Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pistol clasp
U
قفل طپانچه نشان شرکت درمسابقه تیراندازی با طپانچه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
return pistol
U
طپانچه ها به جای خود طپانچه را بگذارید
pistols
U
طپانچه
pistol
U
طپانچه
pocket pistol
U
طپانچه جیبی
colt
U
نوعی طپانچه
colts
U
نوعی طپانچه
pistoleer
U
مسلح به طپانچه
very pistol
U
طپانچه اعلام خطر
pistol clasp
U
گیره نگهدارنده طپانچه
pistoleer
U
سرباز طپانچه دار
zipgun
U
طپانچه دست ساخته
very pistol
U
طپانچه فشفشه انداز
raise pistol
U
فرمان حاضر به تیر درتیراندازی کلت طپانچه ها بالا
plays
U
شرکت درمسابقه انفرادی
playing
U
شرکت درمسابقه انفرادی
played
U
شرکت درمسابقه انفرادی
play
U
شرکت درمسابقه انفرادی
fleet
U
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
daclare
U
تایید مجدد شرکت اسب درمسابقه
entry fee
U
مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
fleets
U
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
starter's list
U
فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند
rifle clasp
U
نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
off roader
U
شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
play off
U
درمسابقه حذفی شرکت کردن وابسته به مسابقات حذفی مسابقه حدفی
expert badge
U
نشان مهارت در تیراندازی
qualification badge
U
نشان مهارت در تیراندازی
gold palm
U
نشان شرکت در جنگهای ازادی امریکا
campaign clasp
U
نشان فلزی شرکت درجنگ جهانی اول
battle clasp
U
نشان و علامت شرکت در جنگ بین المللی اول
firing position
U
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
firing range
U
برد تیراندازی مسافت تیراندازی
fire lane
U
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
outplay
U
درمسابقه جلو افتادن از
long odds
U
تفاوت زیاد درمسابقه
station
U
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
stations
U
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
stationed
U
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
half century
U
05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
brush
U
به حداکثر سرعت رفتن اسب درمسابقه
finallist
U
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
brushes
U
به حداکثر سرعت رفتن اسب درمسابقه
letterheads
U
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead
U
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation
U
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
live fire
U
تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
neck and neck
<idiom>
U
درمسابقه مساوی ویا نزدیک به تساوی بودن
constituent company
U
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company
U
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
kill off
U
سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
international finance corporation
U
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company
U
شرکت مادر شرکت مرکزی
private
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource
U
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
puncuation
U
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garter
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
dump
U
شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless
U
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
discretionary
U
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
silver star
U
نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
scarry
U
دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
shelling report
U
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
houses
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
body corporate
U
شرکت شرکت سهامی
business group
U
شرکت سهامی
[شرکت]
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
markings
U
نشان دار سازی نشان
poniter
U
نشان دهنده نشان گیرنده
marking
U
نشان دار سازی نشان
flags
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
archery
U
تیراندازی
gunning
U
تیراندازی
popped
U
تیراندازی
pop
U
تیراندازی
pops
U
تیراندازی
gunnery
U
تیراندازی
shootings
U
تیراندازی
musketry
U
تیراندازی
shooting
U
تیراندازی
fire trench
U
سنگر تیراندازی
fire bay
U
دهلیز تیراندازی
ready position
U
حاضربه تیراندازی
firing area
U
منطقه تیراندازی
combat firing
U
تیراندازی جنگی
fire power
U
قدرت تیراندازی
school shooting
U
تیراندازی در مدرسه
offhand
U
تیراندازی ایستاده
field archery
U
تیراندازی صحرایی
riflery
U
تیراندازی تفنگداری
conduct of fire
U
هدایت تیراندازی
automatic fire
U
تیراندازی خودکار
