Perdic | قطران محصول تجزیه اب قطران گاز اب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	water gas tar U	قطران محصول تجزیه اب قطران گاز اب

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	boriontal retort tar U	قطران کورههای خوابیده قطران قرعهای خوابیده
	vertical retort tar U	قطران کورههای ایستاده قطران قرعهای ایستاده
	synthetic tar U	قطران
	pitch U	قطران
	pitches U	قطران
	coke tar U	قطران کک
	coal oil U	قطران
	drop point U	قطران
	tar U	قطران
	pitches U	تفاله قطران
	crude tar U	قطران خام
	drip plate U	صفحه قطران
	wood tar U	قطران چوب
	drain table U	میز قطران
	drian board U	تخته قطران
	creosote U	جوهر قطران
	pitch U	تفاله قطران
	creosoted U	جوهر قطران
	tar oil U	روغن قطران
	retort tar U	قطران فرعی
	creosotes U	جوهر قطران
	coke over tar U	قطران کوره کک
	creosoting U	جوهر قطران
	road tar U	قطران برای راه
	gas works tar U	قطران کارخانه گاز
	synthetic tar U	قطران باز ساخته
	coal tar U	قطران زغال سنگ
	coal tar U	قطران ذغال سنگ
	mixture of tar and bitumen U	مخلوط قطران و قیر
	tarpaulins U	کرباس قطران اندود
	tarpaulin U	کرباس قطران اندود
	creosoting U	روغن قطران زدن
	creosotes U	روغن قطران زدن
	creosote U	روغن قطران زدن
	creosoted U	روغن قطران زدن
	coal tar dye U	رنگ قطران ذغال سنگ
	coal tar pitch U	قیر قطران ذغال سنگ
	drop point tester U	دستگاه اندازه گیری نقطه قطران
	benzene U	هیدروکربور معطر وبی رنگی بفرمول 6H6C که ازتقطیر قطران بدست میامد بنزین
	creosoted U	روغن قیر روغن قطران
	creosoting U	روغن قیر روغن قطران
	creosotes U	روغن قیر روغن قطران
	creosote U	روغن قیر روغن قطران
	disintegration product U	محصول تجزیه و تفکیک شده
	exchanged U	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
	exchanging U	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
	exchanges U	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
	exchange U	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
	punched U	کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
	punch U	کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
	punches U	کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
	iso product curve U	منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
	cad U	محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
	cads U	محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
	analysis staff U	ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
	spectrophotometry U	اسپکتروفتومتر [در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
	crater analysis U	تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
	yields U	محصول
	commodities U	محصول
	fabrics U	محصول
	harvested U	محصول
	harvests U	محصول
	fabric U	محصول
	proceeds U	محصول
	harvest U	محصول
	commodity U	محصول
	outputs U	محصول
	product U	محصول
	crop U	محصول
	cropped U	محصول
	crops U	محصول
	output U	محصول
	products U	محصول
	total product U	محصول کل
	lines U	محصول
	line U	محصول
	return [on something] U	محصول
	yielded U	محصول
	yield U	محصول
	product capabilities U	خواص محصول
	off year U	سال کم محصول
	over production U	محصول زیادی
	overhead product U	محصول سبک
	product differentiation U	اختلاف محصول
	product differentiation U	تفاوت محصول
	outputs U	برونداد محصول
	net product U	محصول خالص
	by-product U	محصول فرعی
	brands U	نام محصول
	branding U	نام محصول
	brand U	نام محصول
	last year's produce U	محصول پارسال
