English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sheetlike U ورقه مانند
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
neared U مانند
vide U مانند
without an e. U بی مانند
nearer U مانند
womanlike U زن مانند
tendinous U بی مانند
toughest U پی مانند
near- U مانند
arundinaceous U نی مانند
argillaceous U رس مانند
aquiform U اب مانند
unequaled U بی مانند
feathery U پر مانند
argillaceous U گل مانند
nearest U مانند
icily U یخ مانند
as U مانند
near U مانند
fulidal U اب مانند
inapproachable U بی مانند
threadlike U نخ مانند
thready U نخ مانند
goatish U بز مانند
incomparable U بی مانند
capitate U مانند سر
capillaceous U مانند نخ
myrtle formed U اس مانند
gypsiferous U گچ مانند
unique U بی مانند
uniquely U بی مانند
analogous U مانند
penniform U پر مانند
plumose U پر مانند
blotchy U لک مانند
pipelike U نی مانند
foggy U مانند مه
foggiest U مانند مه
foggier U مانند مه
analogue U مانند
analogues U مانند
etc U و مانند آن
plumelike U پر مانند
unapproachable U بی مانند
tougher U پی مانند
floriform U گل مانند
reedy U نی مانند
reediest U نی مانند
reedier U نی مانند
fluty U نی مانند
string U نخ مانند
impish U جن مانند
liplike U لب مانند
and so on U و مانند ان
lambdoid U مانند
encephaloid U مخ مانند
after the example of U مانند
tough U پی مانند
similar U مانند
filiform U نخ مانند
etcetera U و مانند ان
simulant U مانند
unequalled U بی مانند
unparalleled U بی مانند
similiar U مانند
mammilary U مانند
analog U مانند
mammilliform U مانند
castellated U دژ مانند
unprecedentedly U بی مانند
unprecedented U بی مانند
inimitable U بی مانند
frothy U کف مانند
nearing U مانند
nears U مانند
anthoid U گل مانند
battier U چوگان مانند
like U بودن مانند
brassier U برنج مانند
brassiest U برنج مانند
likes U بودن مانند
spherical U گوی مانند
ligniform U چوب مانند
mitral U مانند تاج
nummular U سکه مانند
nummary U سکه مانند
niveous U برف مانند
nephroid U گرده مانند
negroid U زنگی مانند
batty U چوگان مانند
nebulose U ابر مانند
liked U بودن مانند
glassy U شیشه مانند
myrrhy U مانند مرمکی
myrrhic U مانند مرمکی
mercurous U جیوه مانند
equine U اسب مانند
mummiform U مومبا مانند
maddish U دیوانه مانند
malty U مالت مانند
herbaceous U گیاه مانند
metalliform U فلز مانند
lifelike U زندگی مانند
mattery U ماده مانند
leaden U مانند سرب
mastoid U پستان مانند
liliaceous U یاس مانند
muscoid U خزه مانند
battiest U چوگان مانند
lithoid U سنگ مانند
lipomatous U چربی مانند
brassy U برنج مانند
hooked U قلاب مانند
manlike U مرد مانند
spiky U میخ مانند
metalloid U فلز مانند
spectral U روح مانند
downy U مانند پر ریز
rocklike U خاره مانند
resembling U مانند بودن
resembles U مانند بودن
resembled U مانند بودن
resemble U مانند بودن
rodlike U میله مانند
saccate U کیسه مانند
rhizoid U ریشه مانند
rheumatoid U مانند روماتیسم
racemiform U خوشه مانند
ramiform U شاخه مانند
rattish U موش مانند
ravined U کلاغ مانند
oldish U پیر مانند
reeding U طرح نی مانند
reniform U کلیه مانند
felid U گربه مانند
saclike U کیسه مانند
saddlebacked U زین مانند
seedlike U بذر مانند
shadowlike U سایه مانند
shelflike U تاقچه مانند
shrubby U مانند گلچین
similize U مانند کردن
simulant of U مانند شبیه
sleeplike U خواب مانند
sluicy U ابگیر مانند
fungoid U قارچ مانند
seamilike U درز مانند
sagittary U مانند تیر
sanguineous U خون مانند
scabious U دله مانند
scalelike U فلس مانند
scalelike U ترازو مانند
sciurine U سنجاب مانند
sciuroid U سنجاب مانند
scopulate U کلاله مانند
pyramidic U اهرام مانند
puriform U چرک مانند
puppyish U توله سگ مانند
painting and the like U نقاشی و مانند ان
owlishly U جغد مانند
owlish U جغد مانند
exemplars U مانند مثال
exemplar U مانند مثال
palpiform U شاخک مانند
peer to each other U مانند همدیگر
perispheric U گوی مانند
ornithoid U مرغ مانند
ogr U غول مانند
nunlike U راهبه مانند
nymphish U حور مانند
nymphlike U حور مانند
ochraceous U مانند گل اخری
ochry U مانند گل پرش
oculate U چشم مانند
odontoid U مانند دندان
earthy U خاک مانند
phyline U برگ مانند
piggish U خوک مانند
likens U مانند کردن
likening U مانند کردن
likened U مانند کردن
liken U مانند کردن
pouchy U کیسه مانند
sacciform U کیسه مانند
prurigmous U مانند خنش
pterygoid U بال مانند
crusty U پوسته مانند
mulish U قاطر مانند
piny U کاج مانند
pipelike U پیپ مانند
pipelike U لوله مانند
pisciform U ماهی مانند
pituitous U مخاط مانند
platelike U بشقاب مانند
porcelainlike U چینی مانند
porky U مانند خوک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com