conduct of fire
U
اجرای تیراندازی
firing table
U
جدول تیراندازی
fired
U
تیراندازی کردن
fires
U
تیراندازی کردن
handbow
U
کمان تیراندازی
fire
U
تیراندازی کردن
firing line
U
خط شروع تیراندازی
order of fire
U
روش تیراندازی
shoot
U
تیراندازی کردن
lived
U
تیراندازی جنگی
horseback archery
U
تیراندازی سواره
gunnery
U
قوانین تیراندازی
verification fire
U
تیراندازی ازمایشی
gun
U
تیراندازی کردن
delivery error
U
اشتباه در تیراندازی
methode of fire
U
روش تیراندازی
guns
U
تیراندازی کردن
dry sum
U
مشق تیراندازی
live
U
تیراندازی جنگی
the butts
U
میدان تیراندازی
shoots
U
تیراندازی کردن
scheme of fire
U
طرح تیراندازی
gunning
U
تمرین تیراندازی
open fire
U
شروع به تیراندازی کردن
time fire
U
تیراندازی با گلوله زمانی
shot
U
تیراندازی شده تیرخورده
firing line
U
خط تیراندازی مدار اتش
range correction
U
تصحیح برد تیراندازی
skeet
U
انداختن تمرین تیراندازی
pit detail
U
کمک مربی تیراندازی
dwell at
U
به تیراندازی ادامه دادن
shot
U
گلوله تیراندازی شده
shot
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
absolute error
U
اشتباه مطلق تیراندازی
firing battery
U
اتشبار تیراندازی کننده
shots
U
گلوله تیراندازی شده
trap shoot
U
تیراندازی به هدفهای متحرک
squatting position
U
وضعیت چمباتمه در تیراندازی
shots
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
shots
U
تیراندازی شده تیرخورده
firing data
U
عناصر مربوط به تیراندازی
squeeze off
U
تیراندازی با فشار ماشه
recoils
U
دفع ضربت تیراندازی
recoiling
U
دفع ضربت تیراندازی
main fire
U
سیستم تیراندازی اصلی
methode of fire
U
روش اجرای تیراندازی
set up
U
اماده تیراندازی کردن
range firing
U
تیراندازی در میدان تیر
archery
U
تیراندازی با تیر و کمان
gun fire
U
توپ بامدادیاشام تیراندازی
combat firing
U
تمرین تیراندازی رزمی
passives
U
دفاع بدون تیراندازی
target arrow
U
تیر مخصوص تیراندازی
field arrow
U
تیرهای تیراندازی صحرایی
passive
U
دفاع بدون تیراندازی
recoiled
U
دفع ضربت تیراندازی
field roving course
U
مسابقه تیراندازی جنگلی
recoil
U
دفع ضربت تیراندازی
shooting gallery
U
میدان تیراندازی تمرینی
shooting galleries
U
میدان تیراندازی تمرینی
columbia round
U
تیراندازی مخصوص زنان
field round
U
یک دور تیراندازی صحرایی
shootoff
U
مسابقه اضافی تیراندازی
target round
U
یک دور تیراندازی با تیر وکمان
plane of fire
U
سطح مبنای مسیر تیراندازی
gun shy
U
کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
repeat range
U
با همین مسافت تیراندازی کنید
plinking
U
تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
point bland
U
تیراندازی بدون نشانه روی
port
U
حمل کردن مزغل تیراندازی
shooting position
U
حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
firing mechanism
U
چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
sector of fire
U
قطاع اتش منطقه تیراندازی
target rifle
U
تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
string
U
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
x ring
U
دایره مرکزی هدف تیراندازی
air and naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
wingshooting
U
تیراندازی به پرنده در حال پرواز
power head
U
نوک نیزه تیراندازی به ماهی
step through method
U
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
string walking
U
تمرین تیراندازی با تیر وکمان
toxophily
U
علم تیراندازی باتیر وکمان
skeet gun
U
تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
natural form
U
وضع بدن هنگام تیراندازی
power form
U
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
supervisory
U
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something
U
نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
fire restriction
U
محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
sleeve
U
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
armpit
U
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
shooting
U
تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
ground fire
U
تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
armpits
U
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
errors
U
خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
shootings
U
تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
slow fire
U
یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
ready rack
U
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
preparatory
U
تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
lady paramount
U
بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
sleeves
U
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com