English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
grandiloquence U قلنبه نویسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
baggy U قلنبه
flocculate U قلنبه
lumped U قلنبه
lump U قلنبه
outstandingly U قلنبه
nobs U قلنبه
nob U قلنبه
stodgy U قلنبه
baggier U قلنبه
baggiest U قلنبه
stilted U قلنبه
outstanding U قلنبه
nub U قلنبه
wispish U قلنبه
lumps U قلنبه
nobby U قلنبه
pone U قلنبه
hunched U قلنبه
hunching U قلنبه
bombastic U قلنبه
hunch U قلنبه
hunches U قلنبه
pascal U زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure U زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography U مختصر نویسی کوتاه نویسی
modula U زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming U برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
bloc U توده قلنبه
blocked U توده قلنبه
blocs U توده قلنبه
grandiloquent U قلنبه نویس
lumpiest U ناهنجار قلنبه
sonorous U قلنبه بلند
nodule U قلنبه کوچک
magniloquent U قلنبه نویس
nodules U قلنبه کوچک
nodular U قلنبه شده
nodulose U قلنبه دار
lumped U قلنبه کردن
flocculent U قلنبه شده
flocculence U قلنبه شدگی
high flown U پرطمطراق قلنبه
lump U قلنبه کردن
lumps U قلنبه کردن
blocks U توده قلنبه
block U توده قلنبه
nodulous U قلنبه دار
lumpy U ناهنجار قلنبه
lumpier U ناهنجار قلنبه
inkhorn U دارای اصطلاحات قلنبه
highfalutin U اغراق امیز قلنبه
forth U نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
c U رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
automatic coding U برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
chirography U خط نویسی
callings U خوش نویسی
rewrites U دوباره نویسی
rewriting U دوباره نویسی
rewritten U دوباره نویسی
rewrote U دوباره نویسی
palingraphia U وارونه نویسی
calligraphy U خوش نویسی
pindaric U مغلق نویسی
mirror writing U وارونه نویسی
rewrite U دوباره نویسی
enlistments U نام نویسی
enlistment U نام نویسی
prolixity U دراز نویسی
enter U نام نویسی
entered U نام نویسی
enters U نام نویسی
prescription U نسخه نویسی
prescriptions U نسخه نویسی
mythography U افسانه نویسی
countersigning U فهر نویسی
precipitousness work U خلاصه نویسی
note paper U کاغذ نویسی
microcoding U ریزبرنامه نویسی
automatic writing U ناهشیار نویسی
allegorization U تمثیل نویسی
countersigned U فهر نویسی
countersign U فهر نویسی
shorthand U مختصر نویسی
annotation U حاشیه نویسی
annotation U فهر نویسی
annotations U حاشیه نویسی
annotations U فهر نویسی
acceeptance U قبولی نویسی
shorthand U تند نویسی
brachygraphy U مختصر نویسی
countersigns U فهر نویسی
lexicography U فرهنگ نویسی
endorsements U پشت نویسی
endorsements U فهر نویسی
endorsement U پشت نویسی
endorsement U فهر نویسی
subscriptions U پذیره نویسی
subscription U پذیره نویسی
coding U برنامه نویسی
lexicography U لغت نویسی
typing U ماشین نویسی
brachygraphy U تند نویسی
dactyliography U نگین نویسی
laconicism U کوته نویسی
dramaturgy U فن درام نویسی
cryptography U رمز نویسی
duplication U دونسخه نویسی
programming U برنامه نویسی
registration U نام نویسی
macrography U درشت نویسی
enrollment U اسم نویسی
listing U اسم نویسی
listing U فهرست نویسی
codification U قانون نویسی
report writer U گزارش نویسی
letter paper U کاغذ نویسی
leetter writing U کاغذ نویسی
synonymy U مترادف نویسی
stenography U تند نویسی
laconism U کوته نویسی
listings U فهرست نویسی
indorsement U فهر نویسی
commentation U تقریظ نویسی
listings U اسم نویسی
orthography U درست نویسی
graphorrhea U بی ربط نویسی
prosaism U نثر نویسی
conveyancing U قباله نویسی
prosaism U مبتذل نویسی
tachygraphy U تند نویسی
microprogramming U ریزبرنامه نویسی
type write U ماشین نویسی کردن
lexicographical U مربوط به لغت نویسی
systems programming U برنامه نویسی سیستم
one for one U زبان برنامه نویسی
lexicographic order U ترتیب لغت نویسی
annotation symbol U علامت حاشیه نویسی
optimum coding U برنامه نویسی بهینه
conventional programming U برنامه نویسی قراردادی
optimm programming U برنامه نویسی بهینه
enlisting U نام نویسی کردن
enlist U نام نویسی کردن
optimum programming U برنامه نویسی بهینه
to take notes of U خلاصه نویسی کردن از
essay U تالیف مقاله نویسی
essays U تالیف مقاله نویسی
modular coding U برنامه نویسی پیمانهای
concurrent programming U برنامه نویسی همزمان
doublets U رمز نویسی دوبله
doublet U رمز نویسی دوبله
linear programming U برنامه نویسی خطی
coding form U فرم برنامه نویسی
enroll U اسم نویسی کردن
functional programming U برنامه نویسی تابعی
indorse U فهر نویسی کردن
indorse U پشت نویسی کردن
indorsation U پشت نویسی کردن
lexical U وابسته به فرهنگ نویسی
impanel U نام نویسی کردن
numeric coding U برنامه نویسی عددی
number system U سیستم عدد نویسی
verbosity U دراز نویسی پرگویی
graphic arts U هنر خط نویسی و طراحی
acceptance duty U الزام به قبولی نویسی
absolute coding U برنامه نویسی مطلق
applicants U داوطلب نام نویسی
applicant U داوطلب نام نویسی
endorsement in full U فهر نویسی کامل
script assistant معاون برنامه نویسی
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای
defensive programming U برنامه نویسی تدافعی
longhand U دستینه تمام نویسی
digraphic substitution U رمز نویسی عددی
leetter writing U نامه نویسی انشا
land sturm U نام نویسی همگانی
endorsement U فهر نویسی جیرو
absolute code U برنامه نویسی مطلق
dynamic programming U برنامه نویسی پویا
itemization U جزء بجزء نویسی
interlineation U در میان سطر نویسی
endorsements U فهر نویسی جیرو
interlinear U دارای میان نویسی
enlists U نام نویسی کردن
programming team U تیم برنامه نویسی
mathematical programming U برنامه نویسی ریاضی
levying U تحمیل نام نویسی
tots U سرجمع حاشیه نویسی
tot U سرجمع حاشیه نویسی
backs U پشت نویسی کردن
microcoding device U دستگاه ریزبرنامه نویسی
micrograph U الت ریز نویسی
back U پشت نویسی کردن
automatic programming U برنامه نویسی اتوماتیک
endorse U پشت نویسی کردن
endorse U فهر نویسی کردن
endorsed U پشت نویسی کردن
endorsed U فهر نویسی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com