bush
U
لایی
wads
U
لایی
wad
U
لایی
mattresses
U
لایی
pads
U
لایی
stiffeners
U
لایی
stiffener
U
لایی
wadding
U
لایی
gaskets
U
لایی
gasket
U
لایی
bushing
U
لایی
distance wadding
U
لایی
stuffing
U
لایی
packing
U
لایی
pad
U
لایی
shim
U
لایی
static seal
U
لایی
padding
U
لایی
layers
U
لایی
layer
U
لایی
cotton wool
U
پنبه لایی
heeltap
U
لایی پاشنه
cellulose wadding
U
لایی سلولزی
battery isolator
U
لایی باتری
fillings
U
لایی گذاری
shim
U
لایی فلزی
single conductor cable
U
کابل تک لایی
stranded wire
U
کابل تک لایی
plywood
U
تخته سه لایی
stranded conductor
U
کابل تک لایی
padding
U
لایی گذاری
filling
U
لایی گذاری
distance wadding
U
لایی جازم
cotton wool
U
لایی پنبه
isolator for battery plate
U
لایی باتری
pads
U
لایی گذاشتن
pad
U
لایی گذاشتن
metallic packing
U
لایی فلزی
laminate
U
چند لایی
pads
U
دفترچه یادداشت لایی
manifold
U
لوله چند لایی
laminated beam
U
تیر چند لایی
linings
U
به خط شدن نظامیان لایی
battery jar spacer
U
لایی فرف باتری
pad
U
دفترچه یادداشت لایی
falsie
U
لایی پستان بند
lining
U
به خط شدن نظامیان لایی
labyrinth packing
U
لایی واشر لابیرنت
upholster
U
روکشیدن مبل و لایی و فنرگذاشتن در ان
wads
U
کپه کردن لایی گذاشتن
wad
U
کپه کردن لایی گذاشتن
gasket
U
درز گرفتن لایی گذاشتن
booster
U
لایی استری منفجر کننده
boosters
U
لایی استری منفجر کننده
gaskets
U
درز گرفتن لایی گذاشتن
improver
U
لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
oakum
U
پس مانده الیاف شاهدانه کنف لایی
buster
U
خرج مشتعل کننده استری یا لایی
dress improver
U
لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
cable laid rope
U
طنابیکه ازسه رشته سه لایی بافته شده باشد
chest protector
U
لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
water filter
U
صافی اب
leach
U
صافی
limpidity
U
صافی
limpidity or limpidness
U
صافی
line filter
U
صافی خط
planeness
U
صافی
pureness
U
صافی
scumble
U
صافی
filter bed
U
صافی اب
sleekness
U
صافی
oaleaceous
U
صافی
defecator
U
صافی
colander
U
صافی
smoothness
U
صافی
filters
U
صافی
strainer
U
صافی
absolute filter
U
صافی صد در صد
filter
U
صافی
strainers
U
صافی
colanders
U
صافی
filter chock
U
چوک صافی
frequency filter
U
صافی فرکانس
fuel filter
U
صافی سوخت
leach
U
صافی کردن
leach
U
از صافی گذراندن
interference filter
U
صافی پارازیت
interference filter
U
صافی تداخل
interference eliminator
U
صافی تداخل
filtering
U
از صافی گذراندن
glassiness
U
صافی زلالی
fuel filter
U
صافی بنزین
gas mask canister
U
صافی گاز
gravel filter
U
صافی شنی
light filter
U
صافی نور
gloss
U
صافی براقی
filter
U
صافی پالایه
suction filter
U
صافی مکنده
filter
U
فیلتر صافی
scratch filter
U
صافی پیکاپ
porous filter
U
صافی متخلخل
polarizing filter
U
صافی قطبی
petrol filter
U
صافی بنزین
oil filter
U
صافی روغن
nominal filter
U
صافی میکرونی
noise filter
U
صافی همهمه
filters
U
صافی پالایه
line filter
U
صافی شبکه
line filter
U
صافی همهمه
filters
U
فیلتر صافی
fineness
U
موشکافی صافی
filter paper
U
کاغذ صافی
filtration
U
از صافی گذراندن
filrate
U
از صافی گذشتن
filrate
U
از صافی گذراندن
filter add
U
کمک صافی
serenity
U
بی سر وصدایی صافی
filter bed
U
صافی شنی
filter capacitor
U
خازن صافی
differentiating filter
U
صافی ممیز
filtrable
U
صافی کردنی
filter network
U
شبکه ی صافی
filter packing
U
پوشش صافی
filter press
U
صافی فشاری
edge fillter
U
صافی چاکدار
purity
U
صافی پاکدامنی
filterable
U
صافی کردنی
crystal filter
U
صافی بلورین
killer stage
U
صافی رنگ
filter curve
U
منحنی صافی
filter disc
U
قرص صافی
filter disk
U
قرص صافی
filter flask
U
بالن صافی
acoustic filter
U
صافی صوتی
filter layer
U
لایه صافی
accelofilter
U
صافی سریع
filter characteristic
U
مشخصه صافی
filter crystal
U
کریستال صافی
electric filter
U
صافی الکتریکی
absorbent filter
U
صافی جذب
band screen
U
صافی مخازن
color killer
U
صافی رنگ
filter circuit
U
مدار صافی
break even
U
صافی درامدن
filter condenser
U
خازن صافی
band pass
U
صافی میان گذر
narrow band filter
U
صافی فلزات باریک
power line filter
U
صافی جریان برق
band stop
U
صافی میان نگذر
serene
U
صافی صاف کردن
integrating filter
U
صافی جمع کننده
high pass filter
U
صافی بالا گذر
impedance transforming filter
U
صافی تبدیل امپدانس
infltrate
U
از سوراخهای صافی گذراندن
filter insert
U
دریچه یا مدخل صافی
filtrate
U
مایع زیر صافی
filter stick
U
لوله صافی دار
strainer well
U
چاه صافی دار
low frequency filter
U
صافی فرکانس پایین
flexible oil filter line
U
لوله صافی روغن
low pass filter
U
صافی پایین گذر
lawns
U
مرغزار باپارچه صافی کردن
band pass filter circuit
U
مدار صافی باند پاس
fluted filter paper
U
کاغذ صافی چین دار
high pass acoustical filter
U
صافی صوتی بالا گذر
nominal filter
U
صافی به اندازه عبور معین
intermediate frequency band filter
U
صافی باند فرکانس میانی
low pass acoustical filter
U
صافی پایین گذر صوتی
diesel fuel oil filter
U
صافی سوخت موتور دیزل
lawn
U
مرغزار باپارچه صافی کردن
leachate
U
مایعی که از صافی گرفته شده
[شیمی]
leach
[liquid formed by leaching]
U
مایعی که از صافی گرفته شده
[شیمی]
antistatic mat
U
پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
hypostyle hall
U
[اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
Indian summers
U
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
Indian summer
U
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
plywood
U
تخته لایی تخته چند لا
antialiasing
U
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
cullender
U
صافی- ابکش- پالودن-ابکش کردن- صاف کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com