English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
trimaran U قایق با 3 بدنه موازی
trimarans U قایق با 3 بدنه موازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hulls U بدنه قایق
hull U بدنه قایق
monohull U قایق با یک بدنه
multihull U قایق با بیش از یک بدنه
heel U قسمت عقبی بدنه قایق
displacement hull U قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
underbody U قسمت بدنه قایق در زیر اب
catamarans U قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
catamaran U قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
heels U قسمت عقبی بدنه قایق
topsides U قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
waterline U خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
planing hull U بدنه قایق که در سرعت زیاداز اب بیرون می اید
heel U کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
heels U کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
canopy U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
parallels U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleled U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
multiple U معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
MIMD U معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
lpt U در DOS نام دستگاهی است که به یکی از درگاههای موازی مربوط می گردد وچاپگرهای موازی می توانندبه ان متصل شوند
mine casemate U بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
buoyant mine case U بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
lubber's line U علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind U حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
shunted U موازی موازی فرعی
shunts U موازی موازی فرعی
shunt U موازی موازی فرعی
tack U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
boat space U فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
showboat U قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
hull U بدنه
framework U بدنه
hulls U بدنه
housing U بدنه
frameworks U بدنه
bridge deck U بدنه پل
casings U بدنه
shafts U بدنه
fuselages U بدنه
fuselage U بدنه
body U بدنه
bodies U بدنه
trunks U بدنه
trunk U بدنه
casing U بدنه
compartment U بدنه
compartments U بدنه
shaft U بدنه
contour U بدنه
pump casting U بدنه پمپ
revetment U پوشش بدنه
hull U بدنه کشتی
ground U اتصال بدنه
die stock U بدنه رنده
elevator casing U بدنه بالابر
hulls U بدنه کشتی
trunks U بدنه ستون
shells U بدنه ساختمان
shelling U بدنه ساختمان
hulks U بدنه کشتی
pressure hull U بدنه ضد فشار
shaft U بدنه چوبه
trunk U بدنه ستون
shafts U بدنه چوبه
shell U بدنه ساختمان
costa U تیغه در بدنه
side wall of a lock U بدنه سد دریچهای
hulk U بدنه کشتی
the body of a carriage U بدنه یک کالسکه
magnet housing U بدنه اهنربا
westwork U بدنه غربی
white body U بدنه سفید
airframe U بدنه هواپیما
stock U بدنه رنده
cartridge shell U بدنه پوکه
auto body sheet U بدنه اتومبیل
automobile body sheet U بدنه اتومبیل
buffer body U بدنه دافع
hull column پایه بدنه
hull insurance U بیمه بدنه
box type van body U بدنه صندوق
loop body U بدنه حلقه
magnet case U بدنه اهنربا
fuselage U بدنه هواپیما
motor casing U بدنه موتور
tige U بدنه ساقه
to connect to frame U اتصال به بدنه
head U شبکه یا بدنه
turbin casing U بدنه توربین
fuselages U بدنه هواپیما
stocked U بدنه رنده
gate leaf U بدنه دریچه سد
fuselage refrence line U خط مبنای بدنه
furnace body U بدنه کوره
saddletree U بدنه چوبی زین
steering gear housing U بدنه جعبه فرمان
engine block U قالب یا بدنه موتور
aviation structural mechanic U مکانیک بدنه هواپیما
trunks U تلگراف یا تلفن بدنه
selected material U لایه بدنه راه
trunk U تلگراف یا تلفن بدنه
seacock U شیرهای بدنه ناو
bottom line U طناب زیر بدنه
hull U بدنه یک هواپیمای دریایی
hulls U بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
hull U بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
hulls U بدنه یک هواپیمای دریایی
cartridge shell U بدنه پوکه فشنگ
hull down U بدنه پشت حفاظ
ideal energy radiator U رادیاتور بدنه سیاه
freeboard U بدنه فوقانی ناو
thallus U ساقه بدنه گیاه
belt frame U اسکلت محیطی بدنه هواپیما
airframe mechanic U تعمیرکار بدنه هواپیما بامجوز اف ا ا
bonding U گیره اتصالی اتصال بدنه
head U بعد بالایی کتاب یا بدنه
modified stock car U اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
forebody U بدنه قسمت جلوی ناو
cocooning U روکش دادن بدنه هواپیما
crotches U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
hull U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
crotch U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
empty weight U وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
gap U فاصله بین نوک قلاب و بدنه
gaps U فاصله بین نوک قلاب و بدنه
low mid wing U بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
rocks U حرکت دورانی بال به دور بدنه
wing position U وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
rocked U حرکت دورانی بال به دور بدنه
rock U حرکت دورانی بال به دور بدنه
hulls U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hoist line U کابلی که بدنه اسکریپر را بالاو پایین میبرد
thoroughbrace U تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
air foil U سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
maximum junction to case thermal impedan U مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
streamline body U بدنه اتومبیل یاهواپیماکه ....تیزی شکل خودکمترباجریان هوامقاومت کند
herdic U کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
shell U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
webs U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
web U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
shells U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
shelling U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
paralleled U موازی
coaxial U موازی
paralleling U موازی
parallelled U موازی
two parallel lines U دو خط موازی
shunted U موازی
parallel U موازی
shunts U موازی
parallels U موازی
parallel ruler U خط کش موازی
parallelling U موازی
shunt U موازی
cantilever wing U بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
sponson U جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
centronics interface U رابط موازی
parallels U برابر خط موازی
parallel circuit U مدار موازی
along U موازی با طول
parallel operation U عمل موازی
parallel column U ستونهای موازی
parallel interface U رابط موازی
parallelling U برابر خط موازی
parallel feed U خورد موازی
parallel conversion U تبدیل موازی
parallel operation U عملکرد موازی
parallelled U برابر خط موازی
parallel connection U اتصال موازی
pyeonhi seogi U موازی ایستادن
parallel storage U انباره موازی
parallel sheaf U مروحه موازی
axially parallel U موازی محوری
parallel run U اجرای موازی
shunt U مقاومت موازی
shunts U مقاومت موازی
parallel U برابر خط موازی
parallel reading U خواندن موازی
parallel processor U پردازنده موازی
shunted U مقاومت موازی
parallel storage U انبارش موازی
parallel system U شبکه موازی
running in parallel U پردازش موازی
serioprallel U دنبالهای و موازی
shunt capacitor U خازن موازی
parallel transmission U ارسال موازی
shunt element U عنصر موازی
antiparalle U موازی ناهمسو
parallel transmission U انتقال موازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com