Perdic | قدرت دی الکتریکی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	dielectric power U	قدرت دی الکتریکی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	available U	بیشترین قدرت الکتریکی یا پردازش یک سیستم
	dielectric power factor U	ضریب قدرت دی الکتریکی
Other Matches

	empowers U	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
	empowering U	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
	empowered U	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
	empower U	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
	electrostatic U	ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
	PSU U	مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
	creativeness U	قدرت خلاقه قدرت ابداع
	dictatorship of proletariat U	اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
	countervailing power U	قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
	authoritarainism U	نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
	electrical and otherwise U	الکتریکی و غیر الکتریکی
	anti- U	ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
	gradient circuit U	مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
	radar discrimination U	قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
	gas electric generating set U	مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
	energy U	قدرت
	power U	قدرت
	forces U	قدرت
	energies U	قدرت
	forcing U	قدرت
	powers U	قدرت
	power takeoff U	قدرت
	inauthoritative U	بی قدرت
	nerves U	قدرت
	potency U	قدرت
	powering U	قدرت
	nerve U	قدرت
	force U	قدرت
	tensions U	قدرت
	tension U	قدرت
	commanding U	با قدرت
	powered U	قدرت
	godown U	قدرت
	strength U	قدرت
	vigour U	قدرت
	strengths U	قدرت
	vis U	قدرت
	vim U	قدرت
	sovereignty U	قدرت
	strenght U	قدرت
	authority U	قدرت
	zing U	قدرت
	strong-arm U	قدرت
	strong arm U	قدرت
	capability U	قدرت
	abilities U	قدرت
	posses U	قدرت
	posse U	قدرت
	will power <idiom> U	قدرت
	ability U	قدرت
	might U	قدرت
	vigor U	قدرت
	power stroke U	مرحله قدرت
	power supplay U	منبع قدرت
	power structure U	ساخت قدرت
	like a ton of bricks <idiom> U	به شدت یا با قدرت
	authority U	مرجع قدرت
	rating plate U	پلاک قدرت
	receptivity U	قدرت پذیرش
	authority symbol U	نماد قدرت
	can U	قدرت داشتن
	authority figure U	مظهر قدرت
	power transmission U	انتقال قدرت
	almightiness U	قدرت کامل
	power test U	ازمون قدرت
	creativity U	قدرت ابداع
	creativity U	قدرت خلاقه
	accelerating power U	قدرت شتاب
	absorption power U	قدرت جذب
	absorbency U	قدرت جذب
	canning U	قدرت داشتن
	resolution U	قدرت تشخیص
	puissance U	توان قدرت
	resolutions U	قدرت تشخیص
	cans U	قدرت داشتن
	prepotence U	قدرت کامل
	prepotency U	قدرت کامل
	adhesive stress U	قدرت چسبندگی
	sight U	قدرت دید
	discourses U	قدرت استقلال
	discourse U	قدرت استقلال
	posses U	قدرت قانونی
	posse U	قدرت قانونی
	enterprise U	قدرت اقدام
	enterprises U	قدرت اقدام
	heaven U	قدرت پروردگار
	voltage source U	منبع قدرت
	heavens U	قدرت پروردگار
	sea power U	قدرت بحری
	scepter U	قدرت یا اقتدارسلطنتی
	staying power U	طاقت قدرت
	seapower U	قدرت دریایی
	sights U	قدرت دید
	the finger of god U	قدرت خدا
	stock-cars U	قدرت و دوام
	stock-car U	قدرت و دوام
	stock car U	قدرت و دوام
	super power U	ابر قدرت
	strenght U	قدرت شدت
	superpower U	ابر قدرت
	useful power U	قدرت مفید
	source of power U	منبع قدرت
	social power U	قدرت اجتماعی
	dynamism U	قدرت تحرک
	leverage U	قدرت نفوذ
	retentivity U	قدرت نگهداری
	resolving power U	قدرت تفکیک
	refractive power U	قدرت شکست
	reflecting power U	قدرت انعکاس
	authoritarianism U	قدرت طلبی
	world power U	قدرت جهانی
	purchasing power U	قدرت خرید
	full U	تمام قدرت
	fullest U	تمام قدرت
	superpowers U	ابر قدرت
	saber rattling U	قدرت نمایی
	on U	در اوج قدرت
	acidity U	قدرت اسیدی
	will to power U	قدرت خواهی
	world power U	قدرت دنیوی
	power failure U	قطع قدرت
	will-power U	قدرت اراده
	power failures U	قطع قدرت
	hands U	قدرت توپگیری
	firepower U	قدرت شلیک
	scattering power U	قدرت پراکندگی
	solvency U	قدرت حلالپوشی
	countervailing power U	قدرت همسنگ
	cutting power U	قدرت برش
	deglutition U	قدرت بلع
	powered U	قدرت نیرو
	fluxing power U	قدرت سیلان
	economic power U	قدرت اقتصادی
	magnitude U	شدت قدرت
	destructivity U	قدرت تخریب
	generator output U	قدرت مولد
	cutting capacity U	قدرت برش
	gripping power U	قدرت مهارکنندگی
	great power U	کشور با قدرت
	omnipotence U	قدرت تام
	palgwe U	فوق قدرت
	powering U	قدرت نیرو
	omnipotence U	قدرت مطلق
	detectability U	قدرت اشکارسازی
	fire power U	قدرت تیراندازی
	detection range U	قدرت اکتشافی
	ionic strength U	قدرت یونی
	explosive force U	قدرت انفجار
	monopoly power U	قدرت انحصاری
	explosive energy U	قدرت انفجار
	low power transistor U	ترانزیستور با قدرت کم ترانزیستور کم قدرت
	low power stage U	طبقه کم قدرت
	emissive power U	قدرت صدور
	engine performance U	قدرت موتور
	effective power U	قدرت موثر
	diagonal power U	قدرت قطری
	power U	قدرت نیرو
	fire power U	قدرت اتش
	dielectric strength U	قدرت دی الکتریک
	driving power U	قدرت محرکه
	economic potential U	قدرت اقتصادی
	fasces U	قدرت مجازات
	engine power U	قدرت موتور
	powers U	قدرت نیرو
	basicity U	قدرت بازی
	power distribution U	پخش قدرت
	heavy current circuit breaker U	کلید قدرت
	high powerd money U	پول پر قدرت
	high power transistor U	ترانزیستور قدرت
	high power transformer U	ترانسفورماتور قدرت
	power dissipation U	اتلاف قدرت
	circuit breaking capacity U	قدرت قطع
	rod U	میله قدرت
	rods U	میله قدرت
	high power microscope U	میکروسکوپ پر قدرت
	horse power U	قدرت اسب
	power function U	تابع قدرت
	bearing capacity U	قدرت تحمل
	benumb U	بی قدرت کردن
	power source U	منبع قدرت
	bond strength U	قدرت پیوند
	power outege U	قطع قدرت
	power loss U	گمگشتگی قدرت
	power loss U	تلف قدرت
	imperium U	قدرت مطلقه
	increase of power U	افزایش قدرت
	high power engine U	موتورپر قدرت
	authoritarian U	قدرت طلب
	input power U	قدرت ورودی
	damping power U	قدرت میرایی
	pi accepting U	قدرت پی پذیری
	conveying capacity U	قدرت انتقال
	combat power U	قدرت رزمی
	heam yoei vooly U	تئوری قدرت
	power switch U	کلید قدرت
	authoritarians U	قدرت طلب
	cogency U	قدرت عقیده
	power consumption U	مصرف قدرت
	hiding power U	قدرت پوشش
	power factor U	ضریب قدرت