English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gate U قسمت فنری قلاب کوهنوردی
gates U قسمت فنری قلاب کوهنوردی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bellies U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
belly U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
tippet U قسمت کوتاه نخ نازک درانتهای نزدیک به قلاب
mountaineering U کوهنوردی
etrier U فی فی کوهنوردی
mountain climbing U کوهنوردی
bong U میخ کوهنوردی
griff fifi U فی فی بزرگ کوهنوردی
climbing boots U پوتین کوهنوردی
rope U طناب کوهنوردی
roped U طناب کوهنوردی
ropes U طناب کوهنوردی
chanel U میخ کوهنوردی
fifi hook U رکاب کوهنوردی
ice axe U کلنگ کوهنوردی
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
crane hook U قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
figure eight knot U گره هشت کوهنوردی
cliff-hangers U چنگک باریک کوهنوردی
active rope U طناب اصلی کوهنوردی
eying U سوراخ میخ کوهنوردی
eyes U سوراخ میخ کوهنوردی
eyeing U سوراخ میخ کوهنوردی
eye U سوراخ میخ کوهنوردی
bolts U رول کوهنوردی گلنگدن
bolting U رول کوهنوردی گلنگدن
bolted U رول کوهنوردی گلنگدن
alpenstock U عصای قدیمی کوهنوردی
bolt U رول کوهنوردی گلنگدن
cliff-hanger U چنگک باریک کوهنوردی
checkstone U گیره سنگی کوهنوردی
universal U میخ سبک کوهنوردی
cliff hanger U چنگک باریک کوهنوردی
pitches U طول طناب کوهنوردی
pitch U طول طناب کوهنوردی
muggers U میخ 4 تیغه کفش کوهنوردی
mugger U میخ 4 تیغه کفش کوهنوردی
piolet U کلنگ دوسر ویژه کوهنوردی
de peg U بیرون اوردن میخ کوهنوردی
cinker U میخ سرپهن کفش کوهنوردی
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
whippy U فنری
latch needle U فنری
automatous U فنری
springy U فنری
elastic U فنری
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
door latch U چفت فنری
latches U شب بند فنری
springs U فنر فنری
elastic pavement U روسازی فنری
snap switch U کلید فنری
lanternfolding U فانوس فنری
spring balance U تعادل فنری
spring balanced U ترازوی فنری
spring contact U کنتاکت فنری
spring coupling U کوپلینگ فنری
elasticity U خاصیت فنری
latch U شب بند فنری
springs U حالت فنری
spring U فنر فنری
spring U حالت فنری
washers U پولک فنری
washer U پولک فنری
hardboard U تخته فنری
spring suspension U تعلیق فنری
scarificator U نشتر فنری
eyeglass U عینک فنری
flexible roller bearing U رولبرینگ فنری
recoil U فنری بودن
recoiled U فنری بودن
recoiling U فنری بودن
recoils U فنری بودن
fahnestock clip U گیره فنری
hydrospring U فنری روغنی
bouncy U فنری پس جهنده
snaps U گیره فنری
farthingale U دامن فنری
snapping U گیره فنری
snapped U گیره فنری
snap U گیره فنری
spring washer واشر فنری
spring power hammer U چکش فنری
spring pressure gage U فشارسنج فنری
spring plate U صفحه فنری
spring mattress U دشک فنری
dandy cart U چرخ فنری شیرفروشان
elastic U فنری سبک روح
tongues U زبانه فنری کوچک
spring U حالت فنری داشتن
springs U حالت فنری داشتن
spring loaded U دارای حالت فنری
resilient U نشان دهنده فنری
hydrospring U دستگاه فنری روغنی
spring tester U دستگاه ازمایش فنری
avalement U حالت فنری زانو
springiness U خاصیت فنری ارتجاع
lock spring U قاب ساعت فنری
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
spring loaded U فنری کلید ناپایدار در مخابرات
lilt U خوش نوا جهش یا حرکت فنری
lilts U خوش نوا جهش یا حرکت فنری
barrel chair U صندلی فنری که پشتش سفت ومقعر است
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
catapult U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapults U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
throttles U عبور قسمت به قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
impact U چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
impacts U چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
elasticity U خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
hoopskirt U دامن وپیراهن فنری زنها دامن ژوپن
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
harnessed U قلاب
harnessing U قلاب
grabbed U قلاب
ticked U قلاب
clasping U قلاب
fish line U زه قلاب
fishhook U قلاب
ticks U قلاب
grab U قلاب
gib U قلاب
harness U قلاب
clasp U قلاب
clasped U قلاب
grabbing U قلاب
grapnels U قلاب
grapples U قلاب
grip U قلاب
crows foot U قلاب
bracket U قلاب
grappled U قلاب
grappling U قلاب
crampoon U قلاب
gripped U قلاب
gripping U قلاب
grips U قلاب
grabs U قلاب
fifi hook U قلاب فی فی
uncus U قلاب
buckle U قلاب
buckled U قلاب
buckles U قلاب
tick U قلاب
grapnel U قلاب
button hook U قلاب
square bracket U قلاب
crampon U قلاب
iron fork U قلاب
hooks U قلاب
creels U قلاب
drags U قلاب
sling dog U تک قلاب
toggle U قلاب
kake U قلاب
hook U قلاب
toggles U قلاب
knop U قلاب نخ
creel U قلاب
dragged U قلاب
drag U قلاب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com