English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
persuasion U قانع سازی
persuasions U قانع سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contented U قانع
sufficient U قانع
satisfied U قانع
convinces U قانع کردن
convince U قانع کردن
satisfies U قانع کردن
satisfy U قانع کردن
satisfying U قانع کردن
contenting U قانع کردن
content U قانع کردن
to content oneself U قانع شدن
convincer U قانع کننده
approving truth U دلیل قانع کننده
inconvincible U ادم قانع نشونده
to convince somebody of something U کسی را به چیزی قانع کردن
get by <idiom> U قانع کردن احتیاجاتت یا درخواستت
inappeasable U غیر قابل تسکین قانع نشدنی
She talked me into doing it. U با حرف مرا قانع بانجام آن کرد
to talk insistently to somebody U با کسی به اصرار صحبت کردن [تا قانع شود]
This does not satisfy me. U این جواب مرا قانع نمی کند
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
refereed U در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referees U در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereeing U در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referee U در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
stylization U مد سازی
compaction U تو پر سازی
idolization U بت سازی
flection U خم سازی
individualization U تک سازی
deflexion U خم سازی
truncation U بی سر سازی
individuation U تک سازی
local anasthesia U سر سازی
pavement U کف سازی
padding U له سازی
pavements U کف سازی
flooring U کف سازی
individualizes U تک سازی
individualises U تک سازی
retortion U خم سازی
retortion U کج سازی
individualizing U تک سازی
repk lection U پر سازی
individualised U تک سازی
individualize U تک سازی
individualized U تک سازی
bridge building U پل سازی
bridgework U پل سازی
individualising U تک سازی
ordering U مرتب سازی
unification U یکی سازی
decentralization U نامتمرکز سازی
tenderization U نازک سازی
urbanization U شهری سازی
idealized U دلخواه سازی
idealizes U دلخواه سازی
accommodations U برون سازی
activation U فعال سازی
accommodation U برون سازی
idealizing U دلخواه سازی
inversions U وارون سازی
tepefaction U ملول سازی
storage U ذخیره سازی
tanning U چرم سازی
refreshingly U دوباره سازی
refreshing U دوباره سازی
reconstructions U دوباره سازی
reconstruction U دوباره سازی
renewals U تازه سازی
renewal U تازه سازی
coaching U اماده سازی
evacuation U تهی سازی
acidification U اسید سازی
sculpture U مجسمه سازی
sculpture U پیکره سازی
tankage U مخزن سازی
idealize U دلخواه سازی
suppression U موقوف سازی
floors U کف سازی کردن
idealising U دلخواه سازی
idealises U دلخواه سازی
idealised U دلخواه سازی
sculptures U پیکره سازی
sculptures U مجسمه سازی
manifestation U اشکار سازی
manifestations U اشکار سازی
refrigeration U سرد سازی
transmogrification U دگرگون سازی
scheme U سامان سازی
schemed U سامان سازی
floored U کف سازی کردن
schemes U سامان سازی
floor U کف سازی کردن
churning U کره سازی
revelation U فاش سازی
revelations U فاش سازی
ceramics U سفال سازی
the drama U فن شبیه سازی
immunization U ایمن سازی
portrayals U مجسم سازی
tracucement U بدنام سازی
housing U خانه سازی
transposition U پس وپیش سازی
transposition U جابه جا سازی
torrefaction U برشته سازی
frame-up U پرونده سازی
frame-ups U پرونده سازی
severance U جدا سازی
portrayal U مجسم سازی
modelling U قالب سازی
slitting U میخ سازی
simplify U ساده سازی
netting U تور سازی
simplifies U ساده سازی
trituration U نرم سازی
trituration U پودر سازی
sterilization U سترون سازی
the d. U فن شبیه سازی
modulation U سوار سازی
modernization U نوین سازی
test construction U ازمون سازی
simplifying U ساده سازی
disclosure U فاش سازی
scaling U مقیاس سازی
planning U زمینه سازی
afforestation U جنگل سازی
mimicry U شکلک سازی
suffocation U خفه سازی
enslavement U بنده سازی
detection U نمایان سازی
detection U اشکار سازی
disclosures U فاش سازی
inversion U وارون سازی
seduction U گمراه سازی
humanization U مردمی سازی
nationalization U ملی سازی
industrialization U صنعتی سازی
viniculture U شراب سازی
vitiation U تباه سازی
vitrification U شیشه سازی
weight training U بدن سازی
milling U ارد سازی
assimilation U همگون سازی
assimilation U درون سازی
simulation U فاهر سازی
smoothing U صاف سازی
enrichment U غنی سازی
fading U محو سازی
verbalization U فعل سازی
versification U نظم سازی
versification U قافیه سازی
verthrow U سرنگون سازی
neutralization U بی اثر سازی
neutralization U خنثی سازی
insulating U عایق سازی
insulates U عایق سازی
insulate U عایق سازی
pacification U ارام سازی
exclusion U محروم سازی
arching U طاق سازی
rejuvenation U جوان سازی
simulations U همانند سازی
simulations U فاهر سازی
simulations U شبیه سازی
simulation U همانند سازی
zymoplastic U انزیم سازی
depletion U تهی سازی
displacement U جانشین سازی
packing U فشرده سازی
wording U عبارت سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com