English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crankcase upper half U قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
multi chamber U نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
buffer chamber U جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
upside U قسمت بالایی فوقانی
pile head U قسمت فوقانی شمع
furnace top U قسمت فوقانی کوره
furnace dome U قسمت فوقانی کوره
headers U قسمت فوقانی اجر کله
header U قسمت فوقانی اجر کله
topsides U قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
taffrail U قسمت فوقانی ومسطح عقب کشتی
top of the loom U قسمت بالایی یا فوقانی دار [قالی]
fastigium U راس قسمت فوقانی بطن چهارم
jibstay U قسمت فوقانی تیر که بادبان یک گوشه روی ان قرار می گیرد
crankcase bottom o.lower half U قسمت تحتانی محفظه لنگ کف کارتر
torch pot [محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
ullage U فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
upper limit U حد فوقانی
upper U فوقانی
uppers U فوقانی
superjacent U فوقانی
top U فوقانی
upper bowl U جام فوقانی
topstone U سنگ فوقانی
top view U نمای فوقانی
top layer U لایه فوقانی
top edge U لبه فوقانی
top die U حدیده فوقانی
the upper storey U طبقه فوقانی مخ
superstratum U طبقه فوقانی
capital U فوقانی راسی
superstructures U ساختمان فوقانی
superstructure U ساختمان فوقانی
upper beam U تیر فوقانی
top hamper U اتصالات فوقانی ناو
skysail U بادبان فوقانی کشتی
mesocline U لایه فوقانی مزوسفر
roundhouse U عرشه فوقانی کشتی
superstructures U روساخت بنای فوقانی
upper room U بالاخانه اطاق فوقانی
superstructure U روساخت بنای فوقانی
head gate U دریچه فوقانی کانال
freeboard U بدنه فوقانی ناو
fan light U پنجره کوچک فوقانی
turf U طبقه فوقانی خاک مرغزار
chemosphere U ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
altar-stone U [سنگ رویه فوقانی محراب]
altar-slad U [سنگ رویه فوقانی محراب]
hurricane deck U عرشه سبک فوقانی کشتی
upstairs U دراشکوب بالا ساختمان فوقانی
acropodium U سطح فوقانی پای پرندگان
uppish U باد در خیشوم انداز فوقانی
poop deck U عرشه کوچک فوقانی کشتی
aurora U پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
head board U تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
stratosphere U طبقه فوقانی جواز 11 کیلومتر ببالا
waxes U واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
waxed U واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
wax U واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
biconvex U بالی که هر دو سطح فوقانی و تحتانی ان به صورت محدب باشد
bow string truss U خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
ozonosphere U لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
guard assembly U محفظه
envelope U محفظه
envelopes U محفظه
enclosure U محفظه
housing U محفظه
chamber U محفظه
lacuna U محفظه
encasement U محفظه
incasement U محفظه
enclosures U محفظه
chambers U محفظه
cavities U محفظه
cavity U محفظه
containers U محفظه
container U محفظه
cumulo nimbus U ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
upper surface blowing U دمیدن جریان جهت پیشراننده اصلی روی سطح فوقانی بال
intake chamber U محفظه ورودی
gas chambers U محفظه باروت
incubators U محفظه رشد
computer enclosure U محفظه کامپیوتر
mould cavity U محفظه قالب
gas chamber U محفظه باروت
incubator U محفظه رشد
combustion area U محفظه احتراق
combustion chamber U محفظه احتراق
breech recess U محفظه کولاس
combustor U محفظه احتراق
card cage U محفظه کارت
oil pan U محفظه کارتر
ootheca U محفظه تخم
breech ring U محفظه کولاس
potpourri U محفظه عطر
potpourris U محفظه عطر
resonating cavity U محفظه تشدید
breech U محفظه کولاس
system unit U محفظه سیستم
case U فرف محفظه
cases U فرف محفظه
primer pouch U محفظه چاشنی
air chamber U محفظه هوا
circular cell U محفظه گرد
shields U محفظه سپرشدن
pinch U پایه محفظه
starting chamber U محفظه استارت
pinches U پایه محفظه
shield U محفظه سپرشدن
hoppers U محفظه خوراک دستگاه
gas port U محفظه عبور گاز
to tip something into a container [British E] U چیزی را در محفظه ای ریختن
hopper U محفظه خوراک دستگاه
gasholders U محفظه نگاهداری گاز
floppy disk case U محفظه فلاپی دیسک
crankcase U محفظه میل لنگ
gasholder U محفظه نگاهداری گاز
