English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
keelboat U قایق پهن رودخانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ferryboat U قایق عبور از رودخانه
ferryboats U قایق عبور از رودخانه
Other Matches
afflux U خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
up the river U سوی سر چشمه رودخانه بطرف بالای رودخانه
affluent رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
liman U خلیج مصب رودخانه مدخل رودخانه
canopy U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
lubber's line U علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind U حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
tacks U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
boat space U فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
showboat U قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
rivers U رودخانه
river U رودخانه
rever U رودخانه
river clay U گل رودخانه
glacier U رودخانه یخ
river gravel U شن رودخانه
river line U خط رودخانه
glaciers U رودخانه یخ
water system U رودخانه و شعبات ان
lethe U اب رودخانه بزرخ
levee U کناره رودخانه
the river karoon U رودخانه کارون
the karoon river U رودخانه کارون
stethe U ساحل رودخانه
fork of ... river U شاخه رودخانه ...
by water U از راه رودخانه
bottom ice U یخ کف دریاچه یا رودخانه
potamology U مبحث رودخانه ها
conferva U علف رودخانه
river line U خط ساحل رودخانه
ostiary U دهانه رودخانه
riverbed U بستر رودخانه
riverine U سواحل رودخانه
riverward U بطرف رودخانه
upstream U بالای رودخانه
river mouth U دهانه رودخانه
riparian U ساحل رودخانه زی
stream U رودخانه ابراهه
along the river U درامتداد رودخانه
river profile U نیمرخ رودخانه
river bed U بستر رودخانه
river beds U بستر رودخانه
river bank U ساحل رودخانه
river banks U ساحل رودخانه
strand U لایه رودخانه
strands U لایه رودخانه
streams U رودخانه ابراهه
streamed U رودخانه ابراهه
head stream U سرچشمه رودخانه
river trip U گردش رودخانه ای
an open river U رودخانه باز
headwater U بالادست رودخانه
alpheus U رب النوع رودخانه
bight U پیچ رودخانه
low water U فروکش اب رودخانه
euphrates U رودخانه فرات
river trip U مسافرت رودخانه ای
fluviatic U پیداشده رودخانه رودخانهای
excavation in river bed U خاکبرداری در بستر رودخانه
inland navigation U کشتی رانی در رودخانه ها
basin U حوزه رودخانه ابگیر
interamnian U واقع در میان دو رودخانه
eyot U جزیره کوچک در رودخانه
upstream U بالادست جریان رودخانه
fluvial U زیست کننده در رودخانه
deliberate crossing U عبور با فرصت از رودخانه
basins U حوزه رودخانه ابگیر
naiad U حوری موجددریاچه رودخانه
head water U قسمت بالادست رودخانه
niagara U رودخانه و ابشار نیاگارا
hasty crossing U عبور تعجیلی از رودخانه
head water U بالای رودخانه بالارود
forced crossing U عبور اجباری از رودخانه
keelboatman U کرجی بان رودخانه
levee U دیواره ساحلی رودخانه
near bank U ساحل نزدیک رودخانه
upstream U مخالف جریان رودخانه
spanning U پل زدن روی رودخانه
basin area U حوزه ابریز رودخانه
bank effect U اثر کناره رودخانه
sluggish stream U رودخانه با جریان کند
chute U شیب تند رودخانه
chutes U شیب تند رودخانه
styx U رودخانه عالم اسفل
riparian U وابسته بکنار رودخانه
riverain U ساکن ساحل رودخانه
span U پل زدن روی رودخانه
riparian U حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
river basin U ابگیر یا حوضه رودخانه
river bed level U تراز بستر رودخانه
spans U پل زدن روی رودخانه
spanned U پل زدن روی رودخانه
white water U ابشارهای کوتاه رودخانه
bayou U شاخه فرعی رودخانه
whitewater racing U مسابقه در مسیر اشفته رودخانه
bed building stage of river U تراز سطح متوسط اب رودخانه
fluviatile U نهری زندگی کننده در رودخانه
hurst U جای کم عمق در رودخانه یا دریا
he put me across the river U مرا بدانسوی رودخانه برد
haugh U زمین رسوبی کنار رودخانه
fluviomarine U درست شده رودخانه ودریا
detritus U مواد خردوریز محمولات اب رودخانه
river forcasting U پیش بینی جریان رودخانه
navigation river U رودخانه قابل کشتی رانی
palisade U صخرهء مشرف بر رودخانه محجر
cess U سرازیری کنار رودخانه وغیره
palisades U صخرهء مشرف بر رودخانه محجر
strath U بستر پهن مسیر رودخانه
summer bed of a river U بستر تابستانی رودخانه مسیل
to clean arives U رودخانه ایی را لاروبی کردن
to fall down the river U باجریان رودخانه حرکت کردن
fairway U قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
