Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
headquarters detachment
U
قسمت ارکان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
arkan
U
ارکان
headquarter
U
ارکان
pillar
U
رکن ارکان
headquarters battery
U
اتشبار ارکان
headquarters company
U
گروهان ارکان
pillars of the state
U
ارکان دولت
pillars
U
رکن ارکان
battery headquarters
U
ارکان اتشبار
variance
U
اختلاف و نتاقض در ارکان مختلف دعوی
security council
U
یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل که 11 عضودارد و وفیفه عمده ان حفظ صلح و امنیت جهانی است
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
economic and social council
U
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
throttles
U
عبور قسمت به قسمت
throttling
U
عبور قسمت به قسمت
throttled
U
عبور قسمت به قسمت
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
throttle
U
عبور قسمت به قسمت
shuttles
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
p.p.m
U
قسمت در یک میلیون قسمت
parts per million
U
قسمت در میلیون قسمت
shuttled
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
forward overlap
U
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer
U
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division
U
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
cellular unit
U
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skeg
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
portion
U
قسمت
pieces
U
قسمت
Corp
U
قسمت
compartments
U
قسمت
dole
U
قسمت
section
U
قسمت
party
U
قسمت
sections
U
قسمت
ratios
U
قسمت
piece
U
قسمت
compartment
U
قسمت
departments
U
قسمت
in sections
U
قسمت قسمت
portions
U
قسمت
division
U
قسمت
underfoot
U
قسمت کف پا
in part
U
در یک قسمت
kismet
U
قسمت
head stall
U
قسمت سر
internode
U
قسمت
it fell to my lot to go
U
قسمت
batches
U
قسمت
sect
U
قسمت
plank
U
قسمت
installments
U
قسمت
arm
U
قسمت
instalment
U
قسمت
unit
U
قسمت
units
U
قسمت
divisions
U
قسمت
percentage
U
قسمت
percentages
U
قسمت
sects
U
قسمت
snick
U
قسمت
instalments
U
قسمت
batch
U
قسمت
segment
U
قسمت
part
U
قسمت
cross section of a gravity dam
U
قسمت
component
U
قسمت
canto
U
قسمت
data division
U
قسمت
components
U
قسمت
caboodle
U
قسمت
partition
U
قسمت
partitions
U
قسمت
compartmental
U
قسمت قسمت
segments
U
قسمت
cantos
U
قسمت
grist
U
قسمت
feck
U
قسمت
ratio
U
قسمت
rasher
U
قسمت
rashers
U
قسمت
piecemeal
U
قسمت به قسمت
detachment
U
قسمت
agencies
U
قسمت
agency
U
قسمت
detachments
U
قسمت
department
U
قسمت
installation type
U
نوع قسمت
advance point
U
قسمت سر جلودار
linear portion
U
قسمت خطی
bulk
U
قسمت عمده
proportion
U
سهم قسمت
key facility
U
قسمت مهم
proportions
U
سهم قسمت
bulk
U
قسمت بزرگ
advance point
U
قسمت نوک
beginning
U
قسمت اول
beginnings
U
قسمت اول
advance party
U
قسمت پیشرو
artillery corps
U
قسمت توپخانه
ashi noko
U
قسمت داخلی کف پا
better part
U
قسمت بیشتر
black body
U
قسمت خطرناک
where
U
درکدام قسمت
advance detachment
U
قسمت سرجلودار
administration building
U
قسمت اداری
cable block
U
قسمت کابل
sections
U
بخش قسمت
hilted
U
قسمت عقبی
bachelor quarters
U
قسمت مجردی
parcels
U
قسمت گره
medical department
U
قسمت بهداری
parcel
U
قسمت گره
seen
U
قسمت سوم see
medical service
U
قسمت بهداری
forehand
U
قسمت ممتاز
subsection
U
قسمت فرعی
detail group
U
قسمت بیگاری
initial
U
اولین قسمت
initialed
U
اولین قسمت
initialing
U
اولین قسمت
headquarters detachment
U
قسمت قرارگاه
initialled
U
اولین قسمت
flattest
U
قسمت پهن
flat
U
قسمت پهن
detail part
U
قسمت مفصل
division officer
U
افسر قسمت
forehands
U
قسمت ممتاز
exosphere
U
قسمت خارجی جو
engineer division
U
قسمت مهندسی
divisional officer
U
افسر قسمت
hauling part
U
قسمت کشنده
hauling part
U
قسمت متحرک
midst
U
قسمت وسط
head piece
U
قسمت بالا
initialling
U
اولین قسمت
straightest
U
قسمت مستقیم
straighter
U
قسمت مستقیم
masses
U
قسمت عمده
mass
U
قسمت عمده
installation property
U
اموال قسمت
intelligence service
U
قسمت اطلاعات
intercommand
U
بین قسمت
interservice
U
داخل قسمت
advance detachment
U
قسمت پیشرو
broad
U
قسمت پهن
broader
U
قسمت پهن
massing
U
قسمت عمده
installation property
U
دارایی قسمت
straight
U
قسمت مستقیم
initials
U
اولین قسمت
crypto service
U
قسمت رمز
control section
U
قسمت کنترل
concertina fold
U
یک قسمت به یک جهت
hypoderm
U
قسمت زیرجلد
leg
U
بخش قسمت
advance section
U
قسمت جلویی
legs
U
بخش قسمت
broadest
U
قسمت پهن
sapper
U
قسمت مهندسی
underbody
U
قسمت زیر
department
U
قسمت هیئت
bands
U
قسمت موزیک
band
U
قسمت موزیک
discards
U
قسمت وازده
discarding
U
قسمت وازده
discarded
U
قسمت وازده
discard
U
قسمت وازده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com