English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
profit centre U قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
caveat subscriptor U مسئولیت به عهده عضو میباشد
(in) charge of something <idiom> U مسئولیت کار یاکسانی را به عهده داشتن
central treaty organization U پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
basis of freight U پایه محاسبه هزینه حمل
Please let me take a share in the expenses. U اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
primary U کانالی که ارسسال داده را بین دو وسیله بر عهده دارد
parlementaire U کسی که بین طرفین متحاربین مبادله پیام را به عهده دارد
keystroke U شمارش انتخابهای کلید انجام شده برای محاسبه هزینه تایپ
devices U برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
device U برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
alethiology U قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
baying U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bayed U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bay U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
footprint U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
bays U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
parishes U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
footprints U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
parish U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
answering machine U نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
answering machines U نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
averaged U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
average U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaging U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averages U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
restricted propellant U سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
ionosphere U قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
de scramble U سازمان دادن مجدد پیام یا سیگنالی که حالت نامناسب دارد
geometry processing U فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
preventive justice U قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
service U شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
serviced U شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
earnings U درامدها
collective guarantee U مسئولیت دسته جمعی مسئولیت تضامنی
dedicated U کامپیوتری در شبکه که به چاپگر متصل است و وفیفه مدیریت کارهای چاپ و صنعت چاپ کاربران در شبکه را بر عهده دارد
income policy U سیاست مربوط به درامدها
paging U فرمولی که مدیریت حافظه حافظه به صفحات اختصاص میدهد. و نیز انتقال بین حافظه پشتیبان و حافظه اصلی به روش کار را بر عهده دارد
paged address مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
flop U اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopping U اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flops U اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped U اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
mflops U اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
checkerboarding U سازمان حافظه که در صفحات قدیمی یا بخشهایی از حافظه پر شده است ودر بین این فضاها محلهای استفاده نشده قرار دارد
library U و در زمان و هزینه صرفه جویی شود. 2-مجموعه توابعی که کامپیوتر نیاز دارد تا به آنها مراجعه کند ولی در حافظه اصلی ذخیره نشده اند
libraries U و در زمان و هزینه صرفه جویی شود. 2-مجموعه توابعی که کامپیوتر نیاز دارد تا به آنها مراجعه کند ولی در حافظه اصلی ذخیره نشده اند
sub domain U سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
central treaty organization U سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
undertakes U عهده دار شدن بر عهده گرفتن متعهد شدن
undertaken U عهده دار شدن بر عهده گرفتن متعهد شدن
undertake U عهده دار شدن بر عهده گرفتن متعهد شدن
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
secret police U سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
computation of replacement factors U محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
ibi U Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
economic and social council U شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
international labour organization U سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
apparatus [machinery] U سازمان [سازمان اداری ]
structure U سازمان سازمان دادن
structures U سازمان سازمان دادن
structuring U سازمان سازمان دادن
cost center U قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
lighterage U هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
