English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stumpage U قیمت الوار قبل از قطع ازدرخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
the tree shoot out brances U ازدرخت شاخه هایی بیرون زد
tusser or sur orsore U یکجور کرم ابریشم که ازدرخت بلوط تغذیه میکند
log U :کنده قطعهای ازدرخت که اره نشده سرعت سنج کشتی
logs U :کنده قطعهای ازدرخت که اره نشده سرعت سنج کشتی
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
current standard cost U مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
cost plus pricing U تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
unbundled software U نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
underprice U قیمت پایین تراز قیمت بازار
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
normal price U قیمت عادی قیمت معمولی
shadow price U شبه قیمت قیمت ضمنی
last price U اخرین قیمت حداقل قیمت
quantum valebat U در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
lumbered U الوار
joists U الوار
joist U الوار
lumber U الوار
lumbering U الوار
planking U الوار
trave U الوار
plank U الوار
timber U الوار
lumbers U الوار
carcassing timber U الوار
wood U الوار
sparred U الوار لولهای
sparred U تیراهن یا الوار
spar U الوار لولهای
spar U تیراهن یا الوار
spars U تیراهن یا الوار
square wood U بریدن الوار
paddle U الوار اب بند
paddled U الوار اب بند
paddles U الوار اب بند
paddling U الوار اب بند
structural timber U الوار ساختمانی
sawed timber U الوار چارتراش
squared timber U الوار چارتراش
spars U الوار لولهای
lumberman U الوار فروش
lumber man U الوار درست کن
half timber U الوار کوتاه
lumberer U الوار فروش
mine timber U الوار معدن
keelson U الوار کیل
lumber U الوار راقطع کردن
raft U دسته الوار شناور بر اب
lumbers U الوار راقطع کردن
rafters U الوار دار کردن
rafter U الوار دار کردن
timber U با الوار و تیر پوشاندن
camber U تیریا الوار خمیده و کج
cambers U تیریا الوار خمیده و کج
rafts U دسته الوار شناور بر اب
trunk U الوار کنده چوب
woodshed U انبار الوار وچوب
woodsheds U انبار الوار وچوب
strongback U الوار تعدیل ناو
square wood U چارتراش کردن الوار
lumbered U الوار راقطع کردن
trunks U الوار کنده چوب
lumbering U الوار راقطع کردن
spiral of wages and prices U حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
towing spar U الوار بکسل کردن ناو
well timbered U با الوار محکم و استوار شده
woodyard U حیاط یا انبار الوار و هیزم
half timber U ساخته شده از الوار کوتاه
sloop U ارابه مخصوص حمل الوار
raftsman U مردی که الوار را بهم می چسباند
logroll U غلتاندن الوار وانداختن انها به اب
pile driver U ماشین یا دستگاه بلندکردن الوار
piling U الوار یا تیرمخصوص ستون سازی
sawtimber U الوار مناسب برای اره کشی
lumberjack U کسیکه الوار وتیر اره میکند
lumberjacks U کسیکه الوار وتیر اره میکند
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
swamper U ساکن مرداب کسیکه الوار را جمع اوری میکند
sawhorse U نیمکت زیر الوار اماده برای اره کشی
logrolling U عمل غلتان الوار وکنده درخت وانداختن ان برودخانه
lumberyards U محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
lumberyard U محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
baltic exchange U اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
trover U دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
price line U خط قیمت
above rubies U بی قیمت
values U قیمت
all in price U قیمت کل
cost,insurance,freight and exchange(cif& U قیمت
value U قیمت
invalued U بی قیمت
cost U قیمت
worth U قیمت
bourse U قیمت
high priced U پر قیمت
nominal U کم قیمت
valuing U قیمت
priceless U بی قیمت
cif U قیمت
price limit U حد قیمت
prices U قیمت
valueless U بی قیمت
price U قیمت
set (one) back <idiom> U قیمت
PR U قیمت
wage price spiral U قیمت
treasure U ذی قیمت
At the price of. At the cost of . U به قیمت
equivalent U هم قیمت
wage price guideline U قیمت
quotation U قیمت
equivalents U هم قیمت
quotations U قیمت
minimum charge U حداقل قیمت
at a knock-down price U به قیمت مفت
incentive price U قیمت تشویقی
normal price U قیمت عادی
price cut to the bone U کمترین قیمت
low price U قیمت کمتر
low price U قیمت پائین
mark down U تنزل قیمت
mark down U کاهش قیمت
net price U قیمت خالص
nominal price U قیمت اسمی
nominal price U قیمت عادی
nominal value U قیمت اسمی
normal price U قیمت متعارف
net cash U قیمت مقطوع
monopoly price U قیمت انحصاری
minimum price U حداقل قیمت
mark up U افزایش قیمت
market price U قیمت بازار
market value U قیمت بازار
mean price U قیمت متوسط
middle price U قیمت متوسط
middle price U قیمت حد وسط
minimum price U کمترین قیمت
just price U قیمت منصفانه
fair price U قیمت منصفانه
fair price U قیمت عادلانه
fair price U قیمت مناسب
fair price U قیمت بیطرفانه
fair value U قیمت عادله
peasonable price U قیمت عادله
proper price U قیمت عادله
final price U قیمت نهائی
crash price U قیمت مفت
factor price U قیمت عوامل
excess price U اضافه قیمت
cost push U فشار قیمت
cost unit U قیمت واحد
current price U قیمت جاری
cut rate U تنزل قیمت
decrease in value U نقص قیمت
diseconomy U ترقی قیمت ها
equilibrium price U قیمت تعادل
excess price U قیمت اضافی
final price U اخرین قیمت
fixed price U قیمت ثابت
freightage U قیمت حمل
just price U قیمت عادلانه
sale price U قیمت فروش
half price U نصف قیمت
last price U قیمت اخر
least price U حداقل قیمت
price floor U حداقل قیمت
incentive price U قیمت محرک
historical cost U قیمت متعادل
half fare U نصف قیمت
give-away price U قیمت مفت
high dollar value U سنگین قیمت
high value U گران قیمت
highest price U بالاترین قیمت
highest price U بیشترین قیمت
historical cost U قیمت بازار
list price U قیمت فاکتور
offering price U قیمت پیشنهادی
unit price U قیمت واحد
rock-bottom price U کمترین قیمت
reasonable price U قیمت معقول
reasonable price U قیمت عادله
regular price U قیمت عادی
repurchase price U قیمت بازخرید
ruling price U قیمت روز
sale price U قیمت حراج
price system U نظام قیمت
price tag U اتیکت قیمت
price theory U نظریه قیمت
unit price U واحد قیمت
pricer U قیمت گذار
prizer U قیمت گذار
purchase money U قیمت جنس
underpricing U کم قیمت گذاشتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com