Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
jus sanguinis
U
قانونی که بموجب ان تابعیت فرزند از روی تابعیت والدینش معین میگردد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stateless person
U
شخصی که تابعیت کشور راندارد شخص فاقد اوراق تابعیت
naturalizes
U
اعطای تابعیت قبول تابعیت کردن
naturalizing
U
اعطای تابعیت قبول تابعیت کردن
naturalises
U
اعطای تابعیت قبول تابعیت کردن
naturalising
U
اعطای تابعیت قبول تابعیت کردن
naturalize
U
اعطای تابعیت قبول تابعیت کردن
nationality
U
تابعیت
sequence
U
تابعیت
nationalities
U
تابعیت
citizenship
U
تابعیت
sequences
U
تابعیت
allegiances
U
تابعیت
allegiance
U
تابعیت
naturalize
U
حق تابعیت دادن
renouncement of citizenship
U
ترک تابعیت
naturalising
U
حق تابعیت دادن
repatriations
U
اعطاء تابعیت
naturalises
U
حق تابعیت دادن
repatriation
U
اعطاء تابعیت
stateless
U
بدون تابعیت
naturalization
U
قبول تابعیت
dual nationality
U
تابعیت مضاعف
document of nationality
U
سند تابعیت
declaration of intention
U
درخواست تابعیت
naturalizing
U
حق تابعیت دادن
denaturalize
U
از تابعیت در اوردن
diversity of citizenship
U
اختلاف تابعیت
nationality law
U
قانون تابعیت
naturalizes
U
حق تابعیت دادن
naturalization
U
اعطای تابعیت
adherently
U
هواخواهانه ازروی تابعیت
naturalization
U
اعطا یا قبول تابعیت
to expatriate oneself
U
ترک تابعیت کردن
expotriate someone
U
ترک تابعیت کردن
declaration of intention
U
افهاریه تمایل به پذیرش تابعیت
reneged
U
ترک تابعیت کشور یا دین خود راکردن
reneges
U
ترک تابعیت کشور یا دین خود راکردن
reneging
U
ترک تابعیت کشور یا دین خود راکردن
renege
U
ترک تابعیت کشور یا دین خود راکردن
jussoli
U
قانونی که بموجب ان شخص تبعهء کشوریست که در ان متولد شده
phonetic system of spelling
U
اصول املایی بموجب ان هرحرف نماینده همیشگی یک صدای معین میباشد
survivor curves
U
منحنی باززیستی اقلام پس ازاتمام عمر قانونی یا مدت معین
false attack
U
حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
by of
U
بموجب
thereunder
U
بموجب ان
thereby
U
از ان راه بموجب ان در نتیجه
indicement
U
اتهام بموجب ادعانامه
whereby
U
که بموجب ان بچه وسیله
under these rules
U
بموجب این قوانین
to lay down a rule
U
قانونی را درست کردن قانونی را وضع نمودن
hereby
U
بموجب این نامه یا حکم یا سند
know allmen by these presents
U
بموجب این سندعموم را اگاهی میدهد
psephism
U
حکمی که بموجب رای مجلس صادر میشد
mutual terms
U
شرایطی که بموجب ان دو تن بجای اینکه پول بدهند کارمیکند
theory of preformation
U
فرضیهای که بموجب ان هربخشی ازموجودالی درنطفه موجودبوده بایدبزرگ شود
plutonism
U
فرضیهای که بموجب ان خارههای پی در پی پوسته زمین دراثرگرمادرست شده اند
interpleader
U
محاکمهای که بموجب ان دوکس ناگزیر میشونداز اینکه ....خاتمه دهند
free fishery
U
حق انحصاری ماهی گیری درابهای عمومی بموجب فرمان شاه
plutonic theory
U
فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
copyhold
U
تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
automatic release date
U
تاریخ انقضای عمر قانونی وسایل سررسید عمر قانونی
job lot
U
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
job lots
U
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
legitimating
U
عذر قانونی قانونی
legitimate
U
عذر قانونی قانونی
legitimates
U
عذر قانونی قانونی
legitimated
U
عذر قانونی قانونی
only child
U
تک فرزند
get
U
فرزند
frying
U
فرزند
son
U
فرزند
filicide
U
فرزند کش
impignorate
U
فرزند
fry
U
فرزند
bairn
U
فرزند
scions
U
فرزند
scion
U
فرزند
breeds
U
فرزند
breed
U
فرزند
child
U
فرزند
fries
U
فرزند
sonship
U
فرزند
sons
U
فرزند
progeniture
U
فرزند
getting
U
فرزند
progency
U
فرزند
sonless
U
بی فرزند
gets
U
فرزند
progeny
U
فرزند
offspring
U
فرزند
bairns
U
فرزند
roll reversal
U
حالتی که سبب معکوس شدن کنترل میگردد
gastrin
U
هورمونی که موجب ترشح شیره معده میگردد
hyperinsulinism
U
درخون که موجب کم شدن قند خون میگردد
adopted child
U
فرزند خوانده
godchildren
U
فرزند خوانده
firstborn
U
فرزند ارشد
adoption
فرزند خواندگی
stepchildren
U
فرزند خوانده
fosterling
U
فرزند رضاعی
stepsons
U
فرزند خوانده
stepson
U
فرزند خوانده
sonny
U
فرزند جان
foster child
U
فرزند خوانده
hagseed
U
فرزند زن ساحره
sonnish
U
فرزند وار
nurse child
U
فرزند رضائی
whoreson
U
فرزند فاحشه
child adoption
U
فرزند خواندگی
orestes
U
فرزند اگاممنون
Paris
U
فرزند " پریام "
polynices
U
فرزند ادیپوس
godchild
U
فرزند خوانده
filicide
U
فرزند کشی
nurse child
U
فرزند خوانده
stepchild
U
فرزند خوانده
to berave of ason
U
بی فرزند کردن
ashless dispersant oil
U
نوعی روغن معدنی که مانع تجمع ناخالصیها میگردد
royalty
U
پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
accommodation bill
U
براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
royalties
U
پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
fox fire
U
نور وتشعشعی که گاهی ازچوبهای پوسیده ساطع میگردد
