English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
urban rug U قالی شهری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
caucasus U منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
palace rugs U قالی های درباری [قالی های قصری]
carpet U قالی
carpets U قالی
carpet weaver U قالی باف
upper beam U سردار [قالی]
carpet washing U قالی شویی
warp beam U سردار [قالی]
Afghan rug U قالی افغانی
caucasian rug U قالی قفقازی
Persian carpet U قالی ایرانی
carpet-dyer U رنگرز قالی
ground loom U دار زمینی [قالی]
ground loom U دار عشایری [قالی]
horizontal loom U دار افقی [قالی]
horizontal loom U دار خوابیده [قالی]
distinguished rug U قالی با ارزش و برجسته
structure U چهارچوب دار [قالی]
burned rug U قالی سوخته شده
zaronim U قالی ذرع و نیم
breast U زیر دار [قالی]
vertical loom U دار عشایری [قالی]
vertical loom U دار روستایی [قالی]
vertical loom U دار افقی [قالی]
horizontal loom U دار عشایری [قالی]
Indian rug U قالی یا قالیچه مربوط به هندوستان
ground loom U دارهای قابل حمل [قالی]
back of the loom U قسمت پشت دار [قالی]
right pillar U چوب راست رو [در دار قالی]
repeated U نقش تکراری و پی در پی [بندی] [قالی]
raise of loom U بنا کردن دار قالی
warp-loop fringe U ریشه حلقوی [در قالی همدان]
raise of loom U بنا کردن دار قالی
Boldaji rug U قالی بلداجی چهارمحال با نقوش هندسی
Chilkat U نوعی قالی پرده آویز هندی
connection of loom pieces U متصل کردن قطعات دار [قالی]
top of the loom U قسمت بالایی یا فوقانی دار [قالی]
vertical beam U چوب [میله] طولی دار [قالی]
breast U چوب افقی پایین دار [قالی]
warp beam U چوب افقی بالای دار [قالی]
bird motif U نقش پرنده در قالی حیوان دار
To snake the dust off the carpet. U خاک قالی را تکان داد (تکاندن )
carnation motif U طرح گل میخک در قالی های قفقازی و ترکی
adjustable <adj.> U قابلیت تنظیم قسمت های مختلف دار قالی
townee U شهری
civil U شهری
twonsman U شهری
oppidan U شهری
townswoman U زن شهری
towny U شهری
urban <adj.> <noun> شهری
townspeople U شهری
citizens U شهری
citizen U شهری
city slicker U شهری
civic U شهری
burgess U شهری
municipal U شهری
Mahal U محل [اصطلاحی است که به قالی ساروق درجه دو اطلاق می شود.]
urban renewal U توسعه شهری
urban servitudes U خدمات شهری
urban population U جمعیت شهری
urban renewal U احیای شهری
place U میدان شهری
extra-mural U فرا شهری
people U تن [جمعیت شهری]
urbanize U شهری کردن
metropolitan U مادر شهری
local U مکانی شهری
townsfolk U مردم شهری
suburban U برون شهری
streetcar U تراموای شهری
streetcars U تراموای شهری
urbanization U شهری سازی
citify U شهری کردن
phiadelphian U شهری ازامریکا
places U میدان شهری
interurban U داخل شهری
civil U خدمات شهری
urbanised U شهری کردن
town houses U خانه شهری
urbanized U شهری کردن
tramcar U واگن شهری
urbanizes U شهری کردن
urbanizing U شهری کردن
urbanising U شهری کردن
placing U میدان شهری
locals U مکانی شهری
town meeting U انجمن شهری
town house U خانه شهری
urbanises U شهری کردن
ephebe U شهری که از 81 تا 02 سال داشت
drop letter U نامه پست شهری
to patrol a town U شهری را گشت زدن
ley den U نام شهری در هلند
civil defense U پدافند ازمناطق شهری
sienna U نام شهری در ایتالیا
trolley car U واگن برقی شهری
To lay siege to a city . U شهری را محاصره کردن
trolleybus U واگن برقی شهری
street car U راه اهن شهری
intercity train U قطار بین شهری
urbanity U اعتیاد بزندگی شهری
urbanism U اعتیاد بزندگی شهری
townswoman U دختر شهری فاحشه
Coventry U نام شهری است درانگلستان
toll calls U مخابره تلفنی خارج شهری
toll call U مخابره تلفنی خارج شهری
intercity train U قطار بین شهری با توقف
A series of city improvement works. U یکرشته کارهای عمرانی شهری
culturing U عوارض شهری مناطق شهرنشین
town meeting U انجمن بلدی شورای شهری
cultures U عوارض شهری مناطق شهرنشین
culture U عوارض شهری مناطق شهرنشین
to prostrate a city U شهری را با خاک یکسان کردن
to raze a city to the ground U شهری را با خاک یکسان کردن
mushroom city U شهری که زود ترقی میکند
post town U شهری که پستخانه مستقل دارد
exurb U ناحیه یا منطقهء خارج شهری
inverness U اینورس نام شهری دراسکاتلند
liverpudlian U اهل لیورپول شهری ازانگلیس
urban U مربوط به شهر مراکز شهری
circular carpet U قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
laodicean U شهری از فروغیه که دردیانت وسیاست ومانندانهافائزاست
streetwise U ماهر در برخورد با مشکلات و خشونتهای شهری
urbiculture U مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
county borouh U شهری که بیش از 00005تن نفوس دارد
Urban tissue sites U سایت های بافت فرسوده شهری
dry town U شهری که فروش نوشابه دران ممنوع است
corporate town U شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد
derbies U نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
derby U نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
wilton U نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
domestic intercity freight traffic U حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن
chess board rug U قالی با طرح خانه شطرنجی که بیشتر در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی مرسوم بوده و از نقوش ماهی و گل در ذوزنقه ها استفاده شده است
Ertman gul U [نوعی طرح گل در قالی های ترکمن که بصورت لوزی بافته شده و در دو انتها جلوه ای از شاخ قوچ را نشان می دهد.]
municipium U شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
daffodil design U طرح گل نرگس زرد [این نگاره در قالی های بافته شده حواشی کویر مانند کرمان بیشتر بکار می رود.]
Persian rug U [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
erection of loom U بر پا کردن دار قالی [خصوصا در دار عمودی]
trefoil design U طرح های سه گوش [بیشتر در حاشیه قالی بکار می رود و معمولا در لا به لای نگاره های دیگر خصوصا اسلیمی ها دیده می شود.]
bogota U نام شهری در جمهوری کلمبیای امریکا که در سال 8491 کنفرانسی در ان منعقدشد و سازمان دولتهای امریکایی را به وجود اورد
Medici Mamluk rug U قالی مدیسه مملوک [این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
murage U مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
horizontal loom U دار زمینی [دار قالی]
urban bundle U بقچه شهری [این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
To become threadbare. U ریش ریش شدن (نخ نما شدن درپارچه قالی وغیره )
historical rugs U قالی های قدیمی، آنتیک و موزه ای [مثل فرش شیخ صفی، فرش پازیریک، فرش چلسی، فرش دادلی، فرش گوهر، فرش شکارگاهی وین و فرش توپکاپی]
Nomatic rugs U قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
Ushak medallion U ترنج عشاق [این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
Reihan U ریحان [شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
Lenkoran medallion U ترنج لن کران [این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
Tianjan U شهر تیانجان [شهری در شمال چین که از مراکز اصلی تولید فرش در چین بشمار رفته. زمینه اکثر فرش ها آبی رنگ به همراه طرح های زرد و طلایی می باشد.]
Lori Pambak motif U ترنج لری [پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com