English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
output pentode U لامپ پنج قطبی خروجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hexode U لامپ شش قطبی
hexod U لامپ شش قطبی
two electrode valve U لامپ دو قطبی
triode U لامپ سه قطبی
diode U لامپ دو قطبی
isolation diode U لامپ دو قطبی خودکار
tetrode U لامپ چهار قطبی
octode U لامپ هشت قطبی
pentode U لامپ پنج قطبی
heptode U لامپ هفت قطبی
multi electrode valve U لامپ چند قطبی
hot cathode gas triode U لامپ سه قطبی با کاتد داغ
equivalent diode of a multielectrode val U لامپ دو قطبی هم ارز چندقطبی
gas triode U لامپ سه قطبی با کاتد داغ
equivalent diode voltage U ولتاژ لامپ دو قطبی هم ارز
equivalent diode of a triode U لامپ دو قطبی هم ارز چندقطبی
perveance of a multi electrode valve(tub U پروه انس لامپ چند قطبی
gated beam tube U لامپ پنج قطبی با شیب ثابت
gas tetrode U لامپ چهار قطبی با کاتد داغ
power output tube U لامپ خروجی
output tube U لامپ خروجی
output triode U لامپ تریود خروجی
output circuit U مدار خروجی لامپ الکترونی
polar regions U مناطق قطبی زمین سرزمینهای قطبی
queued U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
incandescent lamp U لامپ برقی دارای نور سیمابی لامپ نئون
polar plot U روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
dipole dipole bond U پیوند دو قطبی- دو قطبی
orientation forces U نیروهای دو قطبی- دو قطبی
image dissector tube U لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
inequivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
equivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ U تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
non equivalence function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
near letter quality U خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
polar stereographic U سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
circumpolar constellation U صورتهای فلکی دور قطبی صورتهای فلکی پیرا قطبی
tube tester U دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
flip-flop U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input output processor U پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
unipolar U یک قطبی
bipolar U دو قطبی
dipole U دو قطبی
homopolar U هم قطبی
polar U قطبی
double pole U دو قطبی
unipolar U تک قطبی
diode U دو قطبی
arctic U قطبی
polarities U تمایل قطبی
polarization current U جریان قطبی
polarities U ویژگی قطبی
polarity U تمایل قطبی
crystal rectifier U دو قطبی بلورین
polar compound U ترکیب قطبی
magnetic doublet U دو قطبی مغناطیسی
unipolar armature U ارمیچر تک قطبی
polar molecule U مولکول قطبی
polarization U قطبی شدگی
polarity U ویژگی قطبی
polarized U قطبی شده
polarizing filter U صافی قطبی
pole armature U ارمیچر قطبی
lodestar U ستاره قطبی
polarization U قطبی سازی
lodestaror load U ستاره قطبی
terminal voltage U ولتاژ قطبی
polar distance U فاصله قطبی
polar angle U زاویه قطبی
loadstar U ستاره قطبی
polar relay U رله قطبی
two terminal network U شبکه دو قطبی
polarized relay U رله قطبی
dipole moment U گشتاور دو قطبی
polestar U ستاره قطبی
polar bond U پیوند قطبی
one pole switch U کلید یک قطبی
unipolarity U حالت یک قطبی
aurora U شفق قطبی
polar vortex U ورتکس قطبی
single contact switch U کلید یک قطبی
multipole U چند قطبی
polar winds U بادهای قطبی
polar coordinates U مختصات قطبی
Pole Star U ستاره قطبی
electric doublet U دو قطبی الکتریسیته
polar solvent U حلال قطبی
polar transmission U مخابره قطبی
dipolar ion U یون دو قطبی
zwitterion U یون دو قطبی
electric dipole U دو قطبی الکتریسیته
bipolar cells U یاختههای دو قطبی
four pole U چهار قطبی
foumart U گربه قطبی
dipole interaction U بر هم کنش دو قطبی
multi contact U چند قطبی
polar vector U بردار قطبی
polarising U قطبی کردن
polaris U ستاره قطبی
multipolar U چند قطبی
dipole antenna U انتن دو قطبی
polarizing U قطبی کردن
polarises U قطبی کردن
polar diagram U نقشه قطبی
polar coordinate U مختصات قطبی
arctic regions U نواحی قطبی
arctic regions U مناطق قطبی
moment of a dipole U گشتاور دو قطبی
polarizes U قطبی کردن
polar variable U متغیر قطبی
fitchet U گربه قطبی
arctic basin U حوضچه قطبی
polarize U قطبی کردن
north star U ستاره قطبی
polarised U قطبی کردن
unipolar U سلولهای عصبی یک قطبی
semiconductor diode U دو قطبی نیم رسانا
arctic U مربوطه به نواحی قطبی
polarises U قطبی کردن یا شدن
polarising U قطبی کردن یا شدن
duopoly U انحصار دو قطبی فروش
polarizes U قطبی کردن یا شدن
triode amplifier U فزون ساز سه قطبی
polarizing U قطبی کردن یا شدن
the north star U ستاره قطبی یا شمالی
duopsony U انحصار دو قطبی خرید
semipolar molecule U مولکول نیم قطبی
dipole dipole forces U نیروهای دو قطبی- دوقطبی
polarised U قطبی کردن یا شدن
bipolar affective disorder U اختلال عاطفی دو قطبی
polar covalent bond U پیوند کووالانسی قطبی
unipolar psychosis U روان پریشی یک قطبی
magnetic quadrupole U چهار قطبی مغناطیسی
magnetic dipole moment U گشتاور دو قطبی مغناطیسی
polar chart U نمودار با مختصات قطبی
heteropolar bond U پیوند ناجور قطبی
polar diagram U نمودار با مختصات قطبی
homopolar bond U پیوند جور قطبی
circumpolar stars U ستارگان دور قطبی
four terminal network U شبکه چهار قطبی
polarize U قطبی کردن یا شدن
folded dipole U انتن دو قطبی دولا
multipole moment U گشتاور چند قطبی
polar coordinates U دستگاه مختصات قطبی
molecular dipole moment U گشتاور دو قطبی مولکولی
circumpolar stars U ستارگان پیرا قطبی
polar duplex telegraphy U تلگراف دو جهتی قطبی
polar coordinates U مختصات قطبی [ریاضی]
image phase constant U ضریب فازی چهار قطبی ضریب ثابت فازی تصویر ثابت فازی چهار قطبی
passive four terminal network U شبکه چهار قطبی بی اثر
polar coordinate system U دستگاه مختصات قطبی [ریاضی]
dipole dipole coupling U جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
fisch U پوست راسو یا گربه قطبی
half wave dipole U انتن دو قطبی نیم موج
fitchew U پوست راسو یا گربه قطبی
y parameter U پارامتر چهار قطبی ایگرگ
tzigane U کولی مجاری قبطی مجارستانی قطبی
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
tundras U دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
tundra U دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
anorak U نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
anoraks U نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
longspur U انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
lamp لامپ
lamp bulb U لامپ
diode U لامپ
valve U لامپ
valves U لامپ
tubes U لامپ
lamps U لامپ
limiter U لامپ اف ام
electric lamp U لامپ
tube U لامپ
braun tube U لامپ براون
signal lamp U لامپ سیگنال
strobotron U لامپ استروبوسکپی
strobotron U لامپ چشمک زن
door lamp U لامپ در اتومبیل
stroboscopic tube U لامپ استروبوسکپی
spot lamp U لامپ با نورمتمرکز
roof lamp U لامپ سقفی
tantalum filament lamp U لامپ تانتالی
pilot lamp U لامپ خبر
display tube U لامپ نمایشگر
ceiling lamp U لامپ سقفی
inspection lamp U لامپ کنترل
bulb socket سرپیچ لامپ
dome lamp U لامپ سقفی
table lamp U لامپ استاندارد
stroboscopic tube U لامپ چشمک زن
diode U لامپ دوقطبی
spot lamp U لامپ موضعی
lamp deflector U نورافکن لامپ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com