English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
detail group U قسمت بیگاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
forced labor U بیگاری
unpaid labour U بیگاری
detailing U بیگاری
detail U بیگاری
fatigue duty U بیگاری
f.labour U بیگاری
statute labour U بیگاری
forced labour U بیگاری
anchor detail U بیگاری لنگر
unwaged U بیگاری - کاربدونحقوق
detailing U بیگاری گرفتن
fatigue duty U کار بیگاری
detail U بیگاری گرفتن
fatigue dress U جامه بیگاری
bonmaid U کسی که بیگاری میکند
detail officer U افسر مسئول گروه بیگاری
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
fatigued U کار بیگاری لباس کار کار اجباری درسربازخانه
fatigue U کار بیگاری لباس کار کار اجباری درسربازخانه
fatigues U کار بیگاری لباس کار کار اجباری درسربازخانه
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
throttles U عبور قسمت به قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
division U قسمت
portions U قسمت
departments U قسمت
segment U قسمت
department U قسمت
portion U قسمت
piece U قسمت
sect U قسمت
head stall U قسمت سر
sects U قسمت
arm U قسمت
kismet U قسمت
feck U قسمت
unit U قسمت
units U قسمت
batches U قسمت
batch U قسمت
section U قسمت
caboodle U قسمت
compartmental U قسمت قسمت
sections U قسمت
divisions U قسمت
percentage U قسمت
percentages U قسمت
data division U قسمت
party U قسمت
ratio U قسمت
plank U قسمت
partition U قسمت
partitions U قسمت
snick U قسمت
component U قسمت
components U قسمت
canto U قسمت
cantos U قسمت
cross section of a gravity dam U قسمت
part U قسمت
detachment U قسمت
detachments U قسمت
grist U قسمت
ratios U قسمت
Corp U قسمت
it fell to my lot to go U قسمت
agencies U قسمت
segments U قسمت
agency U قسمت
installments U قسمت
instalment U قسمت
internode U قسمت
instalments U قسمت
pieces U قسمت
in sections U قسمت قسمت
rasher U قسمت
rashers U قسمت
compartment U قسمت
underfoot U قسمت کف پا
compartments U قسمت
in part U در یک قسمت
dole U قسمت
piecemeal U قسمت به قسمت
patrols U قسمت گشتی
patrolling U قسمت گشتی
activities U قسمت یکان
patrolled U قسمت گشتی
activity U قسمت یکان
forehand U قسمت ممتاز
broader U قسمت پهن
forepart U قسمت جلو
sappers U قسمت حفاری
foreparts U قسمت جلو
sects U قسمت کردن
sect U قسمت کردن
foot U قسمت پایینی
patrol U قسمت گشتی
forehands U قسمت ممتاز
initial U اولین قسمت
sapper U قسمت مهندسی
broad U قسمت پهن
broadest U قسمت پهن
where U درکدام قسمت
proportion U سهم قسمت
proportions U سهم قسمت
parcel U قسمت گره
parcels U قسمت گره
seen U قسمت سوم see
sapper U قسمت حفاری
legs U بخش قسمت
leg U بخش قسمت
sappers U قسمت مهندسی
initialed U اولین قسمت
initialing U اولین قسمت
subsections U قسمت فرعی
subsection U قسمت فرعی
northward U قسمت شمالی
initialled U اولین قسمت
initialling U اولین قسمت
initials U اولین قسمت
preludes U قسمت مقدماتی
prelude U قسمت مقدماتی
vaward U قسمت جلو
medical service U قسمت بهداری
purchasing office U قسمت خرید
quadrant U یک قسمت از چهاربخش
quaternion U قسمت چهارگانه
rear party U قسمت عقبه
reconnaissance party U قسمت شناسایی
retraining command U قسمت ندامتگاه
running part U قسمت رونده
sale department U قسمت فروش
sales department U قسمت فروش
purchasing department U قسمت خرید
pouf U قسمت پف کردن
personnel section U قسمت پرسنلی
men's apartments U قسمت مردانه
middle part U قسمت میانی
millesimal U یک هزارمین قسمت
moiety U قسمت مساوی
naval establishment U قسمت دریایی
northwards U قسمت شمالی
operating agency U قسمت اجرایی
overflow section U قسمت سر ریز سد
palmation U قسمت پنجهای
service department U قسمت خدمات
signal corps U قسمت مخابرات
staddle U قسمت تحتانی
whack up U قسمت کردن
whang U قسمت سهم
women's apartments U قسمت زنانه
part and parcel <idiom> U قسمت مهمولازم
interest U سهم [قسمت]
underbody U قسمت زیر
tripartition U قسمت سوم
trichotomous U دارای سه قسمت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com