English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (42 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
recondition U قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
reconditioned U قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
reconditions U قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reconditions U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
recondition U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditioned U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
post knotting U پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
station list U فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
peneplane U فرسوده کردن زمین
gruel U تنبیه فرسوده کردن
peneplain U فرسوده کردن زمین
bowdlerize U قسمتهای خارج از اخلاق را حذف کردن از
cannibalized U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalize U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalised U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizes U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalises U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizing U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalising U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
supplant U تعویض کردن
shift U تعویض کردن
to shift U تعویض کردن
alteration U تعویض کردن
supplants U تعویض کردن
supplanted U تعویض کردن
shifts U تعویض کردن
supplanting U تعویض کردن
shifted U تعویض کردن
replacing U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaces U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replace U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaced U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
substitute U تعویض کردن جابجاکردن
replaced U چیزی را تعویض کردن
switch over U تعویض کردن برق
substitute U تعویض جانشین کردن
replaces U چیزی را تعویض کردن
exchanges U مبادله کردن تعویض
replacing U چیزی را تعویض کردن
putting U تعویض کردن انداختن
puts U تعویض کردن انداختن
replace U چیزی را تعویض کردن
substituting U تعویض کردن جابجاکردن
exchange U مبادله کردن تعویض
exchanging U مبادله کردن تعویض
exchanged U مبادله کردن تعویض
substituting U تعویض جانشین کردن
put U تعویض کردن انداختن
substituted U تعویض جانشین کردن
substituted U تعویض کردن جابجاکردن
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
exchanging U رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
exchanges U رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
exchanged U رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
exchange U رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
format U تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
formats U تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
erose U فرسوده
older U فرسوده
old U فرسوده
attrited U فرسوده
timeworn U فرسوده
doting U فرسوده
oldest U فرسوده
effete U فرسوده
rusty U فرسوده
forworn U فرسوده
forspent U فرسوده
fraying U چیز فرسوده
irk U فرسوده شدن
fray U فرسوده شدن
outwear U فرسوده شدن
care worn U فرسوده ازغم
obsolete U فرسوده متروک
irks U فرسوده شدن
irking U فرسوده شدن
frayed U فرسوده شدن
worn to a frazzle U فرسوده ساییده
wears U فرسوده شدن
frays U فرسوده شدن
forwearied U خسته فرسوده
wear U فرسوده شدن
irked U فرسوده شدن
wear out U کهنه و فرسوده شدن
to knock up U فرسوده شدن ازپادرامدن
beaten U چکش خورده فرسوده
seaworn U فرسوده در اثر دریا
dobbin U یابوی صحرائی یا فرسوده
back out U کهنه و فرسوده شدن
pilefered shipment U کالای فرسوده حراج شده
wear off U فرسوده و از بین رفته شدن
pileferable U اقلام قابل فروش بصورت فرسوده
weatherworn U فرسوده در اثر باد و باران وهوا
Urban tissue sites U سایت های بافت فرسوده شهری
signal services U قسمتهای مخابراتی
innards U قسمتهای داخلی
weapon troops U قسمتهای ادوات
sang banshin U قسمتهای دست
field commands U قسمتهای رزمی
administrative services U قسمتهای اداری
military services U قسمتهای نظامی
property disposition U ازبین بردان اقلام فرسوده تخریب اموال
reserve components U قسمتهای احتیاط ارتش
lobar U واقع در قسمتهای ریه
in other sectors U در قسمتهای دیگر جبهه
modular U دارای قسمتهای کوچک
alate U دارای قسمتهای جناحی
syntax U هم اهنگی قسمتهای مختلف
pared U قسمتهای زائد چیزی را چیدن
services U قسمتهای اداری ادارات نظامی
weeding U برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
comparmentalize U به قسمتهای مجزا تقسیم نمودن
adnexa U قسمتهای متصل بهم زائده
pares U قسمتهای زائد چیزی را چیدن
chemosphere U ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
weed U برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
bowdlerization U حذف قسمتهای خارج از اخلاق
weeded U برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
anisometric U دارای قسمتهای غیر متقارن
pare U قسمتهای زائد چیزی را چیدن
bilge blocks U قسمتهای تولید کننده فشار دریایی
hop stop and jump U قسمتهای سه گانه پرش طول سه گام
gambusia U ماهی ابنوس قسمتهای نسبتا گرمسیر
check off list U برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
clearing U تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش
clearings U تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش
principal parts U قسمتهای اصلی زمانهای فعل که سایرزمانها را از ان میسازند
adhesion آمیزش و بهم آمیختگی طبیعی قسمتهای مختلف
mullion U جرز یا الت عمودی میان قسمتهای پنجره
munnion U جرز الت عمودی در میان قسمتهای پنجره
reddendo singula singulis U الفاظ در قسمتهای مختلف سندباید متناسب با هم تعبیرشوند
upgrading U به روز رسانی [معاوضه قسمتهای قدیمی] [مهندسی]
thread U برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
lymphmatosis U ایجاد غدد مرکب از بافتهای لنفی در قسمتهای بدن
threads U برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
bow string truss U خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
FDISK U امکانی در سیستم که قسمتهای روی دیسک سخت را تشخیص میدهد
cumulo nimbus U ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
degradation U اجازه داده به برخی قسمتهای سیستم به کارکردن پس از از بین رفتن یک قسمت
montage U قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
montages U قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
offsets U برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
information hiding U یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
groove U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
design heuristics U راهنمایی هایی که به هنگام تقسیم یک مسئله یا برنامه بزرگ به قسمتهای کوچک وکنترل شدنی می توان از انهااستفاده کرد
replacements U تعویض
interchanged U تعویض
resignation U تعویض
substitution U تعویض
shift U تعویض
quid pro quo U تعویض
refill U تعویض
resignations U تعویض
refilled U تعویض
quid pro quos U تعویض
refills U تعویض
refilling U تعویض
rotation U تعویض
interchanging U تعویض
switches U تعویض جا
switches U تعویض
switched U تعویض جا
switched U تعویض
switch U تعویض جا
switch U تعویض
switchover U تعویض
replacement U تعویض
replacing U تعویض
replaces U تعویض
substituent U تعویض
stage set U تعویض سن
interchange U تعویض
interchanges U تعویض
replace U تعویض
line feed U تعویض خط
replaced U تعویض
swapping U تعویض
shifted U تعویض
shifts U تعویض
shifted U نوبت تعویض
fungibility U قابلیت تعویض
fungible U قابل تعویض
replacement U تعویض قطعه
changing U تعویض مبادله
rotation U تعویض محل
replacements U تعویض یکانها
replacements U تعویض قطعه
request substitution U تقاضای تعویض
alternate U تعویض متناوب
restaging U تعویض محل
alternates U تعویض متناوب
frequency changing U تعویض فرکانس
commutating switch U کلید تعویض
illumination change U تعویض روشنایی
automatic carriage U تعویض خودکار
shift U نوبت تعویض
alternated U تعویض متناوب
turn over U برگردان تعویض
maintenance U تعویض قط عات و...
foreign exchange U تعویض خارجی
substitute U تعویض بازیگر
replacement U تعویض یکانها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com