English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
poor law U قانون نگهداری از تهیدستان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the poor U تهیدستان
corrective maintenance U نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
maintenance U تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
legalism U رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
forced sale U فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
the law is not retroactive U قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
code U قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
declaratory statute U قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
law of procedure U قانون اصول محاکمات قانون شکلی
say's law U قانون سی . براساس این قانون
penal statute U قانون جزایی قانون مجازات
canon U قانون کلی قانون شرع
canons U قانون کلی قانون شرع
marginal productivity law U قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
implied trust U امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
the law does not apply to him U او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
storage U نگهداری
conservation U نگهداری
landing, storage, delivery U نگهداری
holding U نگهداری
detentions U نگهداری
upkeep U نگهداری
maintenance U نگهداری
retinue U نگهداری
retinues U نگهداری
internment U نگهداری
detention U نگهداری
sustention U نگهداری
safe guard U نگهداری
custody U نگهداری
sustenance U نگهداری
guarding subsidy U حق نگهداری
preservation U نگهداری
safe keeping U نگهداری
sustentation U نگهداری
detainer U نگهداری
guardianship U نگهداری
protection U نگهداری
keeping U نگهداری
retention U نگهداری
the long arm of the law U دست قانون [دست قدرتمند قانون]
category U طبقه نگهداری
depot maintenance U نگهداری امادگاهی
conserving U نگهداری کردن
conserves U نگهداری کردن
organizational maintenance U نگهداری سازمانی
conserve U نگهداری کردن
to take keep U نگهداری کردن
to maintain a road U نگهداری کردن
upkeep U نگهداری کردن
maturing U نگهداری بتن
tenure U نگهداری اشغال
to maintain one's family U نگهداری کردن
deffered maintenance U نگهداری مخصوص
field maintenance U نگهداری در صحرا
account U نگهداری حسابها
field maintenance U نگهداری صحرایی
field capacity U فرفیت نگهداری
warehousing U نگهداری در انبار
conserved U نگهداری کردن
the keeping of a festival U نگهداری عید
tend U نگهداری کردن از
tended U نگهداری کردن از
tending U نگهداری کردن از
tends U نگهداری کردن از
program maintenance U نگهداری برنامه
record keeping U نگهداری سوابق
interludes U نگهداری مقدماتی
interlude U نگهداری مقدماتی
energy preservation U نگهداری انرژی
depot maintenance U نگهداری دپویی
keep track of <idiom> U نگهداری یاداشت
tenability U قابلیت نگهداری
maintain U نگهداری کردن
maintained U نگهداری کردن
preventive maintenance U نگهداری پیشگیرانه
maintains U نگهداری کردن
keep U نگهداری کردن
keeps U نگهداری کردن
preventive maintenance U نگهداری حفافتی
preventive maintenance U نگهداری پیشگیری
retentivity U قدرت نگهداری
restraints U نگهداری خودداری
maintenance U نگهداری و تعمیر
manage U نگهداری کردن
cares U نگهداری موافبت
cared U نگهداری موافبت
maintenance U تعمیر و نگهداری
safeguard U نگهداری کردن
maintrain U نگهداری کردن
safeguarding U نگهداری کردن
care U نگهداری موافبت
maintenance support U پشتیبانی نگهداری
maintain U نگهداری کردن
restraint U نگهداری خودداری
holding time U زمان نگهداری
maintenance cost U هزینه نگهداری
LSD U نگهداری تحویل
holding costs U مخارج نگهداری
care of supplies U نگهداری اماد
maintenance cost U ارزش نگهداری
categories of maintenance U طبقات نگهداری
categories of maintenance U انواع نگهداری
hold U ایست نگهداری
safeguards U نگهداری کردن
levels of maintenance U ردههای نگهداری
safeguarded U نگهداری کردن
maintenance functions U کارکردهای نگهداری
maintenance period U دوره نگهداری
holding capacity U فرفیت نگهداری
support U نگهداری کردن
granfather file U نگهداری می شوند
holds U ایست نگهداری
maintenance status U وضعیت نگهداری