grace note
U
نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
backsliding
U
کسی که پس از ترکیکعادت بد به عادت سابق خود باز میگردد
treasury stock
U
سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
linocut
U
چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
authorized stoppage
U
برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
macs
U
پیشوندی بمعنی " فرزند"
fruits
U
فرزند میوه دادن
mac
U
پیشوندی بمعنی " فرزند"
medea complex
U
عقده فرزند کشی
freeborn
U
فرزند ازاد مرد
judah
U
یهودا فرزند یعقوب
problem child
U
فرزند مسئله دار
fruit
U
فرزند میوه دادن
sole offspring
U
فرزند منحصر بفرد
the losser of a child
U
فقدان یا داغ فرزند
he is my only child
U
فرزند یگانه من است
bayed
U
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
baying
U
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bays
U
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bay
U
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
grout curtain
U
لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد
levi
U
لاوی فرزند یعقوب پیغمبر
thyestes
U
فرزند پلوپس وبرادر اتریوس
ancestral file
U
که فرزند فایل جاری است
isaac
U
اسحق فرزند حضرت ابراهیم
adoptionist
U
معتقد به فرزند خواندگی عیسی
parenting
U
پس انداختن و بار آوردن فرزند
hagborn
U
شیطان زاده فرزند ساحره
japheth
U
یافث فرزند نوح پیامبر
abel
U
فرزند ادم ابوالبشر که برادرش
fosterling
U
طفل شیرخوار فرزند خوانده
ishmael
U
اسمعیل فرزند ابراهیم وهاجر
paraboloid
U
سطحی که در اثر گردش جسم شلجمی بدور خود تشکیل میگردد
earthquake factor
U
مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
lumen
U
واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
girt
U
تیری که بین دو ستون بطورافقی قرارگرفته و روی ان دیوار تیغهای بنا میگردد
polyester
U
نمک الی مرکبی که تغلیظ شده ودر پلاستیک سازی مصرف میگردد
shem
U
سام فرزند بزرگ نوح پیغمبر
time charter
U
اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
whitcomb body
U
جسم ایرودینامیکی که به هواپیما اضافه میشود و سبب بهبود توزیع حجم اریارول میگردد
yellow bile
U
مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
pyxidium
U
کپسول گیاهی که نیمی از ان در اثر شکفتن بازواز نیم پایینش جدا میگردد مجری
lymphoblast
U
سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
ultimogeniture
U
اصول رسیدن میراث به فرزند کهتر حق کهتری
jonathan
U
یوناتان فرزند شائول و دوست داود پیغمبر
primogeniture
U
حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
aegisthus
U
فرزند Thyestes قاتل Atreus و عاشق کلیتمنسترا
ogive
U
شکل حاصل از منحنی مدارسیارهای که شعاع ان به تدریج زیاد شده تا سرانجام به خط راست تبدیل میگردد
covering letter
U
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters
U
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
mandrel
U
جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
plenum chamber
U
محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
replenishing phase
U
بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
abc analysis
U
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
dead weight
U
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weights
U
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
intuitivism
U
اصولی که بموجب ان مبادی اخلاقی را حسی میدانند اصول اخلاقی حسی
hyperventilation
U
تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
y plates
U
صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
vortex tube
U
وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
anti collision light
U
چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
cherry rivet
U
پرچ لولهای شکل که بصورت کور در محل نصب شده وتوسط ساقه داخلی که بعداشکسته و جدا میگردد بسته میشود
differential cost analysis
U
تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
post script
U
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
escalation
U
مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
transubstantiation
U
اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد
neuritis
U
التهاب یا اماس وزخم عصبی که دردناک است وسبب ناراحتی عصبی وگاهی فلج میگردد
ptomaine
U
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
department stores
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
monocoque
U
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
superheterodyne
U
گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
laitance
U
حبابی که پس از بتن ریزی درسطح بتن فاهر میشود وباعث متخلخل شدن سطح بتن میگردد
cold working
U
شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
grandfather file
U
سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
parent program
U
در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com