English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
instant start lamp U لامپ با راه اندازی در حالت سرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
offhand position U حالت ایستاده در تیر اندازی
cold starting U راه اندازی در حالت سرد
the i U [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
incandescent lamp U لامپ برقی دارای نور سیمابی لامپ نئون
modes U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
image dissector tube U لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
tube tester U دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
plebeianism U حالت عوام یا مردم پست حالت توده
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternates U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive U حالت مالکیت حالت مضاف الیه
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
cold forming U حالت دهی در حالت سرد
marginal case U حالت نهائی حالت حدی
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
spectrality U حالت طیفی حالت شبحی
spectralness U حالت طیفی حالت شبحی
wrist wrestling U مچ اندازی
exspuition U تف اندازی
expectoration U تف اندازی
fillings U اب اندازی
filling U اب اندازی
arm wrestling U مچ اندازی
diving U اب اندازی
gunfire U تیر اندازی
moulting U شاخ اندازی
triggering U راه اندازی
sputtering U بیرون اندازی
shading U سایه اندازی
trapping U بدام اندازی
supersedure U تعویق اندازی
dockage U حق بار اندازی
trapping U در تله اندازی
starting U راه اندازی
moulting U پوست اندازی
triggers U راه اندازی
molt U پوست اندازی
trap U در تله اندازی
gunshot U تیر اندازی
gunshots U تیر اندازی
triggered U راه اندازی
trigger U راه اندازی
boot U راه اندازی
glaziery U جام اندازی
inbreak U دست اندازی
firing U توپ اندازی
encroachments U دست اندازی
encroachment U دست اندازی
ecdysis U پوست اندازی
ejection U بیرون اندازی
abortions U بچه اندازی
abortion بچه اندازی
extrajection U برون اندازی
leg pull U دست اندازی
lead work U جام اندازی
lead work U شیشه اندازی
launghing U براه اندازی
postponements U تاخیر اندازی
postponement U تاخیر اندازی
sortition U قرعه اندازی
start up U راه اندازی
chrematistics U علم پس اندازی
actuation U بکار اندازی
contortion U ازشکل اندازی
contortions U ازشکل اندازی
cannonade U توپ اندازی
cannonry U توپ اندازی
sortition U پشک اندازی
snash U دست اندازی
basket dam U بندسله اندازی
bootstrap U خودراه اندازی
crude U حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
starting time U زمان راه اندازی
encroaches U دست اندازی کردن
to set intrigues on foot U پشت سر هم اندازی کردن
encroach U دست اندازی کردن
casting U روش قلاب اندازی
upcast U بالا اندازی تاه کش
encroached U دست اندازی کردن
boot record U رکورد راه اندازی
start button U تکمه راه اندازی
self assertion U خودرا جلو اندازی
soft start U راه اندازی نرم
shadow ball U تمرین گوی اندازی
resets U راه اندازی مجدد
reset U راه اندازی مجدد
impinge U دست اندازی کردن
encroach U دست اندازی کردن
ectuating switch U سوئیچ راه اندازی
drivers U برنامه راه اندازی
releasing mechanism U مکانیسم راه اندازی
cold boot U راه اندازی سرد
reboot U راه اندازی مجدد
skish U مسابقه قلاب اندازی
tournament casting U مسابقه قلاب اندازی
gabion U سله اندازی گابیون
start up disk U دیسک راه اندازی
starting current U جریان راه اندازی
starting lever U اهرم راه اندازی
to lay a wager U دست اندازی کردن
starting power U قدرت راه اندازی
starting motor U موتور راه اندازی
starting position U وضعیت راه اندازی
starting torque U کشتاور راه اندازی
to load off U بار اندازی کردن
boot U خود راه اندازی
driver U برنامه راه اندازی
drainage U خشک اندازی فاضلاب
attemptable U قابل دست اندازی
cockfights U جنگ اندازی خروس ها
igniter switch U کلید راه اندازی
cockfight U جنگ اندازی خروس ها
operating handle U دستگیره راه اندازی
starting procese U فرایند راه اندازی
starting power U توانایی راه اندازی
sagittary U سهمی وابسته به تیر اندازی
cranking capacity of battery U فرفیت راه اندازی باتری
starting winding U سیم پیچی راه اندازی
master boot record U رکورد راه اندازی اصلی
device driver U برنامه راه اندازی دستگاه
drayage U هزینه بارگیری وبار اندازی
glazing U شیشه بری جام اندازی
innate releasing mechanism U مکانیسم راه اندازی فطری
surf cast U قلاب اندازی از ساحل در موج
system reset U راه اندازی مجدد سیستم
outfoxes U در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
outfoxing U در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
outfoxed U در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
to bring a bout by intrigue U بدسیسه یا پشت هم اندازی فراهم کردن
grid current starting point U نقطه راه اندازی جریان شبکه
outfox U در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
hardware reset U باز راه اندازی سخت افزاری
navy yard U محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
centrifugal starting switch U سوئیچ راه اندازی گریز ازمرکز
pie alley U مسیر اسان برای گوی اندازی
surfcasting rod U چوب ماهیگیری برای قلاب اندازی در موج
servomechanism U مکانیسم خودکار جهت راه اندازی ماشین ها
offense U توپ اندازی وتلاش برای انداختن میله
skipped U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
skip U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
dartboards U صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
dartboard U صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
skips U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength U استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
to take a pot shot [pot shots] at somebody [something] U به کسی [چیزی] مثل دیوانه ها تیر اندازی کردن
gun-loop U [دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
pyrography U نقشه اندازی روی چوب بوسیله سوزندان ان با داغ اهن
sysop U فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
poker work U نقشه اندازی روی چوب بوسیله سوزندان ان با داغ اهن
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
electric lamp U لامپ
tube U لامپ
lamp لامپ
valves U لامپ
lamps U لامپ
tubes U لامپ
diode U لامپ
limiter U لامپ اف ام
valve U لامپ
lamp bulb U لامپ
air man U کشی که کارش بنحوی باپرواز تعمیر یا راه اندازی هواپیما مربوط میشود
williams tube U لامپ ویلیام
detector tube U لامپ اشکارساز
soft tube U لامپ نرم
gassy tube U لامپ نرم
lamp deflector U نورافکن لامپ
glow lamp U لامپ کنتاکتی
x ray tube U لامپ رونتگن
glow lamp U لامپ نئون
gate tube U لامپ دریچهای
glow discharge tube U لامپ مشتعل
geissler tube U لامپ گایسلر
glow discharge cold cathode tube U لامپ مشتعل
double filament lamp U لامپ دو افروزهای
glow tube U لامپ مشتعل
deflector of lamp U نورافکن لامپ
h lamp لامپ هیدروژنی
gauge lamp U لامپ داشبورد
hard tube U لامپ سخت
d.c. lamp لامپ آنالوگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com