remote servicing U نگهداری از راه دور
remote maintenance U نگهداری از راه دور
maintenance routine U روال تعمیر و نگهداری
software maintenance U نگهداری نرم افزار
gasholder U محل نگهداری بنزین
gasholders U محل نگهداری بنزین
system maintenance U تامین و نگهداری سیستم
entertainable U قابل پذیرائی و یا نگهداری
schedule maintenance U نگهداری زمانبندی شده
keep time <idiom> U نگهداری میزان و وزن
custody of goods U حفافت یا نگهداری کالا
maintenance work U کار تعمیر و نگهداری
depositery U محل نگهداری سپرده
hold something back <idiom> U نگهداری اطلاعات از کسی
managements U اجرا و نگهداری شبکه
management U اجرا و نگهداری شبکه
gurantee period U دوره نگهداری تاسیسات
to bear up U نا امیدنشدن نگهداری کردن
upkeep U هزینه نگهداری و تعمیر
maintenance U نگهداری از تاسیسات یاساختمان
mewed U دراصطبل نگهداری کردن
mewing U دراصطبل نگهداری کردن
power of reservation U حق نگهداری وذخیره کردن
baby farm U محل نگهداری کودکان
mew U دراصطبل نگهداری کردن
bestride U نگهداری ودفاع کردن از
moist curing U نگهداری مرطوب بتن
support U تایید کردن نگهداری
ammunition depot U محل نگهداری مهمات
upkeep U هزینه نگهداری وتعمیر
membrane curing U نگهداری غشایی بتن
administrator U تنظیم و نگهداری شبکه دارد
columbarium U جای نگهداری خاکستر مردگان
fit call U رده یکم تعمیر و نگهداری
administrators U تنظیم و نگهداری شبکه دارد
warren U محل نگهداری حیوانات وحشی
warrens U محل نگهداری حیوانات وحشی
stickboy U متصدی نگهداری چوبهای هاکی
confessio U [محل نگهداری جسد شهید]
patronised U نگهداری کردن مشتری شدن
patronises U نگهداری کردن مشتری شدن
patronize U نگهداری کردن مشتری شدن
patronized U نگهداری کردن مشتری شدن
patronizes U نگهداری کردن مشتری شدن
maintenance shop U کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
accountable depot U مرکز نگهداری سوابق حسابداری
tape library U اتاق مخصوص نگهداری نوار
remote servicing U تعمیر و نگهداری از راه دور
accountable supply distribution activity U سازمان نگهداری سوابق امادی
to safeguard [against] U نگهداری کردن [علیه] [در برابر]
administrative crypto account U نگهداری اسناد و مدارک محرمانه
carry over <idiom> U برای بعد نگهداری کردن
to have custody of U نگهداری یا امانت داری کردن از
bee-keeper U متصدی نگهداری از زنبور عسل
hold at disposal U در اختیار دیگری نگهداری کردن
remote maintenance U تعمیر و نگهداری از راه دور
serviced U بررسی یا تعمیر یا نگهداری سیستم
customers U نگهداری و تعمیر یک وسیله مشتری
preventive U ماده نگهدارنده وسایل نگهداری
customer U نگهداری و تعمیر یک وسیله مشتری
service U بررسی یا تعمیر یا نگهداری سیستم
bee-keepers U متصدی نگهداری از زنبور عسل
buffer U کل حروفی که قابل نگهداری در بافر هستند
apicultural U مربوط به پرورش و نگهداری زنبور عسل
three U سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
conservancy U نگهداری جنگلهاوشیلات ومنابع طبیعی دیگر
gross negligence U تقصیر در نگهداری مال تعدی و تفریط
bonded store U انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
white paternoster U دعای نگهداری ازشر روح پلید
bone-house U [جایی برای نگهداری استخوان مردگان]
maintenance float U شارژ انباراضافی وسایل نگهداری اضافی
sacrist U متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
keep in trust U به عنوان امانت نگهداری کردن چیزی
maintenance calibration U تنظیمات مربوط به نگهداری تنظیم تعمیراتی
cost of maintenance U هزینه نگهداری و ترمیم نفقه و خرجی
lay up <idiom> U ذخیره کردن ،نگهداری برای آینده
lay up <idiom> U گذاشتن درگاراژ یا محل نگهداری قایق
threes U سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
magazine area U محل نگهداری مواد منفجره یامهمات
hand-held U آنچه قابل نگهداری در دست است
spoin bank U محل نگهداری وسایل مازاد بر احتیاج
for keeps U برای نگهداری همیشگی بعنوان یادگار
file maintenaee U اصلاح و نگهداری پرونده پشتیبانی فایل
maternal school U اموزشگاهی که درانجا مانند مادرازکودک نگهداری میشود
maintenance window U [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
service time window U [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com