disk unit enclosure U محفظه واحد دیسک
canisters U محفظه گلوله افشان
breech chamber U محفظه خرج انفجار
reaction chamber U محفظه فعل و انفعال
acoustical sound enclosure U محفظه عایق صوتی
reliquary U محفظه عتیقه باقیمانده
reliquaries U محفظه عتیقه باقیمانده
low pressure casing U محفظه ی فشار ضعیف
carter U محفظه میل لنگ
chamber furnace U کوره محفظه دار
gas chambers U محفظه اعدام با گاز
caisson U [محفظه یا صندوق زیرآبی]
gas chamber U محفظه اعدام با گاز
canister U محفظه گلوله افشان
can annular U محفظه احتراق حلقوی شکل
crankcase supercharger U سوپرشارژر محفظه میل لنگ
cavities U سوراخ حفره یا محفظه قالب
burner cans U محفظه احتراق موتورهای توربینی
cannular U محفظه احتراق حلقوی شکل
cavity U سوراخ حفره یا محفظه قالب
dewar U محفظه عایق حرارتی با دوجداره
rhumbatron U نوع متداول محفظه تشدید
houses U قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
house U قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
ignitor U محفظه حامل باروت اشتعال
housed U قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
Thermoses U قمقمه محفظه یافرف عهایق حرارت
crankcase U محفظه کارتر پوسته میل لنگ
flooder U غرق کننده محفظه مین زیرابی
vault storage U محفظه یا انبار ضد حریق وبتون ارمه
crankcase explusion U سرو صدای داخل محفظه لنگ
cartridges U جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
Thermos U قمقمه محفظه یافرف عهایق حرارت
cartridge U جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
ccd U محفظه هایی برای ذخیره داده
time capsule U محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
chapman region U منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
panels U بخش مسط ح محفظه با قط عات کنترل و سوکت
to break into something U از محفظه ای [با زور وارد شدن و] دزدی کردن
equipment bay U محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
panel U بخش مسط ح محفظه با قط عات کنترل و سوکت
burner compartment U قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
interior label U بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
toner U محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود
cartridge U محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
charactristic lenght U نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
cartridges U محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
residence time U مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
vapor pressure U فشار مولکولهای بخار روی دیواره فرف یا محفظه برابر فشارهای جزئی یا سهمی
multipropellant U سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
plenum chamber U محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
carbon tracking U باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
overpasses U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
overpass U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
helmzhold resonator U محفظه توخالی که تنها با یک سوراخ کوچک به محیط خارج مرتبط است و در ازای فرکانس معینی به تشدید درمی اید
igniting U اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
ignite U اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
ignited U اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
ignites U اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
electrostatic U محفظه فلزی که با ماده حساس پوشیده شده است . و متصل به زمین است که آن را از واسط ها حفظ میکند
slaves U محفظه داده که داده را از باس اصلی می گیرد
slaved U محفظه داده که داده را از باس اصلی می گیرد
slave U محفظه داده که داده را از باس اصلی می گیرد
slaving U محفظه داده که داده را از باس اصلی می گیرد
coriolis effect U پاسخهای فیزیولوژیکی شخصی که داخل یک محفظه در حال دوران در هر جهت بجز جهت موازی با محورهادرحال حرکت است
conex U محفظه حمل بار اطاق بار
chips U وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chip U وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
containers U جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
container U جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
card U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
cards U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com