	margin product U	اضافه محصول
	marginal product U	محصول نهائی
	mass market product U	محصول پر فروش
	product liability U	مسئولیت محصول
	product mix U	ترکیب محصول
	produced U	ساختن محصول
	produces U	ساختن محصول
	home-grown U	محصول خانه
	cash crop U	محصول فروشی
	volatility product U	محصول فرار
	universal product code U	کد جامع محصول
	turn over U	محصول بازده
	output U	برونداد محصول
	standing crop U	محصول سرپا
	portfolio U	نمونه محصول
	program product U	محصول برنامه
	produce U	ساختن محصول
	by product U	محصول فرعی
	diversity of product U	تنوع محصول
	products U	محصول حاصلضرب
	product diversification U	تنوع محصول
	eluate U	محصول شویش
	emblements U	محصول زمین
	fehling reagent U	محصول فهلینگ
	fehling solution U	محصول فهلینگ
	finished product U	محصول نهائی
	distillate U	محصول تقطیر
	crop rent U	اجاره محصول
	coproduct U	محصول فرعی
	by product U	محصول جنبی
	average product U	محصول متوسط
	coemption U	خرید کل محصول
	average output U	محصول متوسط
	adduct U	محصول افزایشی
	condensate U	محصول میعان
	fission product U	محصول انشقاق
	product U	محصول حاصلضرب
	foison U	محصول فراوان
	by-products U	محصول فرعی
	high grade product U	محصول درجه یک
	incross U	اولادیا محصول
	intermediate product U	محصول واسطه
	by-product U	محصول ضمنی
	by-products U	محصول ضمنی
	gross yield U	محصول ناخالص
	end product U	محصول نهایی
	artifacts U	محصول مصنوعی
	artifact U	محصول مصنوعی
	artefacts U	محصول مصنوعی
	artefact U	محصول مصنوعی
	release U	گونه یک محصول
	production U	محصول عمل
	toiled U	محصول رنج
	productions U	فراورده محصول
	productions U	تولید محصول
	fabrics U	محصول تولید
	fabric U	محصول تولید
	models U	گونه یک محصول
	models U	نوع یک محصول
	released U	گونه یک محصول
	yield U	محصول حاصل
	releases U	گونه یک محصول
	modelled U	گونه یک محصول
	modelled U	نوع یک محصول
	production U	تولید محصول
	productions U	محصول عمل
	production U	فراورده محصول
	model U	نوع یک محصول
	model U	گونه یک محصول
	modeled U	نوع یک محصول
	modeled U	گونه یک محصول
	toil U	محصول رنج
	toiling U	محصول رنج
	yields U	محصول حاصل
	yielded U	محصول حاصل
	trial rate U	درصد ازمایش یک محصول
	software product U	محصول نرم افزاری
	catcher U	فرفرههای گیرنده محصول
	versions U	تعداد گونههای یک محصول
	version U	تعداد گونههای یک محصول
	release U	شماره گونه یک محصول
	gross national product U	محصول ناخالص ملی
	best profit output U	محصول در بیشترین مقدارسود
	productions U	سرعت ساخت محصول
	average revenue product U	درامد متوسط محصول
	handpick U	برداشت محصول با دست
	production U	کنترل ساخت یک محصول
	production U	سرعت ساخت محصول
	cropper U	برداشت کننده محصول
	product launch U	جا انداختن محصول در بازار
	extrudate U	محصول روزن رانی
	maderia U	شراب محصول مادریا
	outturn U	محصول کشاورزی یاصنعتی
	heavy goods U	محصول صنایع سنگین
	net national product U	محصول خالص ملی
	net domestic product U	محصول خالص داخلی
	marginal revenue product U	درامد محصول نهائی
	productions U	کنترل ساخت یک محصول
	ingethering U	جمع اوری محصول
	intermediate product U	محصول نیم ساخته
	produces U	تولید کردن محصول
	marginal product function U	تابع محصول نهائی
	life cycle U	دوره عمر یک محصول
	product usage rate U	میزان مصرف محصول
	released U	شماره گونه یک محصول
	marginal product curve U	منحنی محصول نهائی
	marginal physical product U	محصول فیزیکی نهائی
	raw produce U	محصول طبیعی یا کشاورزی