English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (35 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to perform a piece of music U قطعه موسیقی رادرست درساز ادا کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
MIDI file U فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
concerto U قطعه موسیقی
opus U قطعه موسیقی
concertos U قطعه موسیقی
opuses U قطعه موسیقی
to key a piano U مایه پیانویی رادرست کردن
symphony U قطعه طولانی موسیقی
postlude U قطعه موسیقی پایان
serenade U قطعه موسیقی عاشقانه
medley U قطعه موسیقی مختلط
serenaded U قطعه موسیقی عاشقانه
symphonies U قطعه طولانی موسیقی
intermezzo U قطعه موسیقی کوتاه
serenades U قطعه موسیقی عاشقانه
serenading U قطعه موسیقی عاشقانه
duets U قطعه موسیقی یا اوازدونفری
duet U قطعه موسیقی یا اوازدونفری
medleys U قطعه موسیقی مختلط
nocturnes U قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
offbeat U قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
rhapsodies U قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
rhapsody U قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
nocturne U قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
oratorios U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
set piece U قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
oratorio U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
theme song U ملودی یا قطعه موسیقی تکرار شونده
set pieces U قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
suites U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
suite U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
trio U قطعه موسیقی مخصوص نواختن یاخواندن سه نفر
pasticcqo U قطعه موسیقی که ازچندین جاگرفته شده باشد
piano U ارام بنوازید قطعه موسیقی اهسته وارام
capriccio U قطعه موسیقی ازاد با ضرب نشاط اور
trios U قطعه موسیقی مخصوص نواختن یاخواندن سه نفر
pianos U ارام بنوازید قطعه موسیقی اهسته وارام
imbroglio U قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
quintet U قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintets U قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
imbroglios U قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
quintette U قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
fugue U قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
fugues U قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
quartets U قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
montage U قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
montages U قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
quartet U قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
quartette U قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
to sight-read something U از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
header U درساز
headers U درساز
segment U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
saw doctor U ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند
I had a hell of a time to fix the engine. U پدرم درآمد موتور رادرست کردم
segmentation U تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
play by ear <idiom> U توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
melody U مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies U مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
anatomize U قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
MIDI Mapper U برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
musicom U یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
fritter U قطعه قطعه کردن
fragment U قطعه قطعه کردن
fragmenting U قطعه قطعه کردن
fragments U قطعه قطعه کردن
fritters U قطعه قطعه کردن
segments U قطعه قطعه کردن
segment U قطعه قطعه کردن
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part U لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
jigs U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jig U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
to blast something U با صدای خیلی بلند بازی کردن [آلت موسیقی]
tuning pipe U نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
fast U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
time slicing U قطعه کردن زمان
mates U جفت کردن دو قطعه یک سیستم با هم
mated U جفت کردن دو قطعه یک سیستم با هم
splint U خرد وقطعه قطعه کردن
mate U جفت کردن دو قطعه یک سیستم با هم
tunes U میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tune U میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
mammock U ریزه کردن قطعه کردن
shadow RAM U روش بهبود کارایی PC با کپی کردن محتوای قطعه
shadow RAM U ROM به یک قطعه RAMسریع تر در هنگام روشن کردن کامپیوتر
powering U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powered U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powers U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
power U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
mainland U قطعه اصلی قطعه
sectional U قطعه قطعه بخشی
fragmentation U قطعه قطعه شدن
labelled U مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است
label U مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است
labeling U مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است
labels U مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است
selected U خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
select U خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
selects U خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
shim U واشر نازکی از جنس فلز بادقت زیاد جهت پر کردن فاصله بین دو قطعه
fanned U بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
replication U 1-قطعه یدکی درسیستم درصورت بروزخطا یا خرابی . 2-کپی کردن دکورد یا داده درمحل دیگری
fans U بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
fanning U بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
fan U بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
preventative U بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
preventive U بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
link U اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
microcomputer U کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micro U کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micros U کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
ragtime U در موسیقی
ear for music U موسیقی
treble staff U موسیقی
music U موسیقی
treble clef U موسیقی
musicality U برابری با موسیقی
musical instrument U الت موسیقی
musical language U زبان موسیقی
musical instruments U الت موسیقی
musicians U موسیقی دان
unvocal U بدون موسیقی
musician U موسیقی دان
music therapy U موسیقی درمانی
note U نت موسیقی نوشتن
noteless U غیر موسیقی
musicologist U موسیقی شناس
musicalness U ذوق موسیقی
musicalness U برابری با موسیقی
musicality U ذوق موسیقی
musical ability U توانش موسیقی
pricked U نقطه نت موسیقی
notes U نت موسیقی نوشتن
devotion to music U دلبستگی به موسیقی
beats U ضربت موسیقی
fortes U موسیقی بلند
musicology U موسیقی شناسی
forte U موسیقی بلند
beat U ضربت موسیقی
pricks U نقطه نت موسیقی
noting U نت موسیقی نوشتن
pricking U نقطه نت موسیقی
carillons U زنگهای موسیقی
carillon U زنگهای موسیقی
euterpe U الهه موسیقی
prick U نقطه نت موسیقی
music synthesizer U ایجادکننده موسیقی
quire U گروه کر [موسیقی]
computer music U موسیقی کامپیوتری
philharmonic U عاشق موسیقی
jazz U موسیقی جاز
disco U موسیقی دیسکو
background sound U موسیقی پس زمینه
ambient music U موسیقی پس زمینه
background music U موسیقی پس زمینه
subdominant U نت چهارم موسیقی
electronic music U موسیقی الکترونیکی
discos U موسیقی دیسکو
fa U چهارمین نت موسیقی
background sound U موسیقی متن
music halls U سالن موسیقی
boogieing U موسیقی بوگی
boogieing U موسیقی راک
make music U موسیقی ساختن
boogied U موسیقی بوگی
boogied U موسیقی راک
boogie U موسیقی بوگی
boogie U موسیقی راک
instrumentally U با الت موسیقی
instructor of music U مشاق موسیقی
boleros U موسیقی بولرو
play music U موسیقی ساختن
background music U موسیقی متن
music hall U سالن موسیقی
ambient music U موسیقی متن
chamber music U موسیقی مجلسی
ragtime U موسیقی ضربی
boogies U موسیقی بوگی
boogies U موسیقی راک
to play [the] harp U چنگ زدن [موسیقی]
bands U دستهء موسیقی اتحاد
tin pan alley U جماعت موسیقی دانان
euphonium U یکجورالت موسیقی بادی
notes U اهنگ صدا نت موسیقی
march U موسیقی نظامی یا مارش
marching U موسیقی نظامی یا مارش
marched U موسیقی نظامی یا مارش
lyrical U غزلی موسیقی یا شعربزمی
marches U موسیقی نظامی یا مارش
kettledrums U تیمپانی ها [ساز موسیقی]
band U دستهء موسیقی اتحاد
musically U مطابق اصول موسیقی
Beautiful music ( weather ) . U موسیقی ( هوای ) قشنگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com