on U عهده
responsibility U عهده
undertaking U عهده
responsibilities U عهده
trusts U مسئولیت
amenableness U مسئولیت
responsibilities U مسئولیت
liability U مسئولیت
trust U مسئولیت
unresponsive U بی مسئولیت
liabilities U مسئولیت
trusted U مسئولیت
onus U مسئولیت
responsibility U مسئولیت
menage U مسئولیت
burthen U مسئولیت
liability to disease U مسئولیت
responsibly U با مسئولیت
irresponsible U بی مسئولیت
to be incapable U از عهده بر نیامدن
undertaking U به عهده گرفتن
take out U از عهده برامدن
take over U به عهده گرفتن
charge U عهده دارکردن
entrusted U عهده دار
coped U از عهده برامدن
copings U از عهده برامدن
afforded U از عهده برامدن
affording U از عهده برامدن
affords U از عهده برامدن
charges U عهده داری
cope U از عهده برامدن
charged U عهده دار
incumbency U عهده داری
charge U عهده داری
copes U از عهده برامدن
charges U عهده دارکردن
acquit از عهده برآمدن
afford از عهده برآمدن
responsible U عهده دار
cost contract U قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
economic of scale U کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
offices U مسئولیت احرازمقام
irresponsible U عاری از حس مسئولیت
charges U بار مسئولیت
imputability U مسئولیت اخلاقی
on one's shoulders <idiom> U مسئولیت شخصی
implied trust U مسئولیت فرضی
load U فشار مسئولیت
post- U مقام مسئولیت
irresponsibly U بدون حس مسئولیت
office U مسئولیت احرازمقام
post U مقام مسئولیت
amenability U احساس مسئولیت
posts U مقام مسئولیت
posted U مقام مسئولیت
in common <idiom> U مسئولیت داشتن
charge U بار مسئولیت
onmy own responsibility U به مسئولیت خودم
liabilities U الزام مسئولیت
constructive trust U مسئولیت قهری
cark U بار مسئولیت
liability U الزام مسئولیت
primary interest U مسئولیت اصلی
product liability U مسئولیت محصول
area of responsibility U منطقه مسئولیت
law of tort U مسئولیت مدنی
sector of responsibility U منطقه مسئولیت
responsible U مسئولیت دار
loads U فشار مسئولیت
be up to U به عهده کسی بودن
draws U کشیده شدن عهده
charge some one with U به عهده کسی گذاشتن
guarantees U عهده دار شدن
guaranteed U عهده دار شدن
guarantee U عهده دار شدن
assumes U عهده دار شدن
drawn on U کشیده شدن عهده
draw U کشیده شدن عهده
assume U عهده دار شدن
sponsorship U عهده گیری اعانت
I am not up to it . It is beyond my control. I cannot cope . U از عهده من خارج است
at owner's risks U ریسک به عهده مالک
stand U عهده دارشدن موقعیت
drawen on the national bank U عهده بانک ملی
. The car is gathering momentum. U اتوموبیل دارد دور بر می دارد
sponsoring U مسئولیت راقبول کردن
privity of contract U مسئولیت طرفین قرارداد
over worked man U مهره شطرنج پر مسئولیت
unlimited company U شرکت با مسئولیت نامحدود
sponsor U مسئولیت راقبول کردن
limited liability company U شرکت با مسئولیت محدود
liability for damages U مسئولیت در برابر خسارت
law of torts U قانون مسئولیت مدنی
To assume responsibility . U قبول مسئولیت کردن
law of tort U قانون مسئولیت مدنی
sponsors U مسئولیت راقبول کردن
The responsibility lies with you. U مسئولیت با شما است.
peril U بیم زیان مسئولیت
perils U بیم زیان مسئولیت
without engagement U بدون تقبل مسئولیت
irresponsibly U بدون داشتن مسئولیت
cost accounts حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
answer U جواب دادن از عهده برامدن
answers U جواب دادن از عهده برامدن
carrige forward U کرایه به عهده گیرنده کالا
carrier's risk U خطرات به عهده حمل کننده
answering U جواب دادن از عهده برامدن
answered U جواب دادن از عهده برامدن
hold the fort <idiom> U از عهده کاری شاق برآمدن
take the chair U ریاست انجمنی را بر عهده داشتن
draw on U عهده کسی برات کشیدن
duties on buyer's account U حقوق گمرکی به عهده خریداراست
emprise U تقریر عهده دار شدن
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
up to someone to do something <idiom> U مسئولیت مراقبت از چیزی را داشتن
disclaimers U رفع کننده ادعا یا مسئولیت
loosest U از قید مسئولیت ازاد ساختن
amoral U بدون احساس مسئولیت اخلاقی
looser U از قید مسئولیت ازاد ساختن
What do I care? U چطور این مسئولیت من است؟
disclaimer U رفع کننده ادعا یا مسئولیت
solidarity U بهم پیوستگی مسئولیت مشترک
tied down <idiom> U مسئولیت شغلی یا خانوادگی داشتن
Responsibility weighed him down U بار مسئولیت کمرش را خم کرد
loose U از قید مسئولیت ازاد ساختن
pass the buck <idiom> U مسئولیت خودرا به دیگری دادن
capacity cost U هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
carrier's risk U ریسک به عهده شرکت حمل ونقل
to bear any customs duties U هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
owner's risk U خطر یاخطرات به عهده صاحب کالا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com