English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
optometric service U قسمت بینایی سنجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
optometry U بینایی سنجی
test chart U لوحه بینایی سنجی
optometric service U بخش بینایی سنجی و چشم پزشکی
telemetering U ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
sights U بینایی
visions U بینایی
sight U بینایی
spectral U بینایی
second sight U بینایی
perspective U بینایی
eye U بینایی
perspectives U بینایی
eyesight U بینایی
spectrum U بینایی
eyeing U بینایی
eying U بینایی
perceptivity U بینایی
vision U بینایی
eyes U بینایی
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
dichromatism U بینایی دوفامی
facial vision U بینایی صورتی
visive U وابسته به بینایی
emmetropis U بینایی طبیعی
optic nerve U عصب بینایی
quick sight U بینایی تیز
optic U وابسته به بینایی
photopia U بینایی درنورزیاد
visual yellow U زرد بینایی
scotopia U بینایی در تاریکی
visual acuity U تیزی بینایی
visual purple U ارغوان بینایی
rhodopsin U ارغوان بینایی
tunnel vision U بینایی کانونی
monocular vision U بینایی یک چشمی
vision test U ازمون بینایی
monochromatism U بینایی تک فامی
discernment U بصیرت بینایی
optics U علم بینایی
the sense of sight U حس بینایی یا باصره
trichromatism U بینایی سه فامی
field of vision U میدان بینایی
optometer U بینایی سنج
emmetropia U بینایی طبیعی
far point U برد بینایی
asthenopia U ضعف بینایی
nervus opticus U عصب بینایی
visual axis U محور بینایی
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
perimeters U میدان سنج بینایی
perceptiveness U بینایی قوه مشاهده
perimeter U میدان سنج بینایی
xanthocyanopsia U بینایی زرد- ابی
paropsis U خراب شدن بینایی
ametropia U نقص انکساری بینایی
manoptoscope U برتری سنج بینایی
astigmatism U ناهمخوانی بینایی استیگماتیسم
scope U وسیله دیدبانی یا بینایی
optical instruments U الات وابسته به بینایی
campimeter U میدان سنج بینایی
kenning U نگاه قدرت بینایی
hemeralopia U کمی بینایی در نور زیاد
his sight could p darkness U بینایی وی تاریکی رامی شکافت
orthoptic U وابسته به اصلاح نقص بینایی
orthoptic U درست کننده نقص بینایی
eye glass U شیشهای که برای کمک بینایی بکارمیبرند
Poor eyesight is a handicap to a scientists progress . U ضعف بینایی مانع پیشرفت یک دانشمند است
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
iodometry U ید سنجی
contrast U هم سنجی
contrasted U هم سنجی
contrasting U هم سنجی
contrasts U هم سنجی
odorimetry U بو سنجی
red out U از بین رفتن قدرت بینایی هنگام سقوط با شتاب منفی
anthropometry U مردم سنجی
anthropometry U اندام سنجی
argentometry U نقره سنجی
timing U زمان سنجی
feasibility study U امکان سنجی
alka;imetry U قلیا سنجی
goniometry U زاویه سنجی
acoumetry U شنوایی سنجی
geodesy U زمین سنجی
actinometry U پرتو سنجی
turbidimetric analysis U کدری سنجی
barometric U ارتفاع سنجی
bathymetric contour U خط عمق سنجی
bathymetry U عمق سنجی
diffractometry U پراش سنجی
crymetry U انجماد سنجی
ebulliometry U غلیان سنجی
econometrics U اقتصاد سنجی
electrometry U برق سنجی
craniometry U جمجمه سنجی
acetimetry U سرکه سنجی
audiometry U شنوایی سنجی
coulometry U کولن سنجی
cost unit U واحدهزینه سنجی
colorimetry U رنگ سنجی
bolometri U تابش سنجی
biometry U زیست سنجی
biometrics U زیست سنجی
densitometry U چگالی سنجی
hydrometry U ابگونه سنجی
quantitation U چندی سنجی
planimetry U پهنه سنجی
piezometry U فشار سنجی
performance appraisal U عملکرد سنجی
sociometric technique U فن گروه سنجی
oscillometry U نوسان سنجی
optometry U دید سنجی
optical pyrometry U تف سنجی نوری
olfactometry U بویایی سنجی
pluviometry U باران سنجی
polarimetry U قطبش سنجی
potentiometry U پتانسیل سنجی
salinometry U نمک سنجی
psychometry U روان سنجی
seismometry U زلزله سنجی
radioscopy U تشعشع سنجی
psychometrics U هوش سنجی
turbidimetry U کدری سنجی
psychometrics U روان سنجی
motion study U تحرک سنجی
sociometry U گروه سنجی
sociometry U جامعه سنجی
turbidimetry U زلال سنجی
urinalysis U پیشاب سنجی
iodimetry U یدی سنجی
volumetric pipet U پی پت حجم سنجی
hygrometry U رطوبت سنجی
interfrometry U تداخل سنجی
telemetry U دور سنجی
telemetry U مسافت سنجی
tachometry U سرعت سنجی
spirometry U تنفس سنجی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
unfathomable U غیرقابل عمق سنجی
clock track U شیار زمان سنجی
clock stagger U رتبه زمان سنجی
rain gauge station U ایستگاه باران سنجی
clock skew U اریب زمان سنجی
volumetric flask U بالن حجم سنجی
clock signal U علامت زمان سنجی
bolometric magnitude U قدر تابش سنجی
pressure taping U انشعاب فشار سنجی
tamping volumeter U حجم سنجی کوبشی
clinometric U وابسته به شیب سنجی
clock frequency U بسامد زمان سنجی
telemetry U مسافت سنجی رادیویی
clock generator U مولد زمان سنجی
anthropometry U انسان سنجی جسمانی
clock interrupt U وقفه زمان سنجی
clock pulse U تپش زمان سنجی
clock rate U نرخ زمان سنجی
conductometric titration U تیتراسیون رسانایی سنجی
horlogic U وابسته به زمان سنجی
human biometric U زیست سنجی انسانی
mass spectrometry U طیف سنجی جرمی
polariscopic U قطب سنجی نور
cryoscopic constant U ثابت انجماد سنجی
goniometrical U وابسته به زاویه سنجی
cryoscopic U وابسته به انجماد سنجی
gravimetrical U وابسته به ثقل سنجی
crygenic region U ناحیه انجماد سنجی
horology U فن وهنر وقت سنجی
gravimetric U وابسته به ثقل سنجی
pullover gaging U کالیبر سنجی کردن
feasibility study U مطالعه امکان سنجی
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
thermographic U وابسته به گرما سنجی یادمانگاری
telemetry U چندی سنجی از راه دور
stereometry U حجم پیمایی جسم سنجی
chronometry U وقت سنجی بطریق علمی
light meter U اسباب کوچک نور سنجی
radar altimetry U ارتفاع سنجی به وسیله رادار
altitude datum U سطح مبنای ارتفاع سنجی
direct potentiometric method U روش پتانسیل سنجی مستقیم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com