English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
main members U قطعات اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
running spare U قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares U قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion U رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work U عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
reassembling U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembled U بستن قطعات سوار کردن قطعات
cannibalized U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
bin storage U انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
interim overhaul U پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
smithereens U قطعات
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
spare parts U قطعات یدکی
shatter U قطعات شکسته
analecta U قطعات ادبی
shatters U قطعات شکسته
web stiffeners U قطعات تقویتی
parts U قطعات یدکی
trilcgy U یا قطعات سه گانه
common parts U قطعات عمومی
shell fragments U قطعات گلوله
staff section U قطعات سمبه
table of replaceable partes U فهرست قطعات
repair parts U قطعات یدکی
end product U مجموعه قطعات
chrestomathy U قطعات منتخب
parts list U لیست قطعات
flinders U قطعات شکسته
component drawing U رسم قطعات
common items U قطعات عمومی
common hardware U قطعات عمومی
chrestomathy U قطعات برگزیده
parts list U فهرست قطعات
chosen fragments U قطعات منتخبه
chosen fragments U قطعات گزیده
cable accessory U قطعات کابل
parts peculiar U قطعات مخصوص
parts peculiar U قطعات اختصاصی
bill of material U صورت قطعات
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
fractures U مو برداشتن قطعات و وسایل
fracturing U مو برداشتن قطعات و وسایل
invar struts U قطعات فلزی ضد انبساط
rebuild U نوسازی کردن قطعات
rebuilds U نوسازی کردن قطعات
cataloguing U لیست قطعات کاتالوگ
catalogues U لیست قطعات کاتالوگ
catalogued U لیست قطعات کاتالوگ
catalogue U لیست قطعات کاتالوگ
catalogs U لیست قطعات کاتالوگ
cataloging U لیست قطعات کاتالوگ
cataloged U لیست قطعات کاتالوگ
fragment U قطعات متلاشی خردکردن
fractured U مو برداشتن قطعات و وسایل
fracture U مو برداشتن قطعات و وسایل
assembles U سوار کردن قطعات
analects U قطعات ادبی منتخبات
assembled U سوار کردن قطعات
authorized parts list U سهمیه مجاز قطعات
bottom casting U قطعات ریخته گی بسته
common parts U قطعات یدکی عمومی
object assembly test U ازمون الحاق قطعات
fragments U قطعات متلاشی خردکردن
fragmenting U قطعات متلاشی خردکردن
assemble U سوار کردن قطعات
nomenclature U نام گذاری قطعات
bitty U متشکل از قطعات ریز
investment castings U قطعات ریخته گی بسته
renovation U تجدید قطعات کردن
authorized parts list U لیست قطعات مجاز
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
shard U شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
dismantled U پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantle U پیاده کردن قطعات مونتاژ
blocky U پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
component change order U دستور تغییر قطعات یک وسیله
component end item U قطعات و اقلام تجهیزات عمده
match mark U جفتن و جور کردن قطعات
quadrat U به قطعات مستطیل تقسیم کردن
wiggly block test U ازمون قطعات موج دار
phrasing U ترتیب بندی قطعات موسیقی
dismantles U پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantling U پیاده کردن قطعات مونتاژ
shards U شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
dismount U پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounting U پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounts U پیاده کردن قطعات و وسایل
salvage U پیاده کردن کامل قطعات
salvaged U پیاده کردن کامل قطعات
salvages U پیاده کردن کامل قطعات
salvaging U پیاده کردن کامل قطعات
end product U قطعات حاصله دستگاه نهایی
weldment U قطعات بهم جوش خورده
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
collapsible form work U قالب قطعات پیش ساخته بتونی
bosses U ناف روی قطعات ریختگی قوز
bossed U ناف روی قطعات ریختگی قوز
anthologist U متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
beef cuts U قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
sketchbook U کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
bossing U ناف روی قطعات ریختگی قوز
clapboard U قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
connection of loom pieces U متصل کردن قطعات دار [قالی]
clapboards U قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
borescope U ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
disassembly U عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
sketchbooks U کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
materiel history U خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
boss U ناف روی قطعات ریختگی قوز
sand casting U ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
foldboat U قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
diced U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dicing U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dices U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dice U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
piece mark U شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
recondition U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditioned U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditions U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
overhaul U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauled U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauling U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauls U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
vapor degreasing U غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
grout U بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
backlash U خلاصی در اثر اتصال شل و یاسائیدگی قطعات در هرمکانیزمی
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
tessera U قطعات کوچک مرمر یاشیشه مخصوص اجر موزاییک
alodine U نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
assembly U بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
liquid crystal bar graph panel indicator U شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
breakdown drawing U رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
Theres many a good tune played on an old fiddle. <proverb> U یک ویولون قدیمى قطعات خوب بسیارى مى تواند بنوازد .
images [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
fishplate U قطعات ریل را با وصله وصل کردن پشت بند
cirrocumulus U قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
image [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
track bolt U پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
set forward U جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
carburizing U گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
braze welding U جوشکاری در دمایی بالاتر از 054درجه سانتی گراد و پایین تراز نقطه ذوب قطعات
cyaniding U سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
body U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document U اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
bodies U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
polar motion U وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
anti tear strips U باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
c clamp U گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
grip length U طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
nitralloy U قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
hot valve clearance U فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
replacing U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaces U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaced U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replace U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
disassembly order U دستور باز کردن و پیاده کردن قطعات یک وسیله
rigs U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com