English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reversing layer U لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chromosphere U لایه نازکی از گازهای نسبتاشفاف
deposits U پوشاندن سطح با لایه نازکی از ماده
deposit U پوشاندن سطح با لایه نازکی از ماده
foot U قسمت پایینی
deposits U لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
deposit U لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
exosphere U خارجی ترین لایه اتمسفر
thermosphere U خارجی ترین لایه اتمسفر
ink jet printer U دستگاه خروجی که بوسیله پاشیده شدن لایه نازکی ازجوهر چاپ میکند
photosphere U لایه خارجی اتمسفر خورشیدکه بسیار داغ و درخشنده میباشد
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
heliocentric U دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
services U توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course U لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
underlays U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
collapse pressure U حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlay U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
media U زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die U قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course U لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
lower deck U پل پایینی
lower limit U حد پایینی
underneath U زیرین پایینی
underside U سطح پایینی
beneath U زیرین پایینی
lower egypt U مصر پایینی
undersides U سطح پایینی
lower flammability limit U حد پایینی اشتعال پذیری
gauziness U نازکی
extenuation U نازکی
flimsiness U نازکی
fragilely U به نازکی
exility U نازکی
tenuity U نازکی
fragility U نازکی
thinness U نازکی
nicely U نازکی
oil scraper U رینگی در پایین یا حاشیه پایینی پیستون
d. of feeling U نازکی احساسات
frangibility U نازکی فریفی
d. of constitution U نازکی وجود
tacked U گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tacking U گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tack U گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
clip joint <idiom> U شغل سطح پایینی که پراز کلاهبرداری باشد
tacks U گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
exquisiteness U حساسیت نازکی طبع
deceleron U شهپری که بصورت نیمه هی بالایی و پایینی جدا میشود
fibre optics U انتقال دهنده نوار نازکی ازنور
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
swizzle stick U چوب نازکی برای بهم زدن مشروب
delamination U لایه لایه شدن
delamination U لایه لایه کردن
delamination U لایه لایه شدگی
delaminate U لایه لایه شدن
interlayer U لایه بین دو لایه
argillite U خاک رس لایه لایه
lamination U لایه لایه سازی
aerosphere U اتمسفر
standard atmosphere U اتمسفر
atmosphere U اتمسفر
atmospheres U اتمسفر
vents U مجرایی به اتمسفر
venting U مجرایی به اتمسفر
vented U مجرایی به اتمسفر
vent U مجرایی به اتمسفر
standard atmosphere U اتمسفر استاندارد
atmosphere U اتمسفر استاندارد جو
isothermal atmosphere U اتمسفر همدما
free atmosphere U اتمسفر ازاد
furnace atmosphere U اتمسفر کوره
atmospheres U اتمسفر استاندارد جو
The pressure of the atmosphere U فشار جو ؟( اتمسفر )
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
controlled atmosphere U اتمسفر کنترل شده
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
xylotomy U برش دادن چوب بصورت ورقه نازکی برای ازمایش میکروسکپی
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
international standard atmosphere U اتمسفر استاندارد بین المللی
chemosphere U ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
troposphere U پایین ترین بخش اتمسفر
reed valve U شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
corona U سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
coronas U سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
aurora U پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
shim U واشر نازکی از جنس فلز بادقت زیاد جهت پر کردن فاصله بین دو قطعه
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
scrim U پارچه استری مبل وغیره کرباس نازکی که بعنوان بتونه قاب چوبی وامثال ان بکارمیبرند
cross flow U دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
inversions U ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
inversion U ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
bang U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banging U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bangs U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banged U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
sunned U خورشید
sun U خورشید
suns U خورشید
sunning U خورشید
phoebus U خورشید
sol U خورشید
the greater lumen U خورشید
day star U خورشید
daystar U خورشید
airspace U حجم اتمسفر محدود بین سطح ارتفاع معین و زمین
virtual gravity U شتابی که از طرف زمین برهر ذره از اتمسفر اثر میکند
boost pressure U فشار گاز بالاتراز اتمسفر که از سوپرشارژ کردن موتورناشی میشود
ozonosphere U لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
possitive stagger U ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیمای دوباله بطوریکه لبه حمله بال بالایی جلوترازبخش متنافر بال پایینی باشد
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
helium U گاز خورشید
parhelion U خورشید کاذب
parhelion U عکس خورشید
perihelion U حضیض خورشید
eclipse of the sun U خورشید گرفتگی
titans U خدای خورشید
sol U الهه خورشید
titan U خدای خورشید
coronas U خرمن خورشید
corona U خرمن خورشید
d. of the sun U انحراف خورشید
heliometer U خورشید سنج
samson U اهل خورشید
solar eclipse U گرفت خورشید
declination U میل خورشید
sun's disk U قرص خورشید
actinometer U پرتوسنج خورشید
air thread U لعاب خورشید
macule U لکه خورشید
sunlight U نور خورشید
mock sun U عکس خورشید
actinometre U پرتوسنج خورشید
cassion discase U تغییرات عصبی ناشی ازکاهش فشار محیط در ارتفاع بالاتر از یک یا دو اتمسفر
negative stagger U ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیماهی دوباله بطوریکه لبه حمله بال پایینی جلوتراز بخش متنافر بال بالایی قرارگیرد
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
carburizing U گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
homosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
hour angle U زاویه ساعتی خورشید
opposition jupiter to the sun U تقابل بر جیس با خورشید
parheliacal U مانند عکس خورشید
helios U دارگونه خورشید خورشیدخدا
chromatosphere U هاله سرخ خورشید
heliocentric system U دستگاه خورشید مرکزی
coronel U هاله خورشید وغیره
coronal U هاله خورشید وغیره
anthelion U هاله رو به روی خورشید
first light U اولین طلیعه خورشید
sunglow U فلق و شفق خورشید
spectrohelioscope U طیف بین خورشید
the setting of the sun U غروب کردن خورشید
sunspot U لکه روی خورشید
variable area wing U بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
heterosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
sunrise U طلوع خورشید تیغ افتاب
sunrises U طلوع خورشید تیغ افتاب
gossamery U لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
The earth moves round the sun. U زمین دوز خورشید می چرخد
perihelion U نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
heliometer U الت پیمایش قطر خورشید
pyrheliometer U گرماسنج ونیرو سنج خورشید
solar flare U تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
The earth moves round the sun . U زمین بدور خورشید می گردد
photoheliograph U دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
palnut U مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود
spectroheliograph U تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
solunar U حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
spectroheliogram U تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
snowblink U انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
sunlight U تابش افتاب انعکاس نور خورشید
aureole U هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
aureola U هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
to screen one's eyes from the sun U از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
Plants store up the sun's energy. U گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
midnight sun U خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
actinogram U ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com