fairways U قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
fluviometer U الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
fluviograph U الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
holm U زمین مسطح وپست نزدیک رودخانه
rhenish U شراب المانی rhein وابسته به رودخانه
ice mining U انفجار یخ رودخانه یا دریاچه ها به وسیله مین
dragsman U لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
staff gauge U اشل اندازه گیری ارتفاع اب رودخانه
effective snow melt U برف ذوب شده موثر در جریان رودخانه
riffles U کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
wharves U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
riffle U کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
wharfs U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
wharf U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
riffling U کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
riffled U کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
camp-shedding U [پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
live lining U ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
logjam U انباشتگی تنهی درختان بریده شده در رودخانه
The teo countries are separated by this river. U این رودخانه دو کشور را از یکدیگه جدامی کند
watershed U منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
How long is the River Nile? U طول وعرض رودخانه نیل چقدر است ؟
watersheds U منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
gorge portion U محل مناسب برای ایجاد سد دربستر رودخانه
riparian rights U حقوق خاصه مالکین خریم رودخانه ها و انهار
sandbar U جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
nilometer U الت خود نگارودرجه داربرای سنجش بلندی اب رودخانه
estacade U سدی که ازتیرهاوپایههای چوبی در رودخانه یادریابرای بستن راه
gauging station U ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه
riparian law U قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
base flow U مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
bank protection U حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
holm U جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
ferrybridge U کشتی ای که قطار راه اهن راازروی رودخانه یاخلیج میبرد
gauging section U مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
acheval U ارتشی که جناحش در اثرمانعی مانندباتلاق یا رودخانه از ان دورو مجزا باشد
terrigenous U تشکیل شده بوسیله عمل سایش رودخانه وجریان اب خاکزاد
estuary U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
alluviation U رسوبات ماسه و شن ناشی ازکم شدن سرعت جریان رودخانه
estuaries U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
caisson U اطاقکی که جهت دستیابی به بستر رودخانه به سمت پایین گودبرداری میشود
water hole U سوراخ یا شکاف طبیعی رودخانه خشک شده که مقداری اب دران باشد
snag boat U کشتی بخاری کوچک که با ان بستر رودخانه هارا ازموانع پاک می کنند
The Pied Piper of Hamelin U نی نواز هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
ferryboats U قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
The Pied Piper of Hamelin U فلوت زن رنگارنگ هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
ferryboat U قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
ferries U گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferry U گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferrying U گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferried U گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ark U قایق
lighters U قایق
boatdeck U پل قایق
boat U قایق
bilge U کف قایق
boats U قایق
boat tail U دم قایق
barges U قایق
barge U قایق
outboard U قایق
ferry boat U قایق
caique U قایق
lighter U قایق
barged U قایق
lighters U قایق باری
sternest U عقب قایق
sterns U عقب قایق
capsized U برگشتن قایق
capsize U برگشتن قایق
capsizes U برگشتن قایق
capsizing U برگشتن قایق
sailing boat U قایق بادبانی
aboard U روی قایق
galley U اشپزخانه قایق
sailing boats U قایق بادبانی
dinghies U قایق تفریحی
fore U جلوی قایق
dinghy U قایق تفریحی
stern U عقب قایق
sterner U عقب قایق
life boad U قایق نجات
ladders U پلکان قایق
boat-hooks U هوک قایق
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com