Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
company law
U
قوانین شرکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Roman law
U
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
conflict of lows
U
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war
U
قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
twelve tables
U
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
letterhead
U
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads
U
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation
U
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
limited company
U
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company
U
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
international finance corporation
U
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company
U
شرکت مادر شرکت مرکزی
privates
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource
U
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless
U
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
houses
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
business group
U
شرکت سهامی
[شرکت]
body corporate
U
شرکت شرکت سهامی
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
regulations
U
قوانین
pandect
U
قوانین
infraction of rules
U
نقض قوانین
murphy's laws
U
قوانین مورفی
codification
U
وضع قوانین
newton's laws of motion
U
قوانین نیوتون
inland rules
U
قوانین داخلی
doctorine
U
قوانین اصلی
codification
U
تدوین قوانین
codex
U
مجموعه قوانین
mendelian laws
U
قوانین مندل
permissive legislation
U
قوانین مخیره
promulgation of the laws
U
انتشار قوانین
zipf's laws
U
قوانین زیف
interpertation of laws
U
تفسیر قوانین
written laws
U
قوانین مدون
radiation laws
U
قوانین تابش
remedial statutes
U
قوانین اصلاحی
korte's laws
U
قوانین کرت
conflict of laws
U
تعارض قوانین
conflict of lows
U
تعارض قوانین
rules of engagement
U
قوانین درگیری
code
U
مجموعه قوانین
gas laws
U
قوانین گازها
statue law
U
قانون یا قوانین
statute book
U
قوانین موضوعه
rules of the roads
U
قوانین دریانوردی
rules of the roads
U
قوانین راه
gunnery
U
قوانین تیراندازی
hague rules
U
قوانین لاهه
labor laws
U
قوانین کار
succession law
U
قوانین وراثت
forest laws
U
قوانین جنگل
rules of chess
U
قوانین شطرنج
maritime law
U
قوانین دریایی
admiralty law
U
قوانین دریایی
explanation of laws
U
شرح قوانین
administrative law
U
قوانین اداری
joule's laws
U
قوانین ژول
kepler laws
U
قوانین کپلر
kepler's laws
U
قوانین کپلر
competition rules
U
قوانین رقابت
hovering acts
U
قوانین ضد قاچاق
rules committee
U
کمیته قوانین
military justice
U
قوانین جزایی ارتش
codification
U
جمع وتدوین قوانین
laws versus tendencies
U
قوانین در مقابل تمایلات
codification
U
گرد اوری قوانین
law enforcement
U
اجرای قوانین
[حقوقی]
company law
U
قوانین مربوط به شرکتها
child labor laws
U
قوانین کار کودکان
physical
U
که قوانین نرخ بیت
sanctioned laws
U
قوانین یا مقررات مصوبه
rules of football
U
قوانین یا قواعد فوتبال
under these rules
U
بموجب این قوانین
punitive article
U
قوانین جزایی ارتش
newton's laws of motion
U
قوانین حرکت نیوتن
s factor
U
ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه
newton's laws of motion
U
قوانین حرکت نیوتون
gunnery
U
قوانین تیر توپخانه
rules of procedure
U
قوانین مربوط به روش جاری
De Morgan's laws
U
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
enterprises
U
اقدام به اجرای قوانین کردن
encode
U
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
encodes
U
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
messages
U
قوانین از پیش تعریف شده که کد
message
U
قوانین از پیش تعریف شده که کد
laws of motion of capitalism
U
قوانین حرکت سرمایه داری
provision
U
قوانین سورسات رساندن مقررداشتن
De Morgan's laws
U
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
enterprise
U
اقدام به اجرای قوانین کردن
valid
U
درست , طبق مجموعهای قوانین
adjective laws
U
قوانین مربوط باصول محاکمات
grammars
U
قوانین استفاده صحیح از زمان
littoral law
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
copyrights
U
محدود شده با قوانین کپی
copyright
U
محدود شده با قوانین کپی
coastel low
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
grammar
U
قوانین استفاده صحیح از زمان
draconian
U
قوانین حقوقی سخت وبی رحمانه
leges
U
صورت جمع کلمه lexبمعنی قوانین
Talmud
U
مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
the code of justinian
U
مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
terminal ballistics
U
قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
conformed
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforming
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforms
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conform
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
formulas
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formulae
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
highway dispatch
U
مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
the rules of protocol
U
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
formula
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
mixed laws
U
قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
inference
U
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
rules of road
U
قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
inferences
U
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
extend
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
representative government
U
حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
extending
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extends
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
formats
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
format
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
casuistry
U
حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
LCP
U
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
link
U
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
fixed point notation =
U
قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
marquis queensberry rules
U
مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
validating
U
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validated
U
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validate
U
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
legal
U
عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
validates
U
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
transfers
U
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
illegal
U
آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
syntax
U
قوانین گرامری اعمال شده به یک زبان برنامه نویسی
riparian law
U
قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
transfer
U
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
Gun laws need to be revisited.
U
قوانین تفنگ نیاز به بازبینی
[تجدید نظر]
دارند.
rigorist
U
کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
transferring
U
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
liberty civil
U
ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
r.s.c
U
قوانین مربوط به دادگاه یادیوان عالی معادل supremecourt of rules
precedence
U
قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
operation
U
عملی منط قی روی تعداد عملوند مربوط به قوانین جبربول
table of precedence
U
صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
transformational rules
U
مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
boolean operation
U
عمل منط قی روی چند عملوند با استفاده از قوانین جبر بول
blue laws
U
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
unallowable digit
U
ترکیب غیر قانونی بیتهای کلمه طبق قوانین از پیش تعیین شده
blue law
U
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
illegal
U
ترکیب نادست بیتها در کلمه کامپیوتری طبق قوانین ز پیش تنظیم شده
layout
U
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
trade restrictions
U
جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
protocol
U
سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
protocols
U
سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
sheriff
U
نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
layouts
U
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
sheriffs
U
نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
revenue cutter
U
کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
generators
U
ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
generator
U
ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
boolean algebra
U
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
forbid
U
ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
syntax
U
مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
forbids
U
ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
fair trade laws
U
قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
texts
U
برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
layers
U
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
text
U
برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
layer
U
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
declaratory statute
U
هدف ازتصویب این نوع قانون برطرف کردن شک و تردیدی است که در مورد بعضی قوانین بروز میکند
knowledge
U
وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
restatement of the law
U
مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
algorithms
U
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
universal
U
مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
algorithm
U
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
convention
U
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
conventions
U
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
derivation graph
U
ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
cryptographic
U
قوانین رمز گذاری و رمز گشایی داده
expert
U
نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
experts
U
نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
rule
U
نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند
participation
U
شرکت
cahoot
U
شرکت
concern
U
شرکت
EIS
U
ول شرکت
enterprise
U
شرکت
houses
U
شرکت
housed
U
شرکت
fellowsh
U
شرکت
hand
U
شرکت
enterprises
U
شرکت
handing
U
شرکت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com