Perdic | قطعات ریخته گی بسته | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	bottom casting U	قطعات ریخته گی بسته
	investment castings U	قطعات ریخته گی بسته

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	bin storage U	انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
	sand casting U	ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
	bin storage space U	فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
	investment foundry U	ریخته گی بسته
	investment castings U	ریخته گی بسته
	investment castings process U	فرایند ریخته گی بسته
	rigs U	نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
	rigged U	نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
	rig U	نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
	running spare U	قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
	on board spares U	قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
	parts explosion U	رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
	new work U	عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
	reassemble U	بستن قطعات سوار کردن قطعات
	reassembled U	بستن قطعات سوار کردن قطعات
	reassembles U	بستن قطعات سوار کردن قطعات
	reassembling U	بستن قطعات سوار کردن قطعات
	cannibalises U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	cannibalized U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	cannibalised U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	cannibalize U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	cannibalizes U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	cannibalising U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	cannibalizing U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	mis run casting U	ریخته گری ناقص ریخته گری نادرست
	packet U	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
	packets U	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
	interim overhaul U	پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
	ladle crane U	جراثقال پاتیل ریخته گری جراثقال چمچه ریخته گری
	packaging U	ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
	child window U	پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
	gift wrap U	بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
	multicast packet U	بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
	slated items U	مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
	smithereens U	قطعات
	shell fragments U	قطعات گلوله
	flinders U	قطعات شکسته
	common items U	قطعات عمومی
	staff section U	قطعات سمبه
	parts peculiar U	قطعات اختصاصی
	shatters U	قطعات شکسته
	table of replaceable partes U	فهرست قطعات
	parts list U	لیست قطعات
	parts list U	فهرست قطعات
	web stiffeners U	قطعات تقویتی
	common parts U	قطعات عمومی
	bill of material U	صورت قطعات
	trilcgy U	یا قطعات سه گانه
	shatter U	قطعات شکسته
	component drawing U	رسم قطعات
	common hardware U	قطعات عمومی
	repair parts U	قطعات یدکی
	chrestomathy U	قطعات منتخب
	cable accessory U	قطعات کابل
	chosen fragments U	قطعات گزیده
	chosen fragments U	قطعات منتخبه
	chrestomathy U	قطعات برگزیده
	analecta U	قطعات ادبی
	main members U	قطعات اصلی
	parts peculiar U	قطعات مخصوص
	parts U	قطعات یدکی
	end product U	مجموعه قطعات
	spare parts U	قطعات یدکی
	founders U	ریخته گر
	foundered U	ریخته گر
	foundry man U	ریخته گر
	disorganized U	در هم ریخته
	founder U	ریخته گر
	foundering U	ریخته گر
	moulder U	ریخته گر
	cast copper U	مس ریخته گی
	metal founder U	ریخته گر
	casting U	ریخته گی
	hot topping U	ریخته گی
	brass founder U	ریخته گر
	caster U	ریخته گر
	besprent U	ریخته
	invar struts U	قطعات فلزی ضد انبساط
	assembles U	سوار کردن قطعات
	cataloging U	لیست قطعات کاتالوگ
	cataloged U	لیست قطعات کاتالوگ
	catalogs U	لیست قطعات کاتالوگ
	fracturing U	مو برداشتن قطعات و وسایل
	fractures U	مو برداشتن قطعات و وسایل
	catalogue U	لیست قطعات کاتالوگ
	assembled U	سوار کردن قطعات
	assemble U	سوار کردن قطعات
	authorized parts list U	لیست قطعات مجاز
	rebuilds U	نوسازی کردن قطعات
	rebuild U	نوسازی کردن قطعات
	analects U	قطعات ادبی منتخبات
	renovation U	تجدید قطعات کردن
	object assembly test U	ازمون الحاق قطعات
	fragment U	قطعات متلاشی خردکردن
	fragmenting U	قطعات متلاشی خردکردن
	fragments U	قطعات متلاشی خردکردن
	authorized parts list U	سهمیه مجاز قطعات
	common parts U	قطعات یدکی عمومی
	bitty U	متشکل از قطعات ریز
	nomenclature U	نام گذاری قطعات
	cataloguing U	لیست قطعات کاتالوگ
	fractured U	مو برداشتن قطعات و وسایل
	fracture U	مو برداشتن قطعات و وسایل
	catalogued U	لیست قطعات کاتالوگ
	catalogues U	لیست قطعات کاتالوگ
	iron foundry U	ریخته گی اهن
	precast U	پیش ریخته
	group casting U	ریخته گری
	founds U	ریخته گری
	found U	ریخته گری
	cast metal U	فلز ریخته گی
	founding U	ریخته گری
	potted U	در کوزه ریخته
	skinned U	پوسته ریخته گی
	moulding U	ریخته گری
	cast steel U	فولاد ریخته گی
	casting U	ریخته گری
	foundry U	ریخته گری
	foundries U	ریخته گری
	casting U	قطعه ریخته گی
	skin U	پوسته ریخته گی
	wild and woolly U	درهم ریخته
	cast glass U	شیشه ریخته گی
	cast crystal U	بلور ریخته
	cast concrete U	بتن ریخته گی
	castellated nut U	مهره ریخته گی
	chuted concrete U	بتن ریخته گی
	sheet asphalt U	اسفالت ریخته
	molten U	ریخته ریختگی
	skinning U	پوسته ریخته گی
	skins U	پوسته ریخته گی
	blocky U	پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
	end product U	قطعات حاصله دستگاه نهایی
	wiggly block test U	ازمون قطعات موج دار
	match mark U	جفتن و جور کردن قطعات
	phrasing U	ترتیب بندی قطعات موسیقی
	component change order U	دستور تغییر قطعات یک وسیله
	quadrat U	به قطعات مستطیل تقسیم کردن
	weldment U	قطعات بهم جوش خورده
	shards U	شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
	salvage U	پیاده کردن کامل قطعات
	dismounting U	پیاده کردن قطعات و وسایل
	dismount U	پیاده کردن قطعات و وسایل
	dismounts U	پیاده کردن قطعات و وسایل
	shard U	شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
	salvaged U	پیاده کردن کامل قطعات
	salvaging U	پیاده کردن کامل قطعات
	salvages U	پیاده کردن کامل قطعات
	dismantle U	پیاده کردن قطعات مونتاژ
	component end item U	قطعات و اقلام تجهیزات عمده
	dismantled U	پیاده کردن قطعات مونتاژ
	dismantles U	پیاده کردن قطعات مونتاژ
	dismantling U	پیاده کردن قطعات مونتاژ
	molded U	قالب ریخته گری
	iron casting U	ریخته گری اهن
	debris U	اشغال روی هم ریخته
	foundry pit U	جهنم ریخته گری
	tumultuous U	شلوغ بهم ریخته
	jakes U	اشغال درهم ریخته
	cast molding U	قالبگیری ریخته گری
	foundry cupola U	کوپول ریخته گری
	art casting U	ریخته گری صنعتی
	chuted concrete U	بتن ریخته شده
	foundry ladle U	پاتیل ریخته گری
	bottom pure ladle U	پاتیل ریخته گری
	foundry pit U	چاله ریخته گری
	cast steel U	فولاد ریخته گری
	loam castings U	ریخته گری شنی
	foundry practice U	تکنیک ریخته گری
	plaster casts U	ریخته گری گچی
	foundry sand U	ماسه ی ریخته گری
	trumpeted U	قیف ریخته گری
	pig U	قالب ریخته گری
	trumpeting U	قیف ریخته گری
	pig U	اهن تازه ریخته
	pigs U	قالب ریخته گری
	pigs U	اهن تازه ریخته
	core sand U	ماسه ریخته گری
	compression molding U	ریخته گری فشاری
	forges U	ریخته گری فلز
	forge U	ریخته گری فلز
	trumpet U	قیف ریخته گری
	ingot casting U	ریخته گری شمش
	injection molding U	ریخته گری تزریقی
	plaster cast U	ریخته گری گچی
	fusion casting U	ریخته گری ذوبی
	grey iron foundry U	ریخته گری خاکستری
	eruptive rock U	سنگ بیرون ریخته
	ejecta U	مواد بیرون ریخته
	down hill casting U	ریخته گری مستقیم
	direct casting U	ریخته گری مستقیم
	die mold U	فرم ریخته گی تزریقی
	group casting U	ریخته گری گروهی
	group teaming U	ریخته گری گروهی
	composite casting U	ریخته گری مرکب
	mis run casting U	ریخته گری غلط
	metal foundry U	ریخته گری فلزات
	mold U	قالب ریخته گری
	litters U	زایمان ریخته وپاشیده
	steel foundry U	ریخته